مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

سلام خوش آمدید

 

حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شب عرفه نزد ما آمد و فرمود ... این جبرئیل است که به من خبر مى‏ دهد:

 

سعادتمند کامل کسى است که على (علیه السلام) را در زمان حیات و پس از و شهاتش دوست دارد

و بدترین بدبخت  کسى است که على را در زندگى و پس از شهادتش دشمن دارد.

 

 --------------------------------------------------------------------

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِینِیُّ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ مَقْبُرَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَنْدَلُ بْنُ وَالِقٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْمَازِنِیُّ عَنْ عَبَّادٍ الْکَلْبِیِّ [الْکُلَیْبِیِ‏] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ فَاطِمَةَ الصُّغْرَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ ص قَالَتْ‏ خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَشِیَّةَ عَرَفَةَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَاهَى بِکُمْ وَ غَفَرَ لَکُمْ عَامَّةً وَ لِعَلِیٍّ خَاصَّةً وَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ غَیْرَ مُحَابٍ لِقَرَابَتِی هَذَا جَبْرَئِیلُ یُخْبِرُنِی أَنَّ السَّعِیدَ کُلَّ السَّعِیدِ حَقَّ السَّعِیدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِیّاً فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ إِنَّ الشَّقِیَّ کُلَّ الشَّقِیِّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَنْ أَبْغَضَ عَلِیّاً فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ. (منبع: الأمالی للصدوق؛ ص182)

  • احد داوری

 

وَ قَالَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام:

 
هرکس عبادات خود را خالصانه براى خدا انجام دهد،

خداوند بهترین مصلحت های خود را براى او تقدیر مى نماید.

 

--------------------------------------------------------------

 مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ‏ عِبَادَتِهِ‏ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه‏
منبع: مجموعة ورام ؛ ج‏2 ؛ ص108

 

 

  • احد داوری

 

امام صادق علیه السلام می فرماید:

 

تسبیح حضرت فاطمه  علیها السلام در هر روزى پس از هر نماز، در نزد من محبوبتر از هزار رکعت در هر روز است‏

 -----------------------------------------------

عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْقَمَّاطِ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: «تَسْبِیحُ فَاطِمَةَ علیها السلام فِی کُلِّ یَوْمٍ فِی‏ دُبُرِ کُلِ‏ صَلَاةٍ  أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ صَلَاةِ أَلْفِ رَکْعَةٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ.(الکافی, چاپ دارالحدیث، ج‏6، ص: 236 و 237)

 

 

  • احد داوری

 

روزى یکى از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا (علیها السلام) رسید و گفت: مادر پیرى دارم که در مسایل نماز، سؤالات فراوانى دارد و مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعى را از شما بپرسم.

حضرت زهرا(علیها السلام) فرمود: بپرس!

آن زن، مسایل زیادى طرح کرد و براى هر یک از آن‌ها، پاسخ شنید.

 

در ادامه گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسش‌ها خجالت کشید و گفت: اى دختر رسول خدا! از این که فراوان خدمت می‌رسم و با سؤالاتى زیاد شما را به زحمت می‌اندازم، معذرت می‌خواهم!

 

فاطمه(علیها السلام) فرمود:

باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش می‌آید، بپرس! آیا اگر کسى اجیر شود که بار سنگینى را به بالاى بام ببرد و در مقابل، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کارى براى او دشوار خواهد بود؟

گفت: خیر.

حضرت ادامه داد:

من در ازاى هر مسأله‌ای که پاسخ می‌دهم، بیش از فاصله بین زمین تا عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش می‌گیرم؛ پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید.

 

منبع: جامی از زلال کوثر، آیت الله مصباح یزدی، ص 126

 

----------------------------------------------

متن روایت در التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن بن علی العسکری علیهم السلام ص 340 و بحار الانوار ج2 ص 3: 

وَ حَضَرَتِ امْرَأَةٌ عِنْدَ الصِّدِّیقَةِ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ع فَقَالَتْ: إِنَّ لِی وَالِدَةً ضَعِیفَةً- وَ قَدْ لُبِسَ عَلَیْهَا فِی أَمْرِ صَلَاتِهَا شَیْ‏ءٌ، وَ قَدْ بَعَثَتْنِی إِلَیْکِ أَسْأَلُکِ. فَأَجَابَتْهَا فَاطِمَةُ ع عَنْ ذَلِکَ، ثُمَّ ثَنَّتْ،فَأَجَابَتْ، ثُمَّ ثَلَّثَتْ [فَأَجَابَتْ‏] إِلَى أَنْ عَشَّرَتْ فَأَجَابَتْ، ثُمَّ خَجِلَتْ مِنَ الْکَثْرَةِ، فَقَالَتْ: لَا أَشُقُّ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ. قَالَتْ فَاطِمَةُ ع: هَاتِی وَ سَلِی عَمَّا بَدَا لَکِ، أَ رَأَیْتِ مَنِ اکْتُرِىَ یَوْماً یَصْعَدُ إِلَى سَطْحٍ بَحَمْلٍ ثَقِیلٍ، وَ کِرَاؤُهُ مِائَةُ أَلْفِ دِینَارٍ، أَ یَثْقُلُ عَلَیْهِ فَقَالَتْ: لَا. فَقَالَتْ: اکْتُرِیتُ أَنَا لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ- بِأَکْثَرَ مِنْ مِلْ‏ءِ مَا بَیْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَى أَنْ لَا یَثْقُلَ عَلَی‏.

 

  • احد داوری

سرور زنان، حضرت فاطمه، دختر سرور پیامبران- که درودهاى خداوند بر او و پدر و شوى و پسران اوصیاء او باد- از پدر بزرگوارش حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله پرسید:

اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى که نماز را سبک بشمارند، چیست؟

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

اى فاطمه، هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى نماید: شش چیز در سراى دنیا، و سه چیز هنگام مرگ، و سه چیز در قبرش، و سه چیز در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.

 

مصیبتهایى که در دار دنیا بدان مبتلا مى گردد عبارتند از:

1- خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمى دارد.

2- خداوند، خیر و برکت را از روزى اش برمى دارد.

3- خداوند- عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرماید.

4- در برابر اعمالى که انجام داده پاداش داده نمى شود.

5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد.

6- هیچ بهره اى در دعاى بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.

 

و مصائبى که هنگام مرگ به او مى رسد بدین ترتیب است:

1- با حالت خوارى و زبونى جان مى دهد.

2- گرسنه مى میرد.

3- تشنه جان مى سپارد، به گونه اى که اگر آب تمام رودخانه هاى دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگى اش برطرف نخواهد شد.

 

و مصیبتهایى که در قبرش بدان گرفتار مى گردد بدین قرار مى باشد:

1- خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش برکند.

2- خداوند گور را بر او تنگ مى گرداند.

3- قبرش تاریک مى شود.

 

و مصائبى که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مى شود، عبارت است از:

1- خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا در حالى که مردم به او مى نگرند، او را به رو بر زمین بکشد.

2- سخت از او حساب مى کشند.

3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بدیها پاکیزه اش نمى گرداند، و براى او عذاب دردناکى خواهد بود.

 

منبع: ابن طاووس، على بن موسى - روحى، محمد، ادب حضور (ترجمه فلاح السائل)، انتشارات انصارى - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1380ش. ص 59 و 60

 

-----------------------------------------------------------------------------

 عَنْ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ عَلَى بَعْلِهَا وَ عَلَى أَبْنَائِهَا الْأَوْصِیَاءِ أَنَّهَا سَأَلَتْ أَبَاهَا مُحَمَّداً ص فَقَالَتْ یَا أَبَتَاهْ مَا لِمَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ قَالَ یَا فَاطِمَةُ مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً سِتٌّ مِنْهَا فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی قَبْرِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَالْأُولَى یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ وَ کُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ لَا یُؤْجَرُ عَلَیْهِ وَ لَا یَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنَّهُ یَمُوتُ ذَلِیلًا وَ الثَّانِیَةُ یَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ یَمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِیَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْیَا لَمْ یُرَوِّ عَطَشَهُ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ وَ الثَّانِیَةُ یُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنْ یُوَکِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ وَ الثَّانِیَةُ یُحَاسَبُ  حِساباً شَدِیداً وَ الثَّالِثَةُ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ لَا یُزَکِّیهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِیم

 (منبع: ابن طاووس، على بن موسى، فلاح السائل و نجاح المسائل، بوستان کتاب - قم، چاپ: اول، 1406 ق.، ص 22)

 

 

  • احد داوری

 

چه بسا به ذهن انسان خطور کند که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) به خاطر نسبت های ویژه ای که با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر المومنین (علیه السلام) و ائمه اطهار (علیهم السلام) داشته به چنین منزلت و مناقب بیشماری دست یافته است،

 

لیکن حقیقت این است که همه این کمالات  به جهت بلندمرتبگی وجود خود آن بانوست، نه به لحاظ پیوندهای اعتباری او؛

زیرا دیگران نیز در آن پیوندها با او برابر یا از او برترند؛

چنانکه فرزندی پیامبر اکرم‏(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و همسری امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ویژه او نبود و دیگران نیز فرزند نبی اکرم‏(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و همسر حضرت علی(علیه‌السلام) بوده ‏اند و در این پیوندها با او برابرند.

مادری امامان معصوم(علیهم‌السلام) نیز ویژه آن حضرت نیست و فاطمه بنت اسد در مادری امامان معصوم(علیهم‌السلام) از او برتر است؛ زیرا آن حضرت مادر یازده امام معصوم و این بانو نیز مادر دوازده امام معصوم است و هرگز مقامش به مقام منیع حضرت زهرا(علیهاالسلام) نمی‏رسد.

 

منبع: فاطمه (سلام الله علیها) اسوه بشر، آیت الله جوادی آملی ص 59

  • احد داوری

 

انتخابات در واقع یک نوسازی در کشور است؛ وقتی انتخابات انجام میگیرد یعنی یک افراد تازه نَفَسی وارد میدان میشوند، وارد کار میشوند، و در دستگاه اجرای کشور یک نوسازی ای به وجود می آید که این خیلی چیز مهمّی است؛ کأنّه  یک نَفَس تازه ای به دستگاه اجرائی داده خواهد شد.

...

 

و من این را هم عرض بکنم -اینها دیگر اطّلاعات ما است- ملّت عزیز هم بدانند که دستگاه های جاسوسی و سرویس های اطّلاعاتیِ کشورهایی و از همه بدتر کشور آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی از چندی پیش و نه امروز دارند تلاش میکنند که انتخابات آخر خرداد را بی رونق کنند؛ یا برگزارکنندگان را متّهم میکنند [و میگویند] «انتخابات مهندسی شده» -در واقع برگزارکنندگان انتخابات را دارند متّهم میکنند یا شورای محترم نگهبان را متّهم میکنند- یا مردم را دلسرد میکنند [و میگویند] «رأی شما اثری ندارد، در بهبود اوضاع تأثیری نمیگذارد؛ چرا بیخودی خودتان را خسته میکنید!». با شدّت تمام از این کارها دارند میکنند  و از فضای مجازی هم حدّاکثر استفاده را دارند میکنند...و امیدوارم که ان شاءالله مردم پاسخ رد به اینها بدهند و کاری کنند که دشمن را ناامید کنند و این مهم دور نمانَد.

...

 

ملّت عزیزمان انتخابات را نماد وحدت ملّی قرار بدهند، نماد دودستگی و نماد تفرقه قرار ندهند، نماد دوقطبی گری قرار ندهند؛ این تقسیم های غلط «چپ» و «راست» و امثال اینها را کنار بگذارند. آنچه مهم است آینده ی کشور است، آنچه مهم است آینده ی نسل ما است، آنچه مهم است نظام باعزّت اسلامی در کشور است؛ اینها مهم است، اینها را بایستی در نظر بگیرند و به معنای واقعی کلمه در کنار هم باشند.

 

(بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران 01/ 01/ 1400)

 

  • ۰ نظر
  • ۲۶ خرداد ۰۰ ، ۱۳:۲۳
  • احد داوری

 

هر کدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دغدغه ای دارند و بر اساس آن ها وعده می دهند:

وعده بهبود اوضاع اقتصادی ...

وعده تقویت امنیت مردم ....

وعده بهبود کسب و کار ...

وعده تعامل با همسایگان و دنیا ....

وعده رفع نیازهای مالی مردم...

وعده کمک به محرومان و نیازمندان....

وعده مبارزه با فساد ....

 

در هر کشوری بدون توجه به دین و نوع حکومت داده می شود یعنی هر حکومتی فارغ از دین و آیین، وظیفه تامین اینها را دارد چنان که نمونه های آن را در کشورهای مختلف می بینیم. نظام شاهنشاهی و نظام های آپارتاید و دیکتاتوری ها هم که این وعده ها را می دهند! نظام های لیبرال و کمونیست ها هم این وعده ها را می دهند. تفاوت وعده های نظام اسلامی با این وعده ها در چیست؟ آیا حکومت اسلامی هم فقط به این موارد فکر کند؟

 

در پاسخ این جمله از آیت الله مصباح را نقل می کنم که فرمودند:

«آن مصالحی که ما در تشکیل حکومت می‌ خواهیم، تنها آن مصالحی نیست که همه عقلا می‌ خواهند. آن که همه عقلا می‌ خواهند ما هم می‌ خواهیم؛ امنیت می‌ خواهیم، تأمین نیازمندی‌ های زمین‌ مانده می‌ خواهیم، دفاع می‌ خواهیم، همه اینها هست اما در یک حکومت دینی فراهم کردن زمینه رشد انسانی و رسیدن به تعالی که عبارت است از قرب خدا، نیز مطلوب است.» (منبع)

 

کدام نامزد برنامه، توان و کارنامه اجرایی رساندن مردم به تعالی را دارد؟ نامزد تراز انقلاب اسلامی کدام گزینه است که فراتر از دیدگاه همه حکومت ها، برنامه و کارنامه متناسب با دولتمرد اسلامی دارد؟

نکته: بی دلیل نیست که به آیت الله مصباح می گویند: عمار انقلاب

 

  • ۰ نظر
  • ۲۳ خرداد ۰۰ ، ۰۷:۵۸
  • احد داوری

 

من در جبهه بودم که [فرزندم] محمد به دنیا آمد،

در جبهه بودم که او لب به سخن باز کرد،

در جببه بودم که او راه رفتن آموخت.

یک بار که به مرخصی آمدم، حالتی در صورتش دیدم که هیچ گاه فراموش نمی کنم؛ چیزی بین گریه و خنده، بین بغض و شادی. هم از دیدنم ذوق می کرد هم از من می گریخت. گاهی به آغوشم می دوید، گاهی غریبی می کرد. آن روز همه وجودم داغ شد. نمی دانستم با این اندوه چه کنم؛ اما چاره ای نداشتم. چاره ای نداشتیم. جنگ بود.

  

راوی: هادی قیومی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388 صفحه 701

 

  • ۰ نظر
  • ۲۰ خرداد ۰۰ ، ۱۶:۵۴
  • احد داوری

 

این روز ها گاهی قطعی برق داریم و قبلا هم داشتیم، آن زمان که برق فرصتی بود برای مطالعه بیشتر نه وبگردی و نه ...، بودند مردانی که از لحظه لحظه های فرصت ها استفاده می کردند، علی رغم محدودیت های شدیدی که داشتند و سختی هایی که می کشیدند:

 

برای چادرهای گردان برق کشیدند. شب ها بین ساعت هفت تا ده، یک لامپ مهتابی در همه چادرها روشن می شد. در شب های طولانی زمستان، بچه ها این یک ساعت را غنیمت می شمردند و حسابی درس می خواندند. همه از نور کم سو و زرد فانوس خسته شده بودند؛ اما پس از یک هفته، موتور برق آتش گرفت و باز فانوس ها عزیز شدند.

 

راوی: حسین گلستانی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388، ص 297

 

  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۳۵
  • احد داوری

 ارزش ها جابجا شده اند، الان خیلی ها به این فکر می کنند که با هر قیمتی حتی تخریب دیگران و دروغ، آرای مردم را به دست آورند، چندی قبل، اشخاصی بودند که از گرفتن جایزه خود هم به احتمال وجود افراد شایسته تر از خود، امتناع می کردند؛ نمونه اش را ببینید:

 

در آذر ماه، تبلیغات لشکر به گردان ها اعلام کرد که هر گردان چند تن از بسیجیان قدیمی و خوش فکر خود را معرفی کند تا در مراسم انتخاب بسیجی نمونه از آنها تقدیر شود. یکی از انتخاب شده های گردان ما، [احمد] احمدی زاده بود که در دسته ما بود؛ اما او حاضر نبود جایزه اش را بگیرد.

 

در صبحگاه روزی، اسامی بسیجیان نمونه گردان اعلام شد و آنها جایزه شان را از دست برادر کوثری – فرمانده لشکر – گرفتند. شامگاه آن روز، کسی مرا بیرون چادر صدا کرد، ببرون رفتم اما او را نشناختم. خودم را معرفی کردم، گفت: یک بنده خدایی این امانتی را به من داد تا بدهم به شما.

 

با تعجب آن امانتی را گرفتم، جایزه بسیجی نمونه بود. فهمیدم که مال احمدی زاده است. رفتم سراغش. خلوتگاهش را بلد بودم؛ شیاری در کنار چادر، همانجا بود.

دستی به شانه اش  زدم و گفتم: این چه کاری بود که کردی؟

مثل همیشه، خجالتی و سر به زیر جواب داد: برادر گلستانی، شما لیاقت این هدیه را دارید، نه من؛ این جایزه حق شماست.

طبع لطیفش از برگ گل هم نازک تر بود. او را نیازردم؛ اما آن قدر برایش حرف زدم تا اینکه به او قبولاندم جایزه حق خودش است.

 

 راوی: حسین گلستانی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388، ص 295 , 296

 

  • ۰ نظر
  • ۱۸ خرداد ۰۰ ، ۰۶:۵۴
  • احد داوری

 

در یک شب بارانى، امام صادق علیه السّلام به طرف سایبان بنى ساعده روانه شد و من [= معلّى بن خنیس] هم به دنبال آن حضرت به راه افتادم، در همین اثناء چیزى از دست آن حضرت بر زمین افتاد، پس فرمود: به نام خدا، خدایا! به من برگردان.

  

 راوى مى گوید که: من نزد حضرت پیش رفتم و سلام کردم،

حضرت فرمود: معلّى! تویى؟!

عرض کردم: آرى، فدایت شوم.

فرمود: با دستان خود بگرد! (چون شب بوده و هوا تاریک، و بایستى با مالیدن دست به روى زمین به دنبال گمشده گشت) اگر چیزى پیدا کردى آن را به من بده.

 راوى گفت: جستجو کردم تا نانى را که پخش شده بود پیدا کردم، و هر چه مى یافتم به آن حضرت مى دادم تا سرانجام کیسه اى که همراه امام بود پر از نان شد.

 عرض کردم: فدایت شوم! اجازه بده تا من به جاى شما کیسه نان را بردارم،

فرمود: نه! من به این کار سزاوارترم، ولى تو به همراه من بیا!

 

راوى گفت: به سایبان بنى ساعده که رسیدیم در آنجا جمعى را دیدیم که خوابیده بودند، حضرت شروع کرد (به تقسیم نانها) و در زیر لباس و یا بر بالین هر یک از آنها یک یا دو قرص نان گذاشت تا نفر آخر و بعد برگشتیم.

 

 من به حضرت عرض کردم: فدایت شوم! آیا اینها حق را مى شناسند؟ (آیا به خداوند و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و امامت شما ایمان دارند؟)

فرمود: چنانچه حق را مى شناختند، ما نمک غذایشان را هم مى آوردیم ....

 

پاداش نیکیها و کیفر گناهان (ترجمه کتاب ثواب الاعمال شیخ صدوق)، محمد علی مجاهدی، صفحه 369 و 370

 

برای مطالعه بقیه مطالب در باره امام صادق علیه السلام کلیک کنید

 

  • ۰ نظر
  • ۱۶ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۵۰
  • احد داوری

 

شبی نزدیک چادر دسته به خط شدیم، مانور دسته ای داشتیم. محسن [برادرم و مسئول دسته] فرمان صف جمع داد:

- از جلو نظام ...

من به تنهایی با صدای بلند جواب دادم:

- الله ...

 

گفتم و فهمیدم که اشتباه کرده ام که شب هنگام پاسخ داده ام؛ اما کار از کار گذشته بود. محسن بیست سی متر جریمه ام کرد که هم سختی خودش را داشت، هم جلوی چشم بقیه بود. به نظرم اگر یکی دیگر این اشتباه را کرده بود، فقط ده پانزده تا بشین پاشو جریمه می شد.

 

راوی: حسین گلستانی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388، ص 294

 

  • ۰ نظر
  • ۱۴ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۵۹
  • احد داوری

 شهدای دانش آموز

 

ناگهان در میان ستون ادوات مکانیزه دشمن، یکی را دیدم که به شنی نفربر تکیه کرده. اول فکر کردم زخمی است، چون تکیه داده بود. از هیکل کوچک و لباس خاکی اش معلوم بود که خودی است.

 

چراغ قوه را به صورتش انداختم. نوجوانی شانزده – هفده ساله که پشت لبش هنوز سبز نشده بود. در دستش چیزی بود. دقت کردم، دیدم عکس امام است. انگار در ثانیه های پایانی، عکس امام را در آورده و بوسیده بود. حیران او را روی زمین خواباندنم و با کمک رضا او را عقب بردیم.

 

 راوی: حمید رضا رمضانی

 کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388 ص 245

 

  • ۰ نظر
  • ۱۳ خرداد ۰۰ ، ۱۹:۱۵
  • احد داوری
مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)