مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

 

فردی به صورت «ناشناس» مطلبی را در ضمن نظرات وبلاگ ارسال کرده است، قصد پاسخ به همه مطالب توهین آمیز ایشان به همه مسلمانان را ندارم، ولی لازم است که برخی جواب ها را به برخی مطالب ایشان بدهم.

 

ایشان در ضمن مطلبی با استناد به روایتی از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم ادعا کرده است که «مهم ترین عامل بدبختی ایران از دیدگاه خداوند، شرک، توسل رایج شده و قبر پرستی می باشد» (با عرض پوزش عین تعبیر ایشان را به کار بردم و قصد پاسخ علمی دارم).

 

متن روایت چنین است: از پیامبر نقل شده است که آن حضرت فرمودند: خدا یهود و نصارا را لعنت کند که قبور پیامبران خود را مسجد قرار دادند: لَعَنَ اللَّهُ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ‏ مَسْجِدًا (صحیح البخاری‏، چاپ وزارت اوقاف مصر، 1410ق، چاپ دوم، ج2، ص 395).

این روایت حداکثر بیان می کند که یهودیان و مسیحیان مورد لعن پروردگار قرار گرفتند و چگونگی ارتباط این روایت با ایرانیان - که مورد تمجید روایات فراوان شیعه و سنی هستند و در جای خود قابل اثبات است - روشن نیست.

 

اما نکاتی در باره پاسخ به این شبهه:

1. روایتی از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند: دروغگویان بر من زیاد شده اند، آگاه باشید که اگر کسی بر من عمداً دروغ ببندد جایگاهش در آتش دوزخ است: أَیُّهَا النَّاسُ، قَدْ کَثُرَتْ عَلَیَّ الْکَذَّابَةُ، فَمَنْ کَذَبَ عَلَیَ‏ مُتَعَمِّداً، فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ . این روایت در  منابع متعدد شیعی (اصول کافی چاپ دار الحدیث ج1 ص 158 و...) و در منابع بسیار زیادی از اهل تسنن با این تعبیر یا با تفاوت جزئی در تعبیر آمده است (صحیح بخاری ج1 ص 95، ج2 ص 375، ج5 ص 405، صحیح مسلم ج1 ص 10 و ....).

این روایت اگر صحیح باشد نشان می دهد که بر پیامبر دروغ بسته اند و اگر نادرست باشد ، باز خود این روایت نشان می دهد که بر پیامبر دروغ بسته اند. با توجه به این روایت و دلایل دیگر، علمای شیعه و سنی به تدوین کتاب هایی پرداختند تا احادیث صحیح و جعلی را مشخص کنند. در این زمینه کتاب های متعددی نیز تالیف شده است، علما برای سنجش صحت روایات برخی قوانین نیز با کمک آیات و روایات وضع کردند، از جمله گفتند که از نشانه های حدیث جعلی، مخالف آن با دلیل عقلی، مخالف با قرآن، مخالفت با تاریخ قطعی و مخالفت با سنت قطعی است.

 

2. برخی از وهابیان روایت « لَعَنَ اللَّهُ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ‏ مَسْجِدًا» را دلیل اصلی حرمت مسجد سازی بر قبر به شمار آورده و شیعیان را مشرک دانسته اند. این روایت از احترام و تعظیم یهودیان و مسیحیان نسبت به انبیای خود خبر می دهد ولی قرآن خلاف آن را نقل کرده است، قرآن از  تکذیب پیامبران توسط بنی اسرائیل  و حتی قتل آنها خبر می دهد که نشان بی حرمتی به پیامبران است: پس چرا هر گاه پیامبرى چیزى را که خوشایند شما نبود برایتان آورد کبر ورزیدید گروهى را دروغگو خواندید و گروهى را کشتید: أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ (بقره: 87) و نیز می فرماید: قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِیَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (بقره: 91) اگر مؤمن بودید پس چرا پیش از این پیامبران خدا را مى ‏کشتید.

 

3. تاکنون هرگز دانسته نشده است که یهودیان برای بزرگترین پیامبر خود، یعنی حضرت موسی علیه السلام قبری برپا کنند و آن را تعظیم کرده و زیارت کنند؛ بنابراین چگونه حدیث می گوید که آنان بر قبور انبیایشان تعظیم کرده و آن را مسجد کردند؟

 

4.  مسیحیان فقط یک پیامبر –حضرت عیسی علیه السلام- دارند که مسجد کردن قبر آن حضرت نیز روشن و نیازی به پاسخ ندارد.

 

5. همه مسلمانان از صدر اسلام تاکنون (اعم از صحابه، تابعین، ائمه علیهم السلام و....) در مسجد پیامبر که قبر آن حضرت در آن است نماز می خوانند، اگر این روایت درست بود چرا مورد اعتراض صحابه واقع نشد؟ و چرا همه آنها در کنار مسجد پیامبر نماز می گزارند؟

 

6. همه مسلمانان در کنار کعبه نماز می گزارند و در حجر اسماعیل که بهترین جا برای نماز خواندن است و دارای فضیلت زیادی است به اقامه نماز می پردازند در حالی که قبر حضرت اسماعیل علیه السلام و پیامبران دیگری در آن قرار دارد.

 

پس آنچه اشکال دارد قبله قرار دادن قبر پیامبر یا اشخاص دیگر همانند بت هاست؛  و صرف نماز خواندن یا تعظیم و بزرگداشت قبر  بر اساس سیره عموم مسلمانان شیعه و سنی اشکالی ندارد.

نتیجه نهایی: تعظیم قبور بزرگان و نوادگان پیامبر در ایران و سایر بلاد اسلامی، از ابتدای بعثت در سیره مسلمانان بوده و باعث افتخار و سرافرازی است.

 

برخی از جواب های فوق از کتاب «بررسی و ارزیابی ادله توسل، شفاعت، تبرک و زیارت» تالیف دکتر فتح الله نجارزادگان اخذ شده است.

در صورتی که سوالی یا نقد و نظری داشتید بیان فرمایید.

 

همچنین پیشنهاد می شود: بخش دیگری از اشکالات شبهه و پاسخ به وی در باره امام زمان علیه السلام

نظرات  (۶)

سلام. من هم آن مطلب را خوانده ام و مطلب ایشان را تایید می کنم.

در مورد اینکه آیا یهود و نصاری به قبرپرستی مشغول بودند مثلا می توان به آیه زیر در انجیل اشاره کرد: (انجیل متی - فصل 23 - آیه 29)

“وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که قبرهای انبیا را بنا میکنید و مدفنهای صادقان را زینت می‌دهید."

پاسخ:

سلام علیکم

با تشکر از مشارکت شما در بحث، لازم است یک پاسخ اجمالی به مطلب داده شود و یک پاسخ تفصیلی

پاسخ اجمالی

 آیه مورد استناد در انجیل بخشی از سخن حضرت عیسی علیه السلام است که ادامه اش در آیه بعدی آمده است و دلیل نکوهش برخی علما توسط حضرت عیسی علیه السلام ریاکاری علمایی است که قصد کشتن پیامبران را دارند و در ظاهر حتی قبر آنها را هم تعظیم می کنند در حالی که همین افراد طبق پیشگویی حضرت عیسی علیه السلام باز دستشان به خون پیامبران و حکما آغشته خواهد شد.

 

پاسخ تفصیلی

در انجیل متی باب 23 آیات 13 -  36 سحن از محکومیت برخی رهبران دینی توسط حضرت عیسی علیه السلام است. نکته جالب در این آیات آن است که حضرت عیسی علیه السلام تعظیم انبیاء را محکوم نمی کند بلکه ریاکاری آنها را محکوم می کند، لذا هم در ابتدای آیات (آیه 13، آیه 14، آیه 15) با صراحت سخن از ریاکاری آنهاست و هم در ادامه آیات (آیه 25، آیه 27، آیه 28 و آیه 29) . ادامه بحث نیز باز مربوط به کشتن انبیا توسط بنی اسرائیل است.

در این آیات آیه 30 دقیقا ادامه آیه 29 است یعنی دلیل نکوهش در آیه 30 آمده است نه در آیه 29 (واو عطف در ایه 30 ارتباط دو جمله را به همدیگر روشن کرده است دو آیه بعدی یعنی ایات 31 و 32 نیز نتیجه گیری حضرت عیسی علیه السلام است خطاب به این افراد)


این چهار آیه چنین هستند:

وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که قبرهای انبیا را بنا می‌کنید و مدفنهای صادقان را زینت می‌دهید، و می‌گویید، اگر در ایّام پدران خود می‌بودیم، در ریختن خون انبیا با ایشان شریک نمی‌شدیم! پس بر خود شهادت می‌دهید که فرزندان قاتلان انبیا هستید. پس شما پیمانه پدران خود را لبریز کنید!

در آیات 34 و 35 نیز پیش بینی یا پیشگویی حضرت عیسی علیه السلام از رفتار آنها با انبیاء و حاکمان و کاتبان است که به سرنوشت انبیای دیگر دچار خواهند شد، یعنی برخی از آنها را خواهند کشت، برخی دیگر را به دار خواهند آویخت و برخی را تازیانه زده و تبعید خواهند کرد.

این آیات با محتوای آیات قرآن مبنی بر قتل پیامبران توسط بنی اسرائیل سازگاری کامل دارد که در متن به برخی از آنها اشاره شد.


اگر بخواهیم سخن طرف مقابل را درک کنیم باید کل جمله وی را مورد مطالعه قرار دهیم نه اینکه بخشی از یک جمله را که برای سخن ما مطلوب است انتخاب کرده و قسمتی که به زیان ماست انتخاب نکنیم، این یعنی مصداق کامل تفسیر به رای که مورد نکوهش شدید روایات فریقین می باشد. در قرآن کریم نیز ایمان به بخشی از کتاب و بخش دیگر به شدت نکوهش شده است، از جمله می فرماید: و بگو من همان هشداردهنده آشکارم همان گونه که [عذاب را] بر تقسیم‏کنندگان نازل کردیم همانان که قرآن را جزء جزء کردند [به برخى از آن عمل کردند و بعضى را رها نمودند] :  وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ کَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِینَ الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ (حجر: 89 91)

 انتخاب بخشی از یک جمله و عدم توجه به جمله بعدی، درست مانند این است که بر اساس آیات قرآن کریم، بگوییم خداوند نمازگزاران را نکوهش کرده است زیرا در ایه 4 سوره ماعون می فرماید: پس واى بر نمازگزاران: فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ. در حالی که این نکوهش برای نماز گزاران نیست بلکه جمله ادامه دارد و ادامه اش بیانگر نمازگزاران ریاکار است.

دقیقا مانند مطلب برگرفته از انجیل که بخشی از جمله حضرت عیسی علیه السلام را اخذ کرده و به ادامه اش توجه نشده است.


مستندات برای حق جویان:

الف: سوره ماعون: پس واى بر نمازگزارانى (4) که از نمازشان غافلند (5) آنان که ریا مى‏کنند (6) و از [دادن] زکات [و وسایل و مایحتاج خانه] خوددارى مى‏ورزند (7)

فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ (4) الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ (5) الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُونَ (6) وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ (7)

 

ب: انجیل متی باب 23 آیات 13 تا 36

عیسی رهبران مذهبی را محکوم می کند

 13   وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که درِ ملکوت آسمان را به روی مردم می‌بندید، زیرا خود داخل آن نمی‌شوید و داخل شوندگان را از دخول مانع می‌شوید.

 14   وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، زیرا خانه‌های بیوه‌زنان را می‌بلعید و از روی ریا نماز را طویل می‌کنید؛ از آنرو عذاب شدیدتر خواهید یافت.

 15   وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، زیرا که برّ و بحر را می‌گردید تا مریدی پیدا کنید و چون پیدا شد او را دو مرتبه پست‌تر از خود، پسر جهنّم می‌سازید!

 16   وای بر شما ای راهنمایان کور که می‌گویید، هر که به هیکل قسم خورد باکی نیست لیکن هر که به طلای هیکل قسم خورد باید وفا کند.

 17   ای نادانان و نابینایان، آیا کدام افضل است؟ طلا یا هیکلی که طلا را مقدّس می‌سازد؟

 18   و هر که به مذبح قسم خورد باکی نیست لیکن هر که به هدیه‌ای که بر آن است قسم خورد، باید ادا کند.

 19   ای جهّال و کوران، کدام افضل است؟ هدیه یا مذبح که هدیه را تقدیس می‌نماید؟

 20   پس هر که به مذبح قسم خورد، به آن و به هر چه بر آن است قسم خورده است؛

 21   و هر که به هیکل قسم خورد، به آن و به او که در آن ساکن است، قسم خورده است؛

 22   و هر که به آسمان قسم خورد، به کرسی خدا و به او که بر آن نشسته است، قسم خورده باشد.

 23   وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شبت و زیره را عشر می‌دهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کرده‌اید! می‌بایست آنها را بجا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.

 24   ای رهنمایان کور که پشه را صافی می‌کنید و شتر را فرو می‌برید!

 25   وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار، از آن رو که بیرون پیاله و بشقاب را پاک می‌نمایید و درون آنها مملّو از جبر و ظلم است.

 26   ای فریسی کور، اوّل درون پیاله و بشقاب را طاهر ساز تا بیرونش نیز طاهر شود!

 27   وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که چون قبور سفید شده می‌باشید که از بیرون، نیکو می‌نماید لیکن درون آنها از استخوانهای مردگان و سایر نجاسات پر است!

 28   همچنین شما نیز ظاهراً به مردم عادل می‌نمایید، لیکن باطناً از ریاکاری و شرارت مملّو هستید.

 29   وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که قبرهای انبیا را بنا می‌کنید و مدفنهای صادقان را زینت می‌دهید،

 30   و می‌گویید، اگر در ایّام پدران خود می‌بودیم، در ریختن خون انبیا با ایشان شریک نمی‌شدیم!

 31   پس بر خود شهادت می‌دهید که فرزندان قاتلان انبیا هستید.

 32   پس شما پیمانه پدران خود را لبریز کنید!

 33   ای ماران و افعی‌زادگان! چگونه از عذاب جهنّم فرار خواهید کرد؟

34   لهذا الحال انبیا و حکماء و کاتبان نزد شما می‌فرستم و بعضی را خواهید کشت و به دار خواهید کشید و بعضی را در کنایس خود تازیانه زده، از شهر به شهر خواهید راند،

 35   تا همة خونهای صادقان که بر زمین ریخته شد بر شما وارد آید، از خون هابیل صدیقتا خون زکریّا ابن برخیا که او را در میان هیکل و مذبح کشتید.

 36   هرآینه به شما می‌گویم که این همه بر این طایفه خواهد آمد!

۱۲ دی ۹۸ ، ۱۷:۲۷ احد داوری

نکته تکمیلی در باره  پاسخ به نظرات و بررسی آنها:

فقط به نظراتی پاسخ داده می شود که به موضوع مورد بحث مرتبط باشند، بحث مربوط به سایر آیات مانند تطهیر و اولی الامر در جای خود قابل بحث است که فعلا نیازی به آنها نمی بینم.

آمیختن مباحث با هم دیگر - که ناشی از ضعف استدلال فرد است - باعث مخفی شدن جواب صحیح است: اذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ‏ خَفِیَ‏ الصَّوَاب‏.

باشه، شما هم نظرات رو فیلتر کنید! شما که خودتان هم در جواب نظر قبلی در مورد سوره ماعون و نمازگزاران صحبت کردین و نظر منو که مقابل به مثل این نظرتان بود را تایید نکردین! قسمت زیر از نظرم را هم تایید نمی کنید!!

 

سلام علیکم

یک بار دیگر پست خودتان و دلایلی را که آورده اید را دقت بفرمایید!! شما با دلایلی که آوردید می خواستید بگویید که یهودیان و مسیحیان اصلا قبری برای پیامبران بنا نکرده بودند که بخواهند قبر پرستی کنند و منم این آیه از انجیل را آوردم که بگویم که این کار به صراحت در انجیل آمده که آنها هم برای پیامبران قبر بنا کردند و آنها را زینت می دادند! پس این ادعای شما که می خواستید بگویید در بین یهودیان و مسیحیان این کار رواج نداشته منتفی می شود.

پاسخ:

با سلام مجدد

 از این که لطف کردید و نظر خودتان را اصلاح کردید و بدون توهین به شیعیان آوردید متشکرم

عزیز بزرگوار، بحث علمی می کنیم، قرار نیست نظر کسی را فیلتر کنیم، ولی به خودم اجازه انتشار توهین را نیز نمی دهم، جایی که خداوند می فرماید به بت های مشرکان توهین نکنید بقیه مسلمانان جای خود دارد: و آنهایى را که جز خدا مى ‏خوانند دشنام مدهید : وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ (انعام: 108)

خیلی خوشحال شدم که مجددا نظرتان را آوردید تا باز هم بحث کنیم تا حقیقت روشن شود.

 

اما پاسخ:

در باره بنا کردن قبر پیامبران توسط بنی اسرائیل (یهود و نصارا) من چند مطلب گفته ام:

 

1. در قرآن سخنی از تعظیم بنی اسرائیل نسبت به  انبیای  خود دیده نمی شود، بلکه سخن از قتل و کشتار آنهاست، اگر موردی را سراغ دارید که در قرآن از تعظیم آنها و ساخت قبور دارد بیان فرمایید.

2. اگر قرار بر تعظیم باشد باید بزرگترین پیامبران خود را تعظیم کنند و بر آنها مقبره بسازند مانند حضرت موسی و حضرت عیسی علیه السلام. لطفا بفرمایید در کجا مقبره این دو پیامبر الهی قرار دارد؟

3. همه مسلمانان از صدر اسلام تا کنون در کنار قبر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و کنار حجر اسماعیل نماز گزارده اند. چرا این نمازگزاردن مورد اعتراض صحابه و تابعان و بقیه مسلمانان واقع نشده است؟


این مطالب نشان دهنده این است که صرف تعظیم قبر و نماز گزاردن در کنار آنها مشکلی ندارد بلکه مشکل چیز دیگری است که حضرتعالی راهنمایی کردید تا  از انجیل جواب را بیابیم. (اجرتان با خدا)

نظر حضرتعالی حداکثر پاسخ این بند از جواب است که نوشته ام: « تاکنون هرگز دانسته نشده است که یهودیان برای بزرگترین پیامبر خود، یعنی حضرت موسی علیه السلام قبری برپا کنند و آن را تعظیم کرده و زیارت کنند؛ بنابراین چگونه حدیث می گوید که آنان بر قبور انبیایشان تعظیم کرده و کرده و آن را مسجد کردند؟»

بنابراین جواب این سوال این است که برطبق برخی آیات انجیل  برخی از بنی اسرائیل زمان حضرت عیسی علیه السلام قبر برخی از پیامبران را ریاکارانه مسجد کردند.

آنچه در انجیل آمده بود و من هم قبول کرده و به صورت کامل آوردم بیان گر این بود که برخی از بنی اسرائیل زمان حضرت عیسی علیه السلام ریاکارانه به تعظیم قبور پیامبران پیشین می پرداختند ولی در عمل به قتل آنها مبادرت می کردند و به دلیل ریاکاری مورد اعتراض حضرت عیسی علیه السلام قرار گرفتند. بنابراین روایت پیامبر نیز با توجه به این نکته روشن می شود که هدف صرف بنای قبور نیست بلکه ریاکاری را نکوهش می کند.

اما بقیه موارد از جمله سه مورد فوق الذکر (با بندهای 1 و 2و و3) بدون پاسخ مانده است، اگر جوابی دارید لطفا به صورت واضح و بدون خروج از موضوع - و لطفا به صورت بند بند - مطرح بفرمایید که من حرف حق را می پذیرم چنان که ملاحظه فرمودید.

۱۲ دی ۹۸ ، ۲۳:۲۵ احد داوری

جناب موحد

بار دیگر نظرتان را منتشر نمی کنم چون مطالبتان در باره آیه اولی الامر، اهل بیت پیامبر، آیه خمس به بحث فعلی ما ارتباطی ندارد

همچنین من با مسیحیان بحث نمی کنم تا شیوه اش را از شما یادبگیرم. اگر با مسیحیان هم بحث کنم با مقبولات خودشان پاسخ می دهم شبیه همان پاسخی که امام رضا علیه السلام دادند والگوی ما هستند.

فعلا فقط به یک مطلب پاسخ داده ام و آن اینکه بنای مسجد در کنار قبرها اشکالی ندارد

اگر به پاسخ های بنده اشکالی دارید همان ها را بیاورید.

در ضمن بار دیگر به نظراتتان مراجعه فرمایید، شما به شیعیان توهین کردید نه به کس دیگر. من هم همین را آورده ام.

ابتدا این بحث را تمام کنیم بعد بحث دیگر نظیر توسل و ...

ان شاء الله

 

واقعا حالا ذره ای از سختی های پیامبر را درک می کنم که چطور با بعضی از لجوجان بحث می کرد! و چظور حرف پیامبر را وارونه جلو می دادند! من که دقیقا به 3 تا از بندهاتون که گفتید پاسخش را بدهید در پایان نظرم پاسخ دادم. 4 صفحه جواب نوشتم و صرف کلی وقت، بعد تایید نمی کنید!

خود دانید و خدای خویش.

پاسخ:
اگر ذره ای حال پیامبر را درک می کنید، خوش به حالتان که مانند شیعیان در حال حاضر می توانید حال پیامبری که 1400 سال قبل از دنیا رفته را درک کنید و با او ارتباط روحی برقرار کنید.
 
چهار صفحه مطلب شما ( که یک صفحه در کامپیوتر شد) در باره موضوعات غیر مرتبط است و بحث من در باره خمس، آیه اولی الامر، توسل، بشر دانستن پیامبر و نعوذ بالله انتساب برخی خطاها به آن حضرت، یاددادن شیوه بحث با مسیحیان و... نیست
من در باره توسل هم بحثی نکرده ام من فقط گفته ام می توان در کنار قبرها مسجد ساخت و این با توحید و سیره مسلمانان منافاتی ندارد، از سیره مسلمانان هم برایتان دلیل آوردم. یا آنها را انکار کنید یا جواب بدهید. (منحصرا به سه بند مطرح شده).
جهت اطلاع شما عرض می کنم که توسل ربطی به ارتباط در کنار قبرها ندارد بلکه ما از راه دور هم متوسل می شویم، لذا بحث آن جداست.
 
من فعلا در مورد همین مسئله (جواز ساختن مسجد در کنار قبور بزرگان) بحث می کنم بعد به مباحث دیگر می پردازم.

ان شاء الله شامل این آیه نشویم که می فرماید: بگو آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم [آنان] کسانى‏ اند که کوشش ‏شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى ‏پندارند که کار خوب انجام مى ‏دهند : قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا (کهف: 103 و 104)

اگر می خواهید بحث را ادامه دهم ادب بحث را هم رعایت کنید و از تعابیری مانند لجوج و... که به کار می برید عذرخواهی کنید.
در غیر این صورت مجبورم برای رعایت احترام خود، خامشی گزینم
والسلام

در اینکه شیعیان خدا رو ول کرده و به ائمه چسبیدن و اونها رو میپرستن و روی قبر اونها گنبدهایی از طلا و جواهر و ... میسازن شکی نیست.

در خود قرآن گفته شده و شیعه و سنی هم بهش آگاهی دارن که: خداوند حاضر و ناظر بر کل هستی هست.هر جایی برید و در هر حالی باشید،خداوند با شماست و... پس چرا وقتی که خداوند با این همه قدرت و عظمت وجود داره ما باید از پیامبران و ائمه کمک بطلبیم و از اونها بخوایم فلان مریض رو شفا بدن یا کسی رو شفاعت کنن؟ اصلاً این کار شرک هست و زیر سوال بردن قدرت و بزرگی و توانایی خداوند.یعنی چی؟خدا خسته میشه میره مسافرت یا میگه: من نیستم،شما امامان و پیامبران به جای من مریض رو شفا بدید و فلانی که نذر کرده دختر یا پسرش دانشگاه قبول بشه رو جواب بدید و کارهای دیگه!منشی استخدام کرده؟درخواست چیزی،از کسی غیر از خدا خودِ شرک هست و آدم پرستی و مرده پرستی.این رو همه میدونن و این بیماری کرونا هم که اومد،علیرغم بدی هایی که داشت،ثابت کرد که هیچ امام و پیغمبری هیچ کاری از دستش برنمیاد.

درضمن در آخرت هم هیچ کسی نمیتونه شفاعت کسی رو بکنه.تنها چیزی که خداوند مد نظر قرار میده،اعمال شما هست.اگر عمل صالح انجام دادی میری بهشت و در غیر اینصورت جات جهنم هست.

امیدوارم نظر من رو هم مثل دیگران سانسور نکنید.

پاسخ:

سلام

(معمولا ما اگر بخواهیم مطلبی را به کسی بیان کنیم ابتدا بهش سلام می دهیم، من هم از این بابت سلام می کنم).

از آخرین مطلب شما برخی مطالب را عرض می کنم، (البته من معمولا به مباحث غیر مرتبط پاسخ ندهم برای همین به طور گذرا مباحث را مطرح می کنم چون ارتباطی به بحث قبور پیامبران ندارد)

نکته اول: فرمودید: « امیدوارم نظر من رو هم مثل دیگران سانسور نکنید.»، مثل اینکه نظر دیگران را کاملا می دانید یا اینکه میزان سانسور را ؟ یا همان فرد هستید؟ !!! عرض می کنم فقط آن قسمت هایی از مطالب با ستاره مشخص شدند یا منتشر نشدند که توهین به اشخاص می کردند و یا به بحث ارتباطی نداشتند. پس نظری را سانسور نکرده ام. البته ظاهرا معنای سانسور را هم باید مجددا بررسی کنید.

 

نکته دوم: هیچ یک از مطالب شما در مورد بحث منتشر شده در وبلاگ یعنی «ساختن بنا بر قبور بنی اسرائیل» نیست، لذا نیازی به جواب نمی بینم.

اینکه فرد به جای پاسخ به سوال، مسئله دیگری را مطرح می کند یعنی جواب برای مطلب ندارد. اگر جواب برای مطلب دارید همان را بفرمایید نه اینکه موضوع دیگری را پیش بکشید.

ولی از باب روشنگری برای آخرین بار در ذیل این مطلب مطالبی را عرض خواهم کرد. و پاسخ های تفصیلی را در جای خود خواهم داد ان شاء الله

ادعا کرده اید که « در اینکه شیعیان خدا رو ول کرده و به ائمه چسبیدن و اونها رو میپرستن و روی قبر اونها گنبدهایی از طلا و جواهر و ... میسازن شکی نیست.»

الف: بفرمایید بر اساس کدام منبع، شیعیان خدا را ول کرده اند؟ کدام یک از شیعیان برای ائمه تاثیر مستقلی قائلند؟ کدام یک از شیعیان ائمه را می پرستند؟ اینکه روی قبر کسی گنبد و بارگاهی باشد به معنای پرستش است؟ (من منتظر جواب تفصیلی دقیق به سوالاتم هستم همانگونه که در مباحث خود برای هر مطلبی سندی ذکر می کنم، انتظار دارم شما هم با سند حرف بزنید).

برای راحتی کارتان می توانید این کار را بکنید: آخرین مطلب من در باره صحیفه سجادیه است که دعاهای یکی از امامان شیعه در آن خطاب به خداوند آمده است، لطف کنید در آن مطلبی را پیدا کنید که بیان کند شیعیان خدا را ول کرده اند! یا امام به شیعیانش فرموده باشد  نعوذ بالله - خدا را ول کنید. (بالاخره آب را از سرچشمه بگیریم بهتر است، یکی از سرچشمه های شیعیان هم همین صحیفه سجادیه است، قضاوت کنیم آیا واقعا چنین چیزی وجود دارد یا به شیعیان تهمت می زنیم؟ اگر واقعا تهمت بزنیم جوابی در روز قیامت داریم که همه شیعیان را با یک چشم نگاه کرده ایم و به آنها تهمت شرک و بت پرستی زده ایم؟؟)

 

فرموده اید: «در خود قرآن گفته شده و شیعه و سنی هم بهش آگاهی دارن که: خداوند حاضر و ناظر بر کل هستی هست.هر جایی برید و در هر حالی باشید،خداوند با شماست و... پس چرا وقتی که خداوند با این همه قدرت و عظمت وجود داره ما باید از پیامبران و ائمه کمک بطلبیم و از اونها بخوایم فلان مریض رو شفا بدن یا کسی رو شفاعت کنن؟ اصلاً این کار شرک هست و زیر سوال بردن قدرت و بزرگی و توانایی خداوند.یعنی چی؟خدا خسته میشه میره مسافرت یا میگه: من نیستم،شما امامان و پیامبران به جای من مریض رو شفا بدید و فلانی که نذر کرده دختر یا پسرش دانشگاه قبول بشه رو جواب بدید و کارهای دیگه!منشی استخدام کرده؟درخواست چیزی،از کسی غیر از خدا خودِ شرک هست و آدم پرستی و مرده پرستی.این رو همه میدونن »

بفرمایید: اگر خود خدا دستور بدهد که برخی مواقع می توان با وسیله ای به خدا نزدیک شد آیا این شرک است یا عین توحید؟ اگر خدا بفرماید برای نزدیک شدن به من نماز بخوانید و دعا کنید آیا نماز خواندن و دعا کردن عین توحید نیست؟ اگر خدا بگوید برای درمان بیماری باید فلان دارو را مصرف شود آیا این نکته قدرت خدا را زیر سوال می برد؟ یا قدرت خدا را بیشتر آشکار می کند که بر اساس قانون علیت و معلول قدرت خدا بیشتر نمایان می شود؟ اگر در اینجا کسی به دستور خدا توجه نکند مشرک نمی شود؟!! (چون اگر به دستور خدا توجه نشود یعنی من برای کس دیگری تاثیر قائلم و به خدا توجه نمی کنم و این یعنی کس دیگری را شریک خدا می دانم). اگر خدا دستور دهد به سمت کعبه نماز بخوانیم یعنی ما کعبه پرست شدیم یا خدا پرست؟ اگر خدا دستور داده است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ : اى اهل ایمان! از خدا پروا کنید و دست‏آویز و وسیله‏اى براى تقرّب به سوى او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید تا رستگار شوید (مائده: 35) اگر من در پشیگاه خدا وسیله ای نیاورم مشرک شده ام یا وسیله بیاورم مشرک شده ام؟

(معنای وسیله را هر چیزی که بدانیم فرقی در نتیجه نخواهد کرد، اعم از اینکه اعمال صالح بیاوریم یا دعا کنیم یا کس دیگری برای ما دعا کند؛ انکه شیعیان اهل بیت پیامبر را یکی از وسایل تقرب به پروردگار نه همه وسایل قرار می دهند یعنی همین. مثلا آنها برای ما دعا کنند و... غیر از منابع شیعی، یک منبع از منابع اهل تسنن هم ذکر کنم که معنای وسیله را حتی تقرب هم می دانند؛ زمخشری در معنای وسیله نوشته است: الوسیلة: کل ما یتوسل به أى یتقرّب من قرابة أو صنیعة أو غیر ذلک (الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏1، ص 628) یعنی وسیله  هر چیزی است که با آن توسل جویند اعم از قرابت یا ....

 

فرموده اید: « و این بیماری کرونا هم که اومد،علیرغم بدی هایی که داشت،ثابت کرد که هیچ امام و پیغمبری هیچ کاری از دستش برنمیاد.»

یعنی شما تاکنون قائل بودید که پیامبر و امام می توانند بیماری شفا دهند و تا به حال شفا داده اند والان با این بیماری متوجه شدید که پیامبر و امام کاری از دستشان بر نمی آید؟

مستحضر هستید که در قرآن برای ائمه و پیامبر وظیفه دیگری مطرح شده است و آنها  نیامده اند که بیماری کرونا یا سایر بیماری ها را درمان کنند؟ کار پیامبران و امامان هدایت (انبیاء: 73) و تعلیم کتاب  و حکمت و تزکیه  است (جمعه : 2) و....

به نظر شیعه برای هر چیزی علت و معلولی وجود دارد، برای رفع بیماری هم خداوند اسبابی قرار داده است که باید رعایت شود، مثلا داروهای مناسب پزشکی مصرف شود. یا نکات بهداشتی رعایت شود. و این عین توحید است چون توجه به دستور خداست، بزرگان شیعه مثلا مراجع بزرگوار هم در این مسئله به این نکته تذکر داده و در عمل توجه کرده اند.

 

نکته آخری که مرقوم داشته اید این است: «درضمن در آخرت هم هیچ کسی نمیتونه شفاعت کسی رو بکنه.تنها چیزی که خداوند مد نظر قرار میده،اعمال شما هست.اگر عمل صالح انجام دادی میری بهشت و در غیر اینصورت جات جهنم هست.»

اولا: معیار سنجش در قیامت فقط اعمال صالح نیست بلکه ایمان و اعمال صالح در کنار هم ملاک است چنان که در ایات زیادی آمده است (بقره: 25، 82،  آل عمران: 57، نساء: 57 و....)

ثانیا: از همه آیات و روایات متقن می گذرم و برای جلوگیری از تطویل بحث فقط آدرس می دهم تا مراجعه شود: به نظر شیعه و اهل سنت، شفاعت و توسل در روز قیامت برای نجات از دوزخ یا ترفیع درجه بهشت است و علما در این زمینه هیچ نزاعی باهمدیگر ندارند (ر.ک. بیهقی، احمد، الاعتقاد علی مذهب السلف اهل السنة و الجماعة، ص 104؛ نسفی، ابو حفص شرح العقائد النسفیه، ص 148 و از منابع شیعی: تجرید الاعتقاد شیخ طوسی ص 416 و کشف المراد علامه حلی ص 416). مثل اینکه نظر علمای خود را باید دوباره مطالعه فرمایید تا بدانید که محل بحث انکار توسل و شفاعت  در جای دیگری است.

یک نکته پایانی هم به نقل از سُبکی (متوفای 756) از علمای شافعی نقل کنم که می نویسد: توسل و استغاثه و شفیع قرار دادن پیامبر نزد پروردگار، امری نیکو و قابل قبول تلقی می شد و کسی از سلف و خلف آن را انکار نمی کرد تا اینکه ابن تیمیه (قرن هشتم) آمد و این امر را انکار کردو از راه راست بیرون شد و آن چه که هیچ دانشمندی پیش از وی مرتکب نشده بود، ابداع کرد (اعلم انّه یجوز و یحسن التوسل و الإستغاثة و التشفع بالنبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم)  إلی ربّه سبحانه و تعالی، و جواز ذلک و حسنه من الأمور المعلومة لکلّ ذی دین، المعروفة من فعل الأنبیاء و المرسلین و سیر السلف الصالحین، و العلماء و العوام من المسلمین.ولم ینکر أحد ذلک من اهل الأدیان، ولا سمع به فی زمن من الأزمان حتّی جاء ابن تیمیة، فتکلّم فی ذلک بکلام یلبس فیه علی الضعفاء الأغمار، و ابتدع ما لم یسبق إلیه فی سائر الأعصار. و حسبک انّ انکار ابن تیمیة للإستغاثة و التوسل قول لم یقل عالم قبله و صار بین أهل الإسلام مثلة... و اقول: انّ التوسل بالنبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) جائز فی کل حال: قبل خلقه و بعد خلقه، فی مدة حیاته فی الدنیا و بعد موته، و فی مدة البرزخ و بعد البعث فی عرصات القیامة و الجنة؛ (شفاء السقام، ص 291)

ببینیم پیرو صحابه عادل، تابعین درستکار و علمای بزرگ هستیم یا علمای قرن هشتم به بعد!!!

 والسلام علی من اتبع الهدی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">