مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

سلام خوش آمدید
  • ۲ نظر
  • ۲۲ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۳۱
  • احد داوری

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/29702/C/13940223_12529702.jpg

دکتر موسی نجفی استاد برجسته تاریخ و اندیشه سیاسی در کانال تلگرام خود نوشت: روز یکشنبه ۲۴ دیماه توفیق شد تا به اتفاق یکی از دوستان خوبم، خدمت آقای عزیزمان رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی رسیدیم و دقایقی بی دغدغه و در فضایی صمیمی و آرام با ایشان سخن گفتیم ؛ ...

 
از نکات جالب این جلسه به روز بودن ایشان در زمینه فرهنگ و مطالعه کتاب است ؛ در این مورد  البته این بار نیز  مثل دفعه قبل ، جلوی  ایشان کم آوردم ! چرا که ایشان  کتابی را مطالعه کرده بودند که راجع به سقوط امپراطوری عثمانی بود و سوال کردند شما کتاب "صلحی که همه صلح ها را بر باد داد" را خوانده اید ؟ جواب ما  منفی بود! چون از چاپ کتاب زمان اندکی  نگذشته و به اصطلاح تازه از تنور در آمده. در مورد کتاب کمی صحبت نمودند ( کتاب صلحی که همه صلح ها را بر باد داد نوشته دیوید فرامکین ، انتشارات ماهی ، زمان انتشار پاییز ۱۳۹۶ ) اینکه گفتم مثل دفعه قبل ، چون در یکی از دیدارهای قبل که خدمت شان رسیدم به من گفتند که فلان کتاب را که بهاییان نوشته اند شما خوانده اید ؟ گفتم خیر ! با تعجب گفتند چرا ؟ با پررویی و حاضر جوابی گفتم: معلوم است چون حضرتعالی رهبر کشور هستید و بیشتر این کتب مجانی خدمت تان ارسال می شود! لذا طبیعی است که شما از آخرین وضعیت بازار نشر با خبر باشید!! ( توجیهی برای تنبلی خودم!! ) با لبخند فرمودند: اشکالی ندارد ! من از این کتاب دو نسخه  دارم و یک نسخه اش را به شما میدهم ؛ و البته چند روز بعد کتاب وعده داده شده به دستم رسید.
 
 خدا را شکر که رهبری داریم که زودتر از همه در جریان نوسانات و کوران  کتاب و نشر و فکر قرار دارند. این نکته را هم بگویم  من از تاکید ایشان بر خواندن کتاب اخیر ( یعنی صلحی که همه صلح ها را بر باد داد ) حدس قریب به یقین زدم که بینش سیاسی ایشان باید تا حدود زیادی متاثر از مطالعه زیاد و بالطبع بصیرت تاریخی شان باشد. ( والله اعلم ) 
 
اما دو تاسف! اول اینکه کاش این خیل عظیم ولایت مدار و دوستداران آقا به اقتدای از ایشان اهل مطالعه و آن هم فهم و درک تاریخی بشوند! بخصوص کسانی که به تفسیر و بسط بیانات معظم له در تریبون های اجتماعی و سیاسی می پردازند ، لااقل کمی به افق فکری و ظرائف گفتار آقا نزدیک شوند.  و اما تاسف دوم اینکه از کاهلی و طمع خودم بگویم که موقع خروج از بیت در دل گفتم : کاش ایشان مثل دفعه قبل از این کتاب "صلحی که همه صلح ها را بر باد داد" هم دو نسخه داشته باشند!
 
  • احد داوری

این مقاله با همکاری دانشجوی محترم آقای وحید بی آزار از دانشجویان دانشکده علوم قرآنی مراغه تدوین شده است و از مقالات برگزیده همایش  علمی پژوهشی گفتمان خانواده در فرهنگ رضوی از برنامه های جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام است.

چکیده

گرایش به زیبایی و جمال دوستی یک امر فطری در بشر هست و مسئله تجمل و تجمل گرایی از دیرهنگام مورد توجه ملت‌های گوناگون از جمله مسلمانان بوده است، زندگانی امام رضا علیه‌السلام نیز از این قاعده مستثنا نیست به‌گونه‌ای که آن حضرت در مواردی به زینت و تزیین سفارش نموده‌اند و افراط و تفریط در تجمل را مورد نکوهش قرار داده اند. پژوهشی که انجام گرفته به روش توصیفی تحلیلی سعی دارد تا تجمل به شکل مثبت و منفی را از هم تفکیک کرده و شکل نادرست آن را تبیین نماید، لذا ضمن بررسی معنای لغوی و اصطلاحی «تجمل»، به ذکر مصادیق از آراستگی به عنوان گونه‌ی مثبت تجمل پرداخته و مواردی در سیره امام رضا علیه السلام را ذکر کرده است؛ از جمله تشویق به آراستگی، آراستگی به هنگام دیدار دیگران، استفاده از عطر، سفارش به استفاده از انگشتر عقیق، سفارش به سرمه کشیدن و خضاب کردن. آنگاه نویسندگان در بررسی تجمل گرایی افراطی در اندیشه رضوی موارد زیر را مهم ترین راه مقابله با تجمل گرایی عنوان کرده اند: تشویق به ساده زیستی در سیره‌ی رضوی، نکوهش تجمل‌گرایی، تشویق به اعتدال و میانه‌روی، توجه به اصل مساوات و برابرى، ‏توجه به اصل عدم وابستگی به دنیا، عدم فخرفروشی، عدم حسادت در زندگی، عدم تاثیرپذیری از امت‌های دیگر، راضی بودن به رضای پروردگار، توجه به هدف خلقت انسان، مشارکت در امور خیر و توجه به نیازمندان و یاد معاد.

 واژگان کلیدی: تجمل‌گرایی، زینت، آراستگی، میانه روی، مقابله، امام رضا علیه‌السلام.

دریافت متن کامل مقاله

  • احد داوری

این مقاله با همکاری استاد محترم سرکار خانم رضایی تدوین شده است و از مقالات برگزیده کنگره ملی مفسر قرآن آیت الله نجفی همدانی است.

چکیده

یکی از راه های افزایش زیبایی کلام و بیان مفاهیم خاص در قرآن کریم، چینش خاص کلمات و عبارات قرآن کریم است که در علوم بلاغت و علوم قرآنی با عنوان «تقدیم و تأخیر» مورد بحث قرار می گیرد. مفسران کلام الهی نیز به تناسب شیوه ها و گرایش های خاص تفسیری مواردی از آن را متذکر شده اند، از جمله آیت الله آقا نجفی همدانی در تفسیر «انوار درخشان» در ضمن تفسیر، با توجه به تقدیم و تاخیر عبارات و کلمات، برداشت های خاصی از آیات قرآن را ارائه کرده است که پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، پس از ارائه تعریفی از «تقدیم و تأخیر» و ذکر انواع آن، شیوه های بیان تقدیم و تأخیر را در تفسیر مزبور بررسی کرده و مهم ترین اغراض تقدیم و تأخیر در آیات قرآن را با توجه به تفسیر انوار درخشان چنین برشمرده است: حصر و اختصاص، سبق زمانی، محوریت، رعایت حقوق، کثرت، بیان رتبه، تشریف، عنایت، تأکید بر اهمیت مطلب. ناگفته نماند نقد برخی موارد تقدیم و تاخیر در تفسیر مذکور از نظر دور نمانده‌است.

 

واژه‌های کلیدی: تقدیم و تأخیر، اغراض تقدیم و تأخیر، تفسیر انوار درخشان، آیت‌الله آقا نجفی همدانی، قرآن کریم

دریافت متن کامل مقاله

  • احد داوری

شهید حججی

  • احد داوری

هفت نکته  از درسهای استاد قرائتی

1. اگر کسی درس را کنار گذاشت، مشخص می‌شود که خدا با او قهر کرده است: «إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَیْهِ الْعِلْم» (نهج البلاغه صبحی صالح/ص526/ح 290).

2. اگر واقعاً به یک درسی علاقه ندارید، درستان را عوض کنید. ما سیصد و پنجاه «اعوذ» در احادیث داریم. یکی از آن‌ها این است که «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ عِلْمٍ لَا یَنْفَع‏» پناه می‌برم از درس بی‌خاصیت. حالا ما از کجا بفهمیم که درس ما خاصیت دارد یا نه؟ در حدیث امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «ثمرة العلم العبادة» (غررالحکم/حکمت798) اگر هر چه باسوادتر هستید، سلام‌تان بیش‌تر است، ادبتان بیش‌تر است، تواضعتان بیش‌تر است، این معلوم می‌شود که این درس خاصیت دارد.

3. امام خمینی (ره) را بعد از تبعید در ترکیه به بغداد آوردند، من طلبه‌ی نجف بودم. با جمعی به دیدن آقا در کاظمین رفتیم. خدا رحمت کند، حاج آقا مصطفی این را می‌گفت. می‌گفت: امام در یک سالی که در ترکیه بود، در اتاقی بود که وقتی خواست پرده اتاق را بکشد، گفتند: پرده اتاق را نکشید. شما اگر نور می‌خواهید، لامپ را روشن کنید. به ما گفته‌اند: امام از نور خورشید استفاده نکند. پرده را کشیدند. امام در اتاق تاریک، لامپ را روشن کرد و یک دور فقه نوشت. آن وقت ما بیست روز تخمه کدو می‌شکنیم. عمرمان را ضایع می‌کنیم. «أَفْنَیْتُ‏ فِی الآمالِ عُمُرِى‏» تعطیلات باید کم بشود. از هیچ باید چیزی درست کرد.

4. در دعای مکارم الاخلاق، امام سجاد(علیه‌السلام) می‌گوید: وَ حَصِّنْ‏ رِزْقِى‏ مِنَ التَّلَفِ» (صحیفه سجادیه، ص98) خدایا آنچه که رزق ما کرده‌ای، رزق ما را از هدر رفتن حفظ بفرما!

5. هر پژوهشی ارزش ندارد. گاهی می‌نشینیم و جدول روزنامه حل می‌کنیم. خیابان دو حرفی تهران، خیابان قدیمی دو حرفی تهران، کلی می‌نشینیم و فکر می‌کنیم، بعد می‌گوییم: خیابان ری! ببخشید، چه مشکلی حل شد؟‌ آن کسی که این جدول را پر نکرده است، الان چه خاکی بر سرش می‌کند؟ تو که فهمیدی چه گُلی بر سرت می‌زنی؟ جهت اطلاع! مثل برنامه‌ی صرفاً جهت اطلاع تلویزیون!!! عمر ما برای جهت اطلاع نیست. مثل اینکه بدانیم بوعلی سینا چند کیلو بوده است. این هم علم است؟ اصحاب کهف چند تا بودند؟ سه تا بودند، چهارتا بودند؟ این هم علم است؟ کدام فامیل‌ها مرده‌هایشان بیش‌تر است. برویم قبرستان و مرده‌ها را بشماریم. در صدر اسلام در اینکه ما بیش‌تر هستیم، یا تو بیش‌تر هستی، بحثی شد که سرشماری کردند. یکی باخت و طبق نقلی گفتند: زن‌های حامله را دو تا حساب کنید، یک بار دیگر بشمارید. باز باختند. گفتند: برویم قبرستان و مرده‌هایمان را هم حساب کنیم، زنده و مرده کداممان بیش‌تر است. آیه نازل شد: «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِر» (تکاثر/1و2) یعنی اینقدر شما مست آمار هستید، اینقدر آمارگرا و آمارزده هستید که رفتید و استخوان‌های پوسیده و پیر نیاکانتان را می‌شمارید؟ حالا شصت یا هفتاد؟ پژوهش‌های لغو. اصحاب کهف چند تا هستند؟ مرده‌های کدام بیش‌تر است.

6. چرا من و فلانی با هم درس خواندیم، فلانی به آنجا رسید، من نرسیدم. اگر می‌خواهید تاآخر عمرتان قلبتان سلیم باشد و کینه‌ای نداشته باشید، در تحصیل رضای خدا را ببینید.

7. همه‌ی علم فقط در آدم‌های مشهور نیست. افراد گمنام هم مشهور... عزیز مصر خواب دید، گیج شد، تمام علمای مشهور هم گیج شدند، یک نفر گفت: آقا یک نفر در زندان است که او تعبیر خواب را بلد است. یعنی گاهی افرادی دانشمند هستند ولی در جلوی چشم شما نیستند. آیت الله العظمای بروجردی، بروجرد بود. 

(بخش های منتخب درس هایی از قرآن استاد قرائتی مورخه  20 و 27 اسفند 1394)

  • ۰ نظر
  • ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۰۶:۴۴
  • احد داوری

بزرگی می گفت: برای فرزندان خود قصه ای بگویید تا از خواب بیدار شوند نه اینکه به خواب روند. رمان «جان شیعه، اهل سنت» به قلم خانم فاطمه ولی نژاد، از قصه هایی است که به بیداری می انجامد، نویسنده ماجرای ازدواج دختری از اهل تسنن با جوانی شیعی را به تصویر کشده است که در ابتدای زندگی با انبوهی از مشکلات روبرو می شوند تا اینکه در نهایت اضطرار، امداد الهی دستگیرشان می شود و... از نکات قابل توجه این رمان، واقعیت هایی است از کشورهای اسلامی که نویسنده به خوبی برخی از آنها را به تصویر کشیده است و از طرف دیگر، رویکرد تقریبی هم در سراسر کتاب موج می زند، انتشار  کتاب در فضای مجازی از نکات مثبت دیگر این کتاب است آن هم در روزهایی که هر کسی متاع بی ارزش خود را به بهایی گزاف می فروشد، لیکن  این اثر  توسط انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام  و به اهتمام مؤسسۀ علمی- فرهنگی سدید به صورت رایگان در فضای مجازی منتشر شده است. مطلب دیگر آن که نویسنده می توانست برخی از آلام شخصیت اصلی داستان را بکاهد یا به برخی از مسائل به طور دقیق پاسخ دهد (بویژه با توجه به حضور عالمی شیعی در انتهای داستان) ولی ترجیح داده است تا بیشتر سبک عاطفی داستان را دنبال کند که در این زمینه موفقیت خوبی را کسب کرده است به گونه ای که در میان همه مشغله ها، مجبور به مطالعه کتاب از ابتدا تا انتها می شوید، شاید علت اصلی در همان عطر محبت اهل بیت علیهم السلام باشد که در جای جای کتاب به چشم می آید.با آرزوی توفیق برای نویسنده، ان شاء الله شاهد کتاب های بیشتری در این سبک و سیاق از نویسندگان متعهد کشور عزیزمان باشیم.  به فضل و کرم پروردگار.

  • احد داوری
یکی از بزرگترین پاسداران حریم فرهنگ و ولایت آل محمّد (علیهم السلام)، علامه مجاهد میرحامد حسین هندی است که در نیمه ی دوم قرن سیزدهم هجری می زیست. او حق عظیمی بر گردن شیعیان دارد و کتاب جاودانش «عبقات الأنوار» از آثار درخشان شیعه در یکی ـ دو قرن أخیر است.
 
از جمله خصوصیات آن عالیجناب حرص بر استفاده از عمر شریفش بود، و در این باره نقل شده است که:
 
حاکمی از حکام وقت تمایل و اشتیاق زیادی به دیدار جناب «میرحامد حسین» نشان می‌داد، و در ترتیب ملاقات با ایشان به وسائط مختلف چنگ می‌زد، ولی سید تمایلی بر این ملاقات از خود نشان نمی‌داد، تا اینکه بعد از اصرار زیاد از طرف افراد مختلف، میرحامد حسین می‌فرماید: چه مقصودی از ملاقات با من دارد؟
عرضه داشتند: صرفاً دیدار شما را می‌خواهد، فرموده بود: بگویید فلان ساعت از روز در پایین ایوان منزل منتظرم باشد.
بالاخره روز موعود فرا رسید و در رأس ساعت مقرر، در حالی که حاکم با حشم و چاکران و ملازمانش انتظار قدوم میرحامد حسین را می‌کشیدند، سید از اطاقی که درب آن به روی ایوان باز می‌شد به روی ایوان آمد و در حالی که قلمش در دست راستش بود، فرمود: من میرحامد حسین هستم، مرا دیدی؟ و سپس به غرفه خود تشریف برده و به ادامه تألیفش مشغول شد!!
 
هیهاتَ أن یأتیَ الزمانُ بمثله                   إنّ الزمانَ بمثلهِ لَعَقیمً
 
  • ۰ نظر
  • ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۲۴
  • احد داوری

(به مناسبت ایام فاطمیه بخشی از مقاله حضرت فاطمه سلام الله علیها در صحیح بخاری باز نشر می گردد)

حضور حضرت زهرا علیهاالسلام در زمان نزول قرآن در مکه و نحوه رفتار آن حضرت در مدینه باعث شده است تا در برخی آیات به طور مستقیم یا غیر مستقیم آن حضرت ذکر شود که از جمله مهم ترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1.  نماینده تمام زنان مسلمان در ماجرای مباهله؛ بر طبق نقل مفسران در ماجرای مباهله فقط پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام حضور داشتند و این بیانگر این نکته است که حضرت زهرا علیهاالسلام به عنوان نماینده تمام زنان مسلمان در این ماجرا حضور داشت[1]. قرآن در این زمینه می فرماید: فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ[2]

2. علم حضرت؛ در تفسیر آیه شریفه فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ[3] منظور از «اهل ذکر» اهل بیت پیامبر علیهم السلام معرفی شده‌اند؛ به عنوان نمونه در کتاب شواهدالتنزیل که در قرن پنجم توسط حسکانی از علمای اهل سنت تالیف شده است می‌خوانیم: [أخبرنا عقیل بن الحسین، قال: أخبرنا علی بن الحسین، قال: حدثنا محمد بن عبید الله، قال‏] حدثنا عبدویه بن محمد بشیراز قال: حدثنا سهل بن نوح بن یحیى أبو الحسن الحبابی قال: حدثنا یوسف بن موسى القطان عن وکیع، عن سفیان، عن السدی عن الحارث قال سألت علیا عن هذه الآیة: فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ فقال: و الله إنا لنحن أهل الذکر، نحن أهل العلم، و نحن معدن التأویل و التنزیل، و لقد سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یقول: أنا مدینة العلم و علی بابها، فمن أراد العلم فلیأته من بابه[4]

3. عصمت و دوری از گناه؛ در روایات شیعی و اهل سنت چنین می‌خوانیم که منظور از اهل بیت در آیه إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا[5] منحصراً پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام هستند؛ از جمله می‌خوانیم: رواه محمد بن المنکدر عنه: حدثونا عن أبی بکر السبیعی قال: أخبرنا أبو عروبة الحرانی قال: حدثنا ابن مصفى قال: حدثنا عبد الرحیم بن واقد، عن‌ایوب بن سیار عن محمد بن المنکدر، عن جابر قال نزلت هذه الآیة على النبی صلی الله علیه و آله و سلم و لیس فی البیت إلا فاطمة و الحسن و الحسین و علی إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً فقال النبی صلی الله علیه و آله و سلم : اللهم هؤلاء أهلی[6].

همچنین می‌خوانیم: ذهب ابو سعید الخدرى و جماعة من التّابعین منهم مجاهد و قتاده الى انّ اهل البیت علىّ و فاطمة و الحسن و الحسین علیهم السلام و الدّلیل علیه‏ما روت عائشة رضى اللَّه عنها، قالت: خرج رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ذات غداة و علیه مرط مرجل من شعر اسود فجلس فأتت فاطمة فادخلها فیه ثمّ جاء علىّ فادخله فیه ثمّ جاء حسن فادخله فیه ثم جاء حسین فادخله فیه ثمّ قال: إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً[7].

4. دوستی حضرت زهرا اجر رسالت؛ در روایتی که در چندین تفسیر اهل سنت آمده است، در تفسیر آیه قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى[8] می‌خوانیم: حدثنی القاضی أبو بکر الحیری أخبرنا أبو العباس الصبغی حدثنا الحسن بن علی بن زیاد السری حدثنا یحیى بن عبد الحمید الحمانی حدثنا حسین الأشقر، [قال:] حدثنا قیس، عن الأعمش، عن سعید بن جبیر عن ابن عباس قال لما نزلت قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏ قالوا: یا رسول الله من هؤلاء الذین أمرنا الله بمودتهم قال: علی و فاطمة و ولدهما[9]

5. نهایت ‌ایثار و از خودگذشتگی؛ بر طبق نظر مفسران علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام و فرزندانشان غذای خود را به یتیم و اسیر و فقیر دادند در حالی که خود روزه نذری گرفته بودند، در مقابل این ‌ایثارگری آنها، سوره انسان نازل شد[10] از جمله آیات وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا[11]. جالب اینکه در این سوره از همه نعمت‌های بهشتی سخن به میان آمده به جز حوریان بهشتی که بنا به نظر برخی از مفسران به خاطر نزول سوره درباره حضرت زهرا و همسر و فرزندانش علیهم السلام می‌باشد[12].

6. خیر کثیر؛ إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ[13]؛ در شان نزول سوره کوثر مى‏خوانیم: عاص بن وائل که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد، و مدتى با حضرت گفتگو نمود، گروهى از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده کردند، هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند: با که صحبت مى‏کردى؟ گفت: با این مرد ابتر! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که عبداللَّه پسر پیغمبر اکرم ص از دنیا رفته بود، و عرب کسى را که پسر نداشت ابتر (یعنى بلا عقب) مى‏نامید، و لذا قریش این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را به نعمتهاى بسیار و کوثر بشارت داد، و دشمنان او را ابتر خواند) [14]

در برخی از روایات منظور از کوثر به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا علیهاالسلام به وجود آمدند، و آن قدر فزونى یافتند که از شماره بیرونند، و تا دامنه قیامت یادآور وجود پیغمبر اکرمند تفسیر شده اند[15]. (قیل هو کثرة النسل و الذریة و قد ظهرت الکثرة فی نسله من ولد فاطمة علیهاالسلام حتى لایحصى عددهم و اتصل إلى یوم القیامة مددهم[16])

 



[1] . ماجرای مباهله را بنگرید در: مسلم بن حجاج(204-261ق)؛ صحیح مسلم؛ جلد 7 صفحه 120؛ ابن حنبل، احمد بن محمد(164-241ق)؛ المسند؛ ج 1، ص 185 ؛ حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله(321-405ق)؛ المستدرک؛ ج3، ص150؛ و سایر منابع را ببینید در مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 2ص583 و584.

[2] . آل عمران:61؛ هر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

[3] . نحل:43

[4] . حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد (قرن5)؛ شواهد التنزیل، ج1ص432.

[5] . احزاب:33؛ خداوند فقط مى‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.

[6] . حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد (قرن5)؛ شواهد التنزیل، ج2ص29.

[7] . میبدی، ابوالفضل(قرن6)، کشف الأسرار و عدة الأبرار، ج‏8، ص: 45

[8] . شوری: 23؛ بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم [اهل بیتم‏].

[9] . حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد (قرن5)؛ شواهد التنزیل، 2/189؛ و ر.ک. میبدی، ابوالفضل(قرن6)، کشف الأسرار و عدة الأبرار،ج9ص23؛ قرطبی، محمد بن احمد (م671)؛ الجامع لاحکام القرآن؛ج 16ص22؛ زمخشری، محمود (قرن6)؛ الکشاف عن حقائق التنزیل؛ ج4ص220.

[10] . ر.ک. رازی، فخرالدین (قرن6)؛ مفاتیح الغیب، ج10ص746؛ زمخشری، محمود (قرن6)؛ الکشاف عن حقائق التنزیل؛ج4ص670؛ سیوطی، جلال الدین (قرن10)؛ الدرالمنثور، ج6ص299؛ ثعلبی، احمد بن ابراهیم(قرن 5)، الکشف و البیان، ج10، ص99.

[11] . انسان:8 و9؛ و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى‏دهند! (و مى‏گویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى‏کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهیم!

[12] . مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه ج25ص348 به نقل از روح المعانی.

[13] . کوثر:1؛ ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان‏] عطا کردیم

[14] . مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 27ص 368 ؛ نیز ر.ک. سورآبادی، عتیق بن محمد (قرن5)؛ تفسیر سورآبادی، ج4ص2880؛ سیوطی، جلال الدین (قرن10)؛ الدرالمنثور، ج6ص404.

[15] . مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه ج27ص371.

[16] . طبرسی، فضل بن حسن(468-548ق)؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ج10ص836؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک. الحلو، محمدعلی؛ ما نزل من القرآن فی شأن فاطمة الزهراء، مسعودی، محمد فاضل؛ اسرار الفاطمیة، وسایر کتابهایی که به برخی از آنها در قسمت «سابقه تاریخی بحث» اشاره شد ه‌است.

بخشی از مقاله حضرت فاطمه سلام الله علیها در صحیح بخاری

  • احد داوری

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین

روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

 

از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست

مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین

 

می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم

بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین

 

پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست

اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین

 

بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب

کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین

 

رخت و تاراج حرم چون گل به تاراجش برند

تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین

 

بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب

ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین

 

سروران، پروانگان شمع رخسارش ولی

چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

 

سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق

می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین

 

او وفای عهد را با سر کند سودا ولی

خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین

 

دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا

با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین

 

سیرت آل علی (ع) با سرنوشت کربلاست

هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

 

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند

عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

 

دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت

داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین

 

بعد ازینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون

دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین

 

ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای

گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

 

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز

با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

 

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا

جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین

 

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار

کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین

  • احد داوری

به یاد شهدایی که رهرو می خواهند....

شهید عبدالحمید انشایی:

شهید انشایی

20 آذر ماه زمان مناسبی برای اجرای عملیات بود. تمام محاسبات انجام شد. همه چیز آماده است، همه مسلح اند، در کوله بارها همه چیز هست حتی سلاح ایمان. همه می دانند که بدون آن پیروزی ممکن نیست. عملیات مطلع الفجر در روز مقرر در مناطق شیاکوه، چرمیان، تنگ قاسم آباد و دشت گیلان غرب با هدایت قرارگاه مقدم نیروی زمینی با رمز یا مهدی ادرکنی(عج) آغاز شد. همین ذکر و آن ایمان بود که همه چیز را آسان می کرد. 27 روز از آغاز عملیات می گذرد. خستگی نیز از این عزم رزمندگان خسته شده شیاکوه آزاد است و دشمن تلفات سنگینی را متحمل شده ،700 کشته و 140 اسیر نمونه ای از این تلفات بود.حالا عبدالحمید دیدبان شیاکوه بود. جایی که برای آزادی اش ایثارها شده، تمام حرکات دشمن را زیر نظر داشت. منطقه شیاکوه ارتفاعاتی در منطقه مرزی است که تسلط بر آن برای دو طرف درگیر در جنگ حائز اهمیت بود. عبدالحمید گرای دشمن را به توپخانه ارسال می کرد. با بیسیم موقعیت دشمن را اطلاع می داد و توپخانه نیز انجام وظیفه می نمود. در مدتی که در گیلان غرب حضور داشت دو نامه به خانواده نوشت، در هرکدام مقداری پول از حقوق سربازی خود گذاشت و سفارش کرد که به فقرای محل بدهند. این مرام را از طفولیت از خانواده آموخته بود.حالا مجدد حرکت دشمن برای باز پس گیری آغاز شده و دشمن زخم خورده با چندین برابر استعداد نیروهای اسلام در حال پیشروی است، درگیری ها سخت شده، آتش سنگین دشمن بسیاری را شربت شهادت نوشانده، بسیاری نیز تشنه و در انتظارند. به رغم تلاش های یگانهای مختلف تیپ 58 ذوالفقار و گردان 191 پیاده شیراز به دلیل آتش سنگین دشمن، سقوط نزدیک است. دیگر نمی توان ارتفاعات را حفظ کرد، همه رفته اند به دیدار محبوب، عبدالحمید نیز منتظر است، منتظر لحظه وصال، ولی هنوز حماسه به پایان نرسیده است. حلقه محاصره دشمن تنگ تر شده است. گرای ستون های دشمن در حال ارسال است. دستور رسیده که برگرد، ولی او می ماند.

عبدالحمید زخمی شده اما هنوز جان دارد، سخت است اما برای دفاع اندک نیرویی مانده، باید استفاده کند، یاد سرور و سالارشهیدان افتاد، زمانی که زخم بر بدنش همچون ستارگان در آسمان است، ولی مبارزه می کند. او بر روی شیاکوه ایستاده است، گرای دشمن هنوز ارسال می شود، همرزم او می گوید: فهمیدم که گرایی که می دهد همانجایی است که خودش ایستاده. پرسیدم، این محل دیدبانی خودت است، پاسخ داد دیگر نیست دشمن به آن رسیده، بزنید.


در لحظات آخر ناگهان بیسیم به صدا در می آید، بله صدای عبدالحمید است: «از قول من به امام و مادرم بگویید شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید»، دیگر صدا قطع شد. فرمانده پشت بیسیم صدا زد: انشایی، انشایی، جواب بده!اما دیگر صدایی نیامد...

  • احد داوری

به مناسبت آغاز سال تحصیلی رسمی آموزشی با حدیث زیر از اساتید بزرگوارم در طول تحصیل قدردانی می کنم:

قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ علیهما السلام‏ عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ‏ بِالثَّغْرِ الَّذِی یَلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ یَمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یَتَسَلَّطَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ النَّوَاصِبُ. (بحار الأنوار چاپ بیروت؛ ج‏2 ؛ ص5)

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

علماى شیعیان ما در مرزى هستند که در سوى دیگر آن ابلیس و دار و دسته‏ اش هستند. اینان مانع از شیاطین مى شوند که به ضعفاى شیعیان ما حمله کنند، و از اینکه ابلیس و پیروان ناصبى‏اش بر آنان مسلّط شوند.

  • احد داوری

مقاله مشترک با دانشجویان محترم خانم ها جهاندیده و یزدان پناه

چکیده:

پرداختن به کلام رهبری در همه زمینه ها، خصوصا در باره ایثار و شهادت، که از ناب‌ترین و ارزنده ترین مفاهیم کلیدی می باشند، از اهمیت بسیاری برخوردار هست. و از این روی لازم می نماید تا فرمایشات ایشان در این زمینه، بیش از پیش مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته و پژوهشهای جدی در این زمینه صورت گیرد. در این مقاله نیز تلاش شده است تا مألفه های ارزشی ایثار و شهادت، به روش توصیفی- تحلیلی، در مجموعه بیانات و مکتوبات رهبری مورد باز اندیشی قرار گیرد. از بررسی‌ها و مطالعات چنین استفاده می شود که، در کلام و اندیشه ایشان ایثار و شهادت از ارج و ارزش والایی برخوردار می‌باشد. ایثار به معنای فداکاری و گذشتن از همه چیز در راه آرمانها می باشد و شهادت نیز به معنای کشته شدن در راه ارزشهای دینی می باشد. ایثار و شهادت، مقامی بالا می باشد که در آن فرد جان خود را با خدا معامله می نماید و سبب حفظ نظام و اسلام می باشد. رهبری به بیان خصوصیات فرد ایثارگر و شهدا و خانواده های آنان نیز پرداخته اند.

کلیدواژگان: ایثار و شهادت، کشته شدن در راه خدا، خانواده شهدا، ایمان.

 دریافت نسخه پی دی اف

  • احد داوری

مقاله مشترک با دانشجوی محترم خانم جهاندیده

چکیده:

بررسی زندگیِ پربار ائمه و امام زادگان علیهم السلام و بازشناسی سیره آن بزرگواران از ضروریات جامعه بشری می باشد؛ تا رفتارها و منش های آنها، به عنوانِ نقشهِ راه، پیش روی جامعه کنونی قرار داده شوند، و از طریق این الگوهایِ جامعِ الهی، راه کمال و سعادتِ ابدی پیموده شود. حال این سؤال پیش می آید که آیا زندگانی جعفر بن موسی سلام الله علیه، با وجود قلت منابع، قابل مطالعه و بازخوانی می باشد؟ و آیا بررسی ابعاد شخصیتی امامزاده جعفر، می تواند ما را در دست یابی به این الگو یاری رساند؟ در راستای پاسخ به سؤالات فوق، در این مقاله سعی شده است تا با روش توصیفی - تحلیلی، روایات مربوط به زندگانیِ پربارِ این امامزاده شریف، گرد‌آوری و مورد پژوهش قرارگیرد. در بررسی‌های اولیهِ به عمل آمده، به منبع و نوشتهِ جامعی در مورد زندگانی ایشان دست نیافتیم و این خود نشان از اهمیت این تحقیق می باشد؛ به همین دلیل با جست‌وجو در منابع روایی و تاریخی، سعی در تبیین گوشه‌هایی از زندگانی این امام‌زاده عالی‌قدر داشتیم. با وجود کمیِ روایات درباره زندگی این بزرگوار، همه متون و روایات موجود، دلالت بر کرامت و فضل ایشان دارند. ایشان فرزند بلافصل امام موسی بن جعفر علیه السلام و برادر امام رضا علیه السلام می باشند.

کلیدواژگان: جعفر بن موسی علیه السلام، فرزندان امام موسی بن جعفر علیه السلام، معرفی شخصیت امامزاده، متون روایی.

 دریافت نسخ پی دی اف

مقاله فوق از مقالات مربوط به به کنگره ملی امامزاده جعفر بن موسی الکاظم علیه السلام است که می توانید چکیده و متن کامل آن را از اینجا نیز مطالعه نمایید.

  • احد داوری
مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)