شما در این زمینه تحقیق بکنید!
گاهى مرحوم علّامه [طباطبایی] سعى مى کردند یک لجنه اى تشکیل بدهند که نامه هایى که از خارج و داخل به محضر ایشان مى آید، بى جواب نماند، چون ایشان بعد از این که المیزان را نوشتند و منتشر شد، بسیارى نامه ها از کشورهاى خارج و داخل مى رسید که سؤال هاى متفرقه مى کردند. عده اى از دوستان را در همان منزل خودشان دعوت کردند. ایشان در آخر کوچه ارک، نزدیک منزل مرحوم آقاى زنجانى مى نشستند. مستأجر بودند. در همان جلسه کارها تقسیم شد. بنا شد بعضى روى قسمت هاى فقهى کار کنند و بعضى روى قسمت هاى فلسفى.
بعضى قسمت تفسیرى و بعضى هم قسمت هاى دیگر. مرحوم آقاى بهشتى رحمه الله قسمت فقهى را قبول کردند. بنده و مرحوم آقاى مفتح رحمه الله قسمت دیگرى را و هر کدام از آقایان نیز همچنین، منتهى حوادث، یکى پس از دیگرى پیش آمد و جلسه خیلى ادامه نداشت. در همان جلسه اوّل که مرحوم آقاى بهشتى گفتند.: من قسمت فقهى را به عهده مى گیرم، مرحوم طباطبائى رحمه الله نامه اى را که از ایشان سؤال کرده بودند: «سکه در اسلام از چه موقع شروع شد و- براى مثال- رابطه سکه و اسکناس چیست؟ آیا آثار فقهى هم بر آن مترتب است یا نه و آیا بر اسکناس زکات است یا نه؟ خرید و فروش اسکناس به چه صورت است؟» فوراً به مرحوم آقاى بهشتى دادند و گفتند: «شما در این زمینه تحقیق بکنید».
مرحوم آقاى طباطبائى این کار را مى کردند و اصرار داشتند که دوستانشان متفکر باقى بمانند؛ لذا سعى کردند که برهان شفا را تدریس کنند. یک شب پیشنهاد دادند که برهان شفا را تدریس کنند، چون ابن سینا منطق را خیلى با قدرت و استحکام نوشته است.
خاطره از آیت الله جوادی آملی
منبع: مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول، 1381 صفحه 710