جمع کردن هیزم از صحرا با من
یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که در دوره رسالت، در سفرى خدمتشان بودیم. در منزلى پایین آمده بودیم و قرار بود که در آنجا غذایى تهیه شود. گوسفندى آماده شده بود تا جماعت آن را ذبح کنند و از گوشت آن مثلًا آبگوشتى بسازند و تغذیه کنند.
یکى از اصحاب به دیگران مى گوید سر بریدن گوسفند با من، دیگرى مى گوید پوست کندن آن با من، سومى مثلًا مى گوید پخت آن با من و ... پیغمبر اکرم مى فرماید جمع کردن هیزم از صحرا با من.
اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! ما خودمان افتخار این خدمت را داریم، شما سرجاى خودتان بنشینید، ما خودمان همه کارها را انجام مى دهیم. فرمود: بله، مى دانم، من نگفتم که شما انجام نمى دهید ولى مطلب چیز دیگرى است. بعد جمله اى گفت، فرمود:
انَّ اللَّهَ یَکْرَهُ مِنْ عَبْدِهِ انْ یَراهُ مُتَمَیِّزاً بَیْنَ اصْحابِهِ.
خدا دوست نمى دارد که بنده اى را در میان بندگان دیگر ببیند که براى خود امتیاز قائل شده است.
من اگر اینجا بنشینم و فقط شما بروید کار کنید، پس براى خودم نسبت به شما امتیاز قائل شده ام. خدا دوست ندارد که بنده اى خودش را به چنین وضعى در بیاورد.
منبع: مجموعه آثار شهید مطهری ؛ ج 16 ؛ ص204 و 205