مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است

 

انتخابات در واقع یک نوسازی در کشور است؛ وقتی انتخابات انجام میگیرد یعنی یک افراد تازه نَفَسی وارد میدان میشوند، وارد کار میشوند، و در دستگاه اجرای کشور یک نوسازی ای به وجود می آید که این خیلی چیز مهمّی است؛ کأنّه  یک نَفَس تازه ای به دستگاه اجرائی داده خواهد شد.

...

 

و من این را هم عرض بکنم -اینها دیگر اطّلاعات ما است- ملّت عزیز هم بدانند که دستگاه های جاسوسی و سرویس های اطّلاعاتیِ کشورهایی و از همه بدتر کشور آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی از چندی پیش و نه امروز دارند تلاش میکنند که انتخابات آخر خرداد را بی رونق کنند؛ یا برگزارکنندگان را متّهم میکنند [و میگویند] «انتخابات مهندسی شده» -در واقع برگزارکنندگان انتخابات را دارند متّهم میکنند یا شورای محترم نگهبان را متّهم میکنند- یا مردم را دلسرد میکنند [و میگویند] «رأی شما اثری ندارد، در بهبود اوضاع تأثیری نمیگذارد؛ چرا بیخودی خودتان را خسته میکنید!». با شدّت تمام از این کارها دارند میکنند  و از فضای مجازی هم حدّاکثر استفاده را دارند میکنند...و امیدوارم که ان شاءالله مردم پاسخ رد به اینها بدهند و کاری کنند که دشمن را ناامید کنند و این مهم دور نمانَد.

...

 

ملّت عزیزمان انتخابات را نماد وحدت ملّی قرار بدهند، نماد دودستگی و نماد تفرقه قرار ندهند، نماد دوقطبی گری قرار ندهند؛ این تقسیم های غلط «چپ» و «راست» و امثال اینها را کنار بگذارند. آنچه مهم است آینده ی کشور است، آنچه مهم است آینده ی نسل ما است، آنچه مهم است نظام باعزّت اسلامی در کشور است؛ اینها مهم است، اینها را بایستی در نظر بگیرند و به معنای واقعی کلمه در کنار هم باشند.

 

(بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران 01/ 01/ 1400)

 

احد داوری
۲۶ خرداد ۰۰ ، ۱۳:۲۳ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مقام معظم رهبری یکی از شاخص های انقلابی ماندن را تقوای سیاسی دانسته و در تعریف آن می فرماید:

 

«تقوای سیاسی یعنی انسان از لغزشگاه‌ هایی که دشمن می‌تواند از آن استفاده بکند پرهیز بکند.» (سخنرانی تاریخ 14/03/1395)

 

مقام معظم رهبری در سخنان امروز نیز به این نقطه ضعف برخی سیاسیون اشاره کردند (اینجا)، بنابراین افرادی که با سخنان ناهنجار، موجبات سوء استفاده و شادی دشمنان را فراهم می کنند، در زمینه تقوای سیاسی دارای مشکل هستند؛ و به صراحت نمی توان سخن از انقلابی بودن آنها مطرح کرد.

 

آیا صراحت بیشتری نیاز است؟!!!

 

(برگرفته از پایان نامه دکتری)

 

احد داوری
۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۵۱ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 امام خامنه ای:

«شهید سلیمانی توانست در مقابل همه‌ ی نقشه‌ هایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتیِ وسیع آمریکایی، با توانایی‌ های دیپلماسیِ آمریکایی، زورگویی‌ هایی که آمریکایی‌ ها روی سیاستمدارانِ دنیا بخصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیّه شده بود قد علَم کند و  این نقشه‌ ها را در این منطقه‌ ی غرب آسیا خنثی کند.» ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

  مرد میدان

   

 یک سوال: نامردان میدان - که الان زخم زبان می زنند- چه کردند به جز خسارت محض و دستاورد تقریبا صفر؟!!

اصلا مقایسه مردان شهید و نامردان درست است؟!!

 

احد داوری
۰۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۲:۴۶ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بخشی از دیدار صمیمی مقام معظم رهبری با برادر قدیمی و عزیز خود که نکات جالب دارد:

 

 حضرت آقا (ارواحنا فداه): ... بنده هم به سهم خودم قدر  جناب آقای مصباح را می‌دانم. واقعاً می‌دانم که ایشان چه وزنه‌ای هستند در کشور و در اسلام؛ و حقاً و انصافاً ما امروز نظیر ایشان را، حالا به این تعبیر بگوییم، خیلی نادر، نظیر جناب آقای مصباح ممکن است که وجود داشته باشد. با این  غزارت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت، و با این آگاهی و بینش، و با این صفا. این سه جهت در ایشان جمع است: هم علم هست، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه هست، و هم صفا هست؛ این سه تا با همدیگر جمع شدنش خیلی ارزشمند است و خدای متعال وجود ایشان را برای ما، برای انقلاب نگه دارد ان‌شاء‌الله و محفوظ بدارد، وجود ایشان را سالم بدارد که بتوانند همه از برکات ایشان استفاده بکنند، و خداوند کسان ایشان، آقازاده‌های محترم‌شان، داماد محترمشان، همسر محترمشان، و اولاد ایشان را، دیگر عروس‌ها، دامادها، همه را ان‌شاء‌الله خدای متعال مشمول رحمت و لطف و هدایت خودش قرار بدهد .

...

 

حضرت آقا (ارواحنا فداه): جناب‌عالی درس و بحث دارید؟

علامه مصباح: درس و بحث را ما خیلی وقت است که تعطیل کرده‌ایم.

حضرت آقا (ارواحنا فداه): عجب!

علامه مصباح: ]فقط[ بحث‌های خیلی مختصری

...

آقای محمدی عراقی: درس اخلاق در دفتر حضرت‌عالی، ماه مبارک رمضان را هر شب ]دارند[

حضرت آقا (ارواحنا فداه): بله؛ هرچه از آنها که پخش شده من گوش کردم؛ واقعا انسان استفاده می‌کند. یک وقتی به ایشان عرض کردم من، چندسال پیش از این، ماه رمضان عصرها ]تلویزیون[ پخش می‌کرد؛ من غالباً گوش می‌کردم و بهره می‌بردم، استفاده می‌کردم.

 

 علامه مصباح: از طرف همه آقایان و خانم‌ها از این‌که بزرگواری فرمودید و گوشه‌ی چشمی به ما فرمودید، صمیمانه تشکر می‌کنم و صادقانه عرض می‌کنم، ما راضی به زحمت نبودیم و این کمال افتخار ما است که گوشه‌ی چشمی به این مجموعه داشته باشید و مشمول دعاهایتان قرار بگیریم، ان‌شاء‌الله.

حضرت آقا (ارواحنا فداه): وظیفه ما بود و فرصتی بود، و هست برای ما. خب؛ اگر اجازه بفرمایید، مرخص بشویم.

 

 آیت الله مصباح یزدی

 

بخشی از دیدار مورخه 20 بهمن 1389  (کلیک کنید)

 

احد داوری
۰۷ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۱۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

آیت الله مصباح یزدی

احد داوری
۳۰ بهمن ۹۹ ، ۱۲:۴۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مثل این که هنوز هم برخی از رهروان حضرت فاطمه سلام الله علیها، در ایام فاطمیه باید نماز را در شب با حضور افراد کمی اقامه کنند تا نماز مادرشان فراموش نشود....

 

 

آیت الله مصباح یزدی

احد داوری
۱۴ دی ۹۹ ، ۰۸:۱۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

آیت الله مصباح یزدی

 

رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب

قرین آتش هجران و هم قران فراق

 

احد داوری
۱۲ دی ۹۹ ، ۲۰:۴۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

می خواستم فقط به روایت زیر از علی علیه السلام اشاره کنم ولی ناگزیر یک مصداق کاملا عینی از آن را هم اشاره می کنم:

 

امام علی علیه السلام فرمودند :

چه بسیار سخن‏ هایى که از حمله کردن (و اعمال قدرت) نافذتر است.

رُبَّ قَوْلٍ‏ أَنْفَذُ مِنْ صَوْلٍ. (نهج البلاغه، حکمت 394)

 

بعد از ماجرای اهانت به پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم در فرانسه، مکرون از کاریکاتوریست ها حمایت کرد، مسلمانان ناراحت و هر کدام می خواستند کاری کنند، از درخواست تحریم کالاهای فرانسوی در ترکیه تا برخی توئیت شخصیت ها.

 

در این میان رهبر معظم انقلاب نیز پیامی کوتاه فرستادند:

بسمه تعالی

جوانان فرانسه !
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت می‌کند و آن را آزادی بیان می‌شمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهره‌های درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در این‌باره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟

سیّدعلی خامنه‌ای
۷ آبان ۱۳۹۹

  پیام هم به زبان فرانسوی صادر شد.

 

نتیجه این تلاش های مسلمانان، عقب نشینی اولیه مکرون و درک احساسات مسلمانان بود، وی در مصاحبه با شبکه خبری الجزیره قطرگفت: معتقدم دلیل این واکنش‌ها، دروغ‌ها و تحریف صحبت‌ های من بود و این‌که مردم این‌گونه برداشت کردند که من حامی این کاریکاتورها هستم. آنچه چه به اسم اسلام انجام می‌ شود، آفتی برای مسلمانان جهان است و بیش از 80 درصد قربانیان تروریسم از مسلمانان هستند.

 

و این ماجرا ادامه دارد...

 

احد داوری
۱۰ آبان ۹۹ ، ۲۱:۱۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مطلب زیر بخشی از سخنرانی آیت الله مصباح یزدی در جمع بسیج دانشجویی خوزستان و دانشگاه شهید چمران اهواز در مورخه 17 تیر ماه 1391 است که به ذکر کرامتی از امام رضا علیه السلام پرداخته است

 

چند ماه پیش، در مشهد، به خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضاعلیه السلام شد. ایشان فرمودند که برای مشهدی ها کرامات حضرت رضاعلیه السلام چیزی عادی است و آن ها از این مسئله که بگویند امروز حضرت کوری یا معلولی را شفا داد، هیچ تعجبی نمی کنند.

 

آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می رفتیم. این مسجد معروف بود به مسجد ترک ها. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که نابینا بود و حتی به او کربل رضای عاجز می گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی ها به نابینا عاجز می گویند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد می آمد و تکبیر می گفت. ما بچه بودیم و سال ها بود که او را می شناختیم و کوری او را دیده بودیم.

 

روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا من را می بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدر من را شرح داد. پدرم شنیده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می خواستند خودشان ببینند. من هم آن جا بودم و دیدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می آمد، امروز بینا شده بود.

 این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می گرفت و پدر نابینایش را به مسجد می آورد. بعد از اینکه در مسجد مستقر می شد، دیگر به کسی نیاز نداشت. ما جستجو کردیم که چرا شفا داده اند.

 

گفتند: سال ها بود که این دختر بچه دست کربلایی را می گرفت و به مسجد می آورد. کم کم دختر بزرگ شد و به اصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود. روزی بعضی از بچه های بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می گوید تو برو خانه من این جا می مانم. او به امام رضاعلیه السلام عرض کرده بود: آقا! من سال هاست که نابینا هستم و حتی یک بار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یک بار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به ناموسم را تحمل نمی کنم؛ یا من را شفا بدهید یا همین جا مرگم بدهید. من دیگر طاقت ندارم متلک های مردم را به ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می شود و بعد از مدتی خوابش می برد. در خواب، حضرت رضاعلیه السلام او را شفا می دهند.

مقام معظم رهبری خودشان این داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم این جریان را دیده ام، وگرنه برای مردم مشهد این چیزها خیلی عادی است و آن ها هر روز از این چیزها می بینند.

 

  

راوی: آیت الله مصباح یزدی

 

احد داوری
۰۵ تیر ۹۹ ، ۲۰:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

امام خامنه ای:

«امروز دنیا یک به یک تعداد قربانیان کرونا را در سراسر جهان می‌ شمارد، امّا هیچ کس نپرسیده و نمی پرسد قاتل و مسئول صدها هزار شهید و اسیر و مفقود در کشورهایی که آمریکا و اروپا در آن آتش جنگ را روشن کرده‌ اند کیست؟ نهادهای به اصطلاح حقوق بشری مُرده‌ اند.»

 

 سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس در مورخه ۱۳۹۹/۰۳/۰۲

 

 حقوق بشر

احد داوری
۰۲ خرداد ۹۹ ، ۱۷:۵۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

تفاوت عید ولادت حضرت بقیةاللَّه با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت میکنند؛ اما عید ولادت حضرت بقیةاللَّه به آینده نوید میدهد. برای همین است که دلهای مؤمنین، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم وابسته است.

(مقام معظم رهبری 08 /08 /1380)

 

این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلّق به یک ملت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلق به بشرّیت است. این «میثاق الله الّذی أخذه و وکَّده»[زیارت آل یاسین]، میثاق خدا با انسان است. «وعد الله الذی ضمنه» [زیارت آل یاسین]؛ این، وعده خداست که تحقّق آن را ضمانت کرده است. همه انسانهای طول تاریخ، نسبت به این پدیده عظیم و شگفت‌آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده‌اند؛ چون تاریخ، از اوّل تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهانتاب، با ظلم و بدی و پلیدی آمیخته بوده است. همه کسانی که از ظلمی رنج برده‌اند - چه آنهایی که به خودشان ظلم شده است و رنج برده‌اند و چه آنهایی که به ستمکشىِ دیگران نگاه کرده‌اند و رنج برده‌اند - با یاد ولادت این منجىِ عظیم تاریخ و بشر، در دلشان امیدی به وجود می‌آید.

 

به همین خاطر، شما میبینید که این حقیقت، مخصوص شیعه هم نیست؛ بل همه ادیان و مذاهب، عقیده دارند که یک منجی و یک دست مقتدر الهی، در مقطعی از تاریخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور، معجزه‌گری خواهد کرد.

 

فرقی که ما شیعیان با دیگران و بقیه فِرَق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را میشناسیم؛ اسمش را میدانیم، تاریخ ولادتش را میدانیم، پدر و مادر و آباء و اجداد عزیزش را میشناسیم و قضایایش را میدانیم؛ ولی دیگران اینها را نمیدانند. آنها عقیده پیدا نکردند یا باخبر نشدند و نمیدانند؛ ولی ما میدانیم. تفاوت این جاست. به همین دلیل است که توسّلات شیعه، زنده‌تر و پرشورتر و با معناتر و با جهت‌تر است.

 (مقام معظم رهبری (17/ 10/ 1374)

احد داوری
۲۱ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۴۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

دل را ز بیخودی سر از خود رمیدن است

جان را هوای ز قفس تن پریدن است

 

از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان

بانگ جرس به شوق به منزل رسیدن است

 

دستم نمی رسد که دل از سینه بر کنم

باری علاج شکر گریبان دریدن است

 

شامم سیه ترست ز گیسوی سرکشت

خورشید من بر آی که وقت دمیدن است

 

سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی

مرغ نگه در آرزوی پر کشیدن است

 

بگرفته آب و رنگ ز فیض حضور تو

هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است


با اهل درد شرح غم خود نمی کنم

تقدیر غصه دل من ناشنیدن است

  

آن را که لب به دام هوس گشت آشنا

روزی «امین» سزا لب حسرت گزیدن است

 

شعر از مقام معظم رهبری

 

احد داوری
۲۰ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

دستگیری من در اوایل ماه شعبان بود. روزها گذشت و ماه مبارک رمضان نزدیک شد. من شنیدم که رئیس بازجوها در راهرو رفت و آمد می کند. وقتی صدای گام هایش به سلولم نزدیک شد، صدایش زدم. در را باز کرد و حالم را پرسید. او مرا «شیخ» خطاب می کرد، حتی از روی بد جنسی «شین » شیخ را هم کسره می داد، حال آنکه امثال مرا سید خطاب می کنند.

 

به او گفتم ماه رمضان نزدیک است و من نمی توانم اعمال این ماه مبارک اعم از نماز و روزه و دعا را در این سلول انجام دهم، پس مرا در این ماه آزاد کنید.

گفت: عجب! ماه رمضان در پیش است؟ اینجا مناسب ترین جا برای روزه داری است، هذا مسجد (اشاره کرد به سلول) و هذا حمام (اشاره کرد به حمام های زندان) همین جا بمان ، نماز بخوان و روزه بگیر.

 

من می دانستم که او مرا آزاد نمی کند، اما من خواسته بزرگی از او طلب کردم تا خواسته کوچک را بپذیرد.

فورا به او گفتم: بسیار خب، اجازه بده من یک قرآن داشته باشم.

گفت: اشکالی ندارد

اجازه داد یک قرآن از منزل برایم آوردند.

خواندن قرآن در تاریکی شدید غیر ممکن بود، به نگهبان گفتم: می خواهم قرآن بخوانم؛ در را برایم کمی باز کنید. رفت اجازه گرفت. اجازه دادند که در به اندازه ده سانتیمتر باز گذاشته شود و همین برای خواند کافی بود. لذا در این ماه خیلی قرآن خواندم و خیلی هم حفظ کردم. البته توام شدن شکنجه با تلاوت و روزه، چشم مرا ضعیف تر کرد.

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه  217 -220

احد داوری
۱۶ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۵۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 هوا رو به سردی می رفت، نزدیک غروب آفتاب بود  و من هنوز نماز نخوانده بودم. از آنها خواستم که وضو بگیرم. به من اجازه دادند تا برای وضو گرفتن، به سر شیر آب بروم.

 

وقتی از جلوی در سلول ها می گذشتم، احساس کردم که این زندانیان می کوشند از برخی درزهای در و روزنه کوچک روی آن، مرا ببینند. همین طور که من از برابر یکی از درها می گذشتم، صدای آهسته و لرزانی شنیدم که می گفت من فلانی ام. متوجه شدم او یکی از همرزمان است که در همان روز یا روز پیش دستگیر شده بود و من تا آن لحظه از دستگیری اش اطلاع نداشتم.

 

احساس کردم که روحیه زندانیان بسیار ضعیف است؛ لذا با صدای بلند با نگهبانان شروع به صحبت کردم تا زندانیان صدای مرا بشنوند و مقداری روحیه به آنها بدهم. مثلا یک بار می پرسیدم محل وضو گرفتن کجاست و بار دیگر جهت قبله را می پرسیدم.

 

به خاطر دارم وقتی جهت قبله را می پرسیدم، یکی از آنها پاسخ داد: به سمت گوشه (یعنی گوشه سلول). با صدای بلند گفتم: بله، گوشه سلول همواره قبله است ! و این کنایه است از توجه قلب انسان مومن به خدا؛ کنج سلول همواره همراه با یاد و نام خدا برای مومن است و مثل حرم الهی و مکه است که به تعبیر قرآن در سرزمین برهوت واقع شده.

 

یکی از نگهبانها از من خواست عمامه ام را بردارم. قبول نکردم. گفت: مقررات زندان چنین ایجاب می کند، گفتم: من این مقررات را قبول ندارم. من تاکنون در زندان های قبلی عمامه ام را به کسی تحویل نداده ام.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 206

احد داوری
۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر