مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید حسن باقری» ثبت شده است

 

ظهر رفتیم وضو بگیریم. در حالی که آستین پیراهنش را بالا می زد نگاهی به آسمان کرد و گفت: آقای ناصری تا وقتی جنگ هست دست پر پیش خدا برویم، بعد از جنگ معلوم نیست عاقبت ما به کجا ختم می شود؛ بهترین عاقبت این است که شهید شویم.

به دوستانش که می رسید التماس دعا می گفت. بعضی ها شاید این کلام را از روی عادت بگویند ولی التماس دعایی که حسن می گفت فرق داشت. می گفت: علی آقا التماس دعا دارم، اگر زودتر از من شهید شدی مرا شفاعت کنی.

راوی: سردار علی ناصری.

 

ملاقات در فکه، ص 312 و 313

احد داوری
۲۴ آذر ۹۸ ، ۱۳:۲۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

نسبت به وظایفش توجه داشت. مرد بسیار مهربانی بود. ممکن بود ده رو نیاید و وقتی می آمد گاه پنج شش کیلو وزن کم می کرد، ولی با اینکه از وجودش خستگی، در حد خستگی رو به مرگ می بارید، مع الوصف اصلا انگار نه انگار؛ شوخی می کرد، دلجویی می کرد، عین یک دختر می نشست می پرسید تعریف کن ببینم چه کار کردی؟ به کتاب هایش خیلی علاقه داشت.

هر وقت می رفت با خودش کتاب می برد. آخرین کتابی که قبل از شهادتش می خواند ارشاد شیخ مفید بود که در باره وقایع مربوط به ائمه [علیهم السلام] است. وقتی شهید شد، یکی از چیزهایی که به من دادند همین کتاب بود. جوری رفتار می کرد که یادم می رفت ده روز است ندیدمش و آماده بودم ده روز دیگر نبینمش.

 

راوی: خانم داعی پور همسر شهید حسن باقری

ملاقات در فکه، (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 310

احد داوری
۱۰ آبان ۹۸ ، ۱۴:۳۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پس از شهادتش به اتاقی که در آن زندگی می کرد رفتم؛ اتاق کوچک در منزلی که برادر رئوفی فرمانده لشکر 7 ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کرایه کرده بود.

وسایل زندگی حسن در آن اتاق، یک زیلو، دو پتو و چند لباس بچه گانه متعلق به فرزند پنج ماهه اش بود. به یاد عظمت و بزرگواری این فرمانده عزیز سپاه اسلام افتادم که در نهایت قناعت زندگی کرد و از دنیا رفت، در حالی که با دست پر، خداوند خویش را ملاقات کرد.

 

راوی: غلامعلی رشید

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 305

احد داوری
۰۴ آبان ۹۸ ، ۰۹:۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

آقای رضایی اصرار داشت اخوی، مجید بقایی و بقیه دوستان، همراه ایشان به دیدار [امام] برویم. اخوی گفت: برویم به امام چه بگوییم؟ بگوییم این همه بسیجی آمدند، آموزش دیدند، لشکر ها همه آماده اند، ولی ما مسیری برای عملیات پیدا نمی کنیم؟ طرح هایمان ناقص است؟ من که رویم نمی شود، نمی آیم، بگذارید کارمان را انجام دهیم. آقای رضایی قانع شد

راوی: سرلشکر محمد باقری

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 297

احد داوری
۰۳ آبان ۹۸ ، ۱۱:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن امیدوار کننده صحبت می کرد. با اینکه پنج کیلومتر خط از دست رفته بود، نگفت دشمن پنج کیلومتر از ما گرفت. گفت خدا را شکر، پانزده کیلومتر خط دژ را حفظ کردید.

 

 ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 244

احد داوری
۰۲ آبان ۹۸ ، ۱۳:۳۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن روحیه انتقاد داشت و با جرات نسبت به خود و عملکرد قرار گاه خودش منتقد بود. او می گفت دانستن نقاط ضعف ما را از آفت های بعدی حفظ می کند.... او افراد را به طور مستقیم مورد بحث قرار نمی داد بلکه جمع می بست؛ می گفت ما در این عملیات خوب شناسایی نکردیم. عالمانه و حساب شده نقد می کرد. به کسی نمی گفت نتوانستی مسئله را حل کنی، می گفت مسئله مشکل است، باید وقت بیشتری بگذاریم تا حلش کنیم.

 

 ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 219

 

احد داوری
۰۱ آبان ۹۸ ، ۱۵:۲۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 حسن باقری صدای خوبی برای ذکر مصیبت و نوحه خوانی نداشت، از روی کتاب مقتل شروع به خواندن کرد. کلمه کلمه می خواند و اشک می ریخت. انگار همه سلول های بدنش همراه با او شروع به ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام کردند، جلسه به شدت منقلب شد

 

راوی: سردار علی زاهدی فرمانده تیپ 44 قمر بنی هاشم علیه السلام در عملیات محرم

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 275

احد داوری
۲۷ مهر ۹۸ ، ۱۷:۴۹ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن به فرماندهان امیدواری داد، گفت نگران نباشید، خدا کمکمان می کند راهی پیدا می کنیم. پس از آن چراغ ها را خاموش کردند و در تاریکی روضه امام حسین علیه السلام و دعای توسل خواندند.

حسن ایستاد و بلند بلند گفت: خدایا مردم و امام منتظرند. چطور جواب شهدا را بدهیم؟ هر کاری بلد بودیم انجام دادیم، هرچه در چنته مان بود رو کردیم، هر چه راهکار بود بررسی کردیم، از ما دیگر بر نمی آید، هیچ کدام ادعایی نداریم، پیروزی دست توست. گفت خدایا به اراده تو از فردا شناسایی می رویم تا حالا هم به اراده  تو بوده. شاید در گوشه ای از ذهنمان بود که پیروزی مال ماست، این را هم امشب دور می اندازیم. خدایا به آبروی این همه بسیجی که اینجا شهید شده اند خودت کمکمان کن. ... از فردای آن روز راهکارهایی پیدا شد.

 

راوی: سردار فتح الله جعفری

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 249

احد داوری
۲۶ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن باقری اهمیت عملیات رادار را در این عبارت کوتاه بیان کرد:

«ما خیلی راحت به بلند ترین و دورترین جناح و عقبه دشمن رسیدیم. اگر مسئله را برای نظامی های دنیا تعریف کنند ماتشان می برد که چه طور ممکن است نیروی پیاده بتواند بعد از ده کیلومتر پیاده روی در دل شب، هدفی را بر روی تپه های خمی شکل پیدا کند، در عین حال به آن تک کند و بعد از آن ده کیلومتر هم پیش برود. شاید بعدها دنیا بفهمد که این عملیات یعنی چه! بعد از عملیات سایت و رادار بود که دیگر دشمن نتوانست مقاومت بکند و شروع به عقب نشینی کرد».

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید باقری)، ص 215

احد داوری
۲۵ مهر ۹۸ ، ۲۳:۴۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در قرارگاه مسائل را دنبال می کرد. با آن جسم نحیف و مجروح، تلاشی که از ایشان می دیدم فوق تصور انسان بود. به دلیل بی خوابی های طولانی و کار زیاد، بدنش نمی کشید و قندش می افتاد، سرم که به او وصل می کردند بعد از چند دقیقه کمی جان می گرفت. در حالی که سرم به دستش وصل بود، می گفت این کار را بکنید و آن کار را نکنید.

راوی: سرلشکر محمد باقری

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 184

احد داوری
۲۴ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن باقری در مقدمه گزارش خود از این عملیات [خمینی روح خدا فرمانده کل قوا] نوشت:

«یک نیروی حزب اللهی اگر ابتدا علم جنگ نداشت، اما با توجه به سوزش درونی اش برای انقلاب اسلامی و با توجه به ایمانش به اسلام، با انگیزه الهی به مملکت، به امام و ... باعث می شود که در مدت کوتاهی چنان شعور نظامی پیدا کند که به راحتی طرح عملیاتی ارائه دهد. خیلی از نیروهای حزب اللهی ما که در سپاه هستند، در تفکرشان بعد نظامی قوی دارند و مثل یک فرمانده نظامی زبر دست می اندیشند».

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید باقری) ص 145.

احد داوری
۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۹:۳۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن باقری در گزارشی در باره عملیات الله اکبر یا امام علی علیه السلام نوشت: ... این جنگ فرصت های طلایی بسیاری جهت رشد استعداد ها به ما داده است. نیروهای ما با توجه به بعد انقلابی که دارند، چشم و گوش بسته تابع قانون های از خارج آمده نیستند و می توانند از قالب های پیش ساخته خارج شوند و با فکر سازنده خویش، روش هایی ابداع کنند که دشمن نخواهد توانست به سادگی در مقابل این نیروها به دفاع بر خیزد.

 

 ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 140

 

احد داوری
۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۷:۰۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

عملیات های محدود نیمه اول سال 1360 جنگ را از بن بست خارج کرد. می گویند انسان های موفق بن بست نمی شناسند؛ یا راه را می یابند یا راه را می سازند. حسن  باقری را می توان در زمره این افراد دانست.

 

 ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید باقری) ص 133

 

احد داوری
۲۱ مهر ۹۸ ، ۱۵:۰۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بیش از بقیه دنبال رصد کردن و استفاده از فرصت ها بود. به طور مثال، یک سخنران کارشناس دعوت می کردیم؛ مهمان یک جلسه ما بود، خدا حافظی می کرد و می رفت. پس از دو سه هفته متوجه می شدیم غلامحسین به او وصل شده و دیگر رهایش نکرده است. کسی را دیده آدم حسابی است، دنبالش رفته و پیدایش کرده است.

 

 راوی: محمود گلزاری؛ از دوستان و هم مسجدی شهید حسن باقری

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص33

در بخش دیگری از این کتاب آمده است:

اینجا [ارومیه] خدمت حضرت آیت الله قریشی صاحب کتاب قاموس قرآن می رسم و گاهی اوقات سوال هایی از ایشان می پرسم: او در همان مدت کوتاه جستجو کرده بود تا بزرگان آن شهر را پیدا کند و لحظات خود را از دست ندهد  (ص 36 و 37)

 

احد داوری
۲۰ مهر ۹۸ ، ۱۳:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر