مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۳۳۴ مطلب با موضوع «سبک زندگی بزرگان و شهدا» ثبت شده است

 

در شانزده سال که با نخستین زندانی شدنم آغاز شد و با بیرون آمدن از تبعیدگاه در جریان انقلاب اسلامی پایان یافت، روحانیون به صورت گسترده ای بازداشت شدند. تعداد روحانیون بازداشتی در این مدت - به نسبت - از تعداد بازداشتی های هر یک از گروه های سیاسیِ دانشگاهی یا بازاری بیشتر بود. حتی گاهی تعداد آنها از تعداد بازداشتی های سیاسی کل گروه ها بیشتر می شد.

 

همچنین مجموع زمانی که در سال های یاد شده در زندان گذراندم، کمی بیش از دو سال می شود. اما این زمان را چندین برابر باید حساب کرد، زیرا در اغلب این موارد، من در سلول بودم و هیچگاه در بندهای عمومی نبودم.

 

سلول در مقایسه با بند عمومی، مثل زندان در مقایسه با بیرون زندان است. انسان در سلول روز شماری می کند تا بلکه به بند عمومی منتقل شود؛ گویی دارد به سمت آزادی از زندان می رود ولی من هرگز روی بند عمومی را ندیدم. با توجه به مطالبی که از دوستانم راجع به بند عمومی می شنیدم - که در آنجا فرصتی برای آموزش دادن و آموزش گرفتن بین خودشان و معاشرت با هم و انجام برخی ورزش ها دارند که من غالبا از آن چیزها محروم بودم - خیلی اشتیاق دیدن آنجا را داشتم.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 82

احد داوری
۳۰ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۵۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

تشکیلات دیگر، گروه یازده نفره بود. این یازده نفر عبات بودند از: من، ... ، آقای مصباح یزدی (که کاتب این جلسات بود) ...

آقای مصباح یزدی صورت جلسات را در یک دفتر به زبان رمزی - که خود آن را اختراع کرده بود و به خطوط علوم غریبه شباهت داشت - می نوشت؛ و برای این که بیشتر رد گم کند، در آغاز دفتر نوشته بود: «کتابی در زمینه علوم غریبه یافتم و آن را رونویسی کردم»؛ شاید آن نوشته ها الان نیز موجود باشد

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 80

 

نکته: نظری از آیت الله مصباح یزدی در باره انتخابات را فردا منتشر می کنم ان شاء الله

احد داوری
۲۸ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۲۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

شهید مطهری هجده سال از من بزرگ تر بود، یعنی یک نسل از من مسن تر بود، با این همه، با هم دوستیِ فوق العاده داشتیم. ایشان همواره می کوشید از جایگاه اجتماعی من حمات کند و در سخنرانی ها و مجالسِ خود از من یاد می کرد.

 

 منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 59

احد داوری
۲۷ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۰۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

ما این انقلابى که کردیم و ملت ما کرد، این را به حسب آن طورى که از اول نداى او بلند شد و الان هم این ندا بلند است، این انقلاب براى اسلام بوده است نه براى کشور، نه براى ملت، نه براى به دست آوردن یک حکومت؛ براى اینکه اسلام را از شرّ ابرقدرتها و جنایتکارهاى خارجى و از شرّ سلیقه هاى کج داخلى و داخل اسلامى نجات بدهد.

این  انگیزه، انگیزه اى است که اگر در جوانهاى ما ملاحظه بفرمایید، در عموم ملت ملاحظه بفرمایید، البته استثنا دارد، در همه جا استثنا هست، در زمان رسول الله هم استثنا بود، همیشه این استثناها هست، اما وقتى که وجهه عمومى مردم را در این حرکتهایى که دارند، در این شور و شوقى که دارند و رو به مرگ مى روند با شور و شوق، از هر کدام بپرسید که تو چرا دارى مى روى به جبهه، مى گوید: براى خدا، براى اسلام، براى خدا، براى امر خداست. اما اگر فرض کنید که از یک سرباز روسى بپرسند که تو براى جبهه مى روى چه بکنى؟ او مى گوید: مى خواهم این کشور را به دست بیاورم، مى خواهم قدرت خودم را توسعه بدهم.

 

... رفتن یک انسان کامل، شهادت یک انسان کامل در نظر اولیاى خدا جمیل است، نه براى اینکه جنگ کرده و کشته شده، براى اینکه جنگ براى خدا بوده است، قیام براى خدا بوده است. ... از باب این است که این انگیزه براى اسلام است.

 

وقتى انگیزه براى اسلام شد، دیگر لذت دارد نه غم، .. و هر چه طرف این انگیزه پیش برویم و این مطلب روحى را بر خودمان تزریق کنیم و با مجاهدت پیش برویم، این اسباب این مى شود که هیچ تلخى، ما در دنیا نبینیم مگر آن چیزى که مخالف اسلام است. آنى که مخالف اسلام است براى ما تلخ باشد و آن چیزى که براى اسلام است براى ما شیرین باشد.

 

منبع: صحیفه امام، ج 20، ص: 203 - 205

احد داوری
۲۳ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۴۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بیست و دو بهمن سرآغاز پیروزى ملت ایران بر مستکبران و غارتگران، 22 بهمن سرآغاز برچیده شدن دستگاه ستمگرى طاغوتیان، و 22 بهمن سرآغاز حکومت الله بر جهان، 22 بهمن سرآغاز برافراشته شدن پرچم عدالت اسلامى و بیدارى مستضعفان، بر کشور و ملت بزرگ ایران و بر جمیع مسلمانان و مستضعفان و محرومان مبارک باد.

روح الله الموسوی الخمینى

 

منبع: صحیفه امام، ج 17، ص: 298

احد داوری
۲۲ بهمن ۹۸ ، ۰۸:۰۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

این انقلاب با انقلابهاى سایر کشورها و انقلابهایى که در دنیا اتفاق افتاده است، فرق دارد. انقلابهایى که در دنیا تا کنون اتفاق افتاده است، قدرت را از دست یک قدرتمند، یک جابر، به دست یک جابر دیگرى که یا مثل این یا بالاتر از این است منتقل مى کردند.

 

شما مطالعه کنید در حال انقلابهایى که در دنیا پیدا شده است یا کودتاهایى که هر روز واقع مى شود و شده است، ببینید که آیا وضع آنجا چطور است؟ جز این است که با اغفال مردم یک انقلاب پیدا شده است و یک قدرتى را کنار گذاشته اند، یک قدرت مشابه او یا بدتر از او را سر کار آورده اند؟ هیچ در حال ملتها فرق حاصل نشده است یا حال ملتها بدتر شده است. این انقلاب فرانسه، آن انقلاب شوروى، مطالعه کنند اشخاص، ببینند که آیا قبل از این انقلابها چه بوده است و حالا چى هست و آیا به حال ملتها یک اثرى حاصل شده است؟ فکرى براى ملتهاشان کرده اند یا همه اش اعمال زور است و قدرت؟ انقلابى که در ایران واقع شد، قبل از انقلاب مهم که کوبنده بود، یک انقلابى در باطن مردم حاصل شد ...

 

انقلاب درونى این ملت موجب شد که این انقلاب پیدا شد و همان انقلاب درونى آنها و شناخت آنها از اسلام و توجه آنها به خداى تبارک و تعالى موجب شد که در تمام این دوره اى که ما در آن هستیم، از اوّلى که قیام شد و بعد به انقلاب مبدل شد و بعد پیروز شد و تا الآن، روز به روز مى بینید که حضور ملت و تعهد ملت رو به افزایش است. این نه براى انقلاب است، براى انقلاب درونى است. انقلاب همه جا بوده است، بسیارى از جاها بوده است، این انقلاب درونى است که پیدا شد در این کشور و در این مملکت و نیست الّا به عنایات خداى تبارک و تعالى.

صحیفه امام، ج 19، ص: 478 و  479

احد داوری
۲۱ بهمن ۹۸ ، ۲۰:۰۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در 22 بهمن ثابت شد که ملت یکپارچه [است‏] ملتى که مقصدشان یک مقصد الهى است، نه مقصدشان یک مقصد مادى صرفاً، و همه ‏شان با هم یکصدا هستند، یک مقصد هستند- نمى‏ توانند که بر این ملت غلبه کنند، و دیدند که ملت غلبه کرد بر همه آنها. و آن کسى را که آنها همه قدرتهاى خارجى- چه ابرقدرتها، چه وابستگان به ابرقدرتها- مى ‏خواستند او را نگاه دارند نتوانستند نگاه دارند.

 

وقتى دیدند ملت همه مى ‏گویند که ما رژیم فاسد طاغوتى را نمى ‏خواهیم، آنها تسلیم شدند و آن آدم را از اینجا بردند. و شما بیرونش کردید از اینجا. این یک درسى است براى ما در طول تاریخ که اگر ما بخواهیم مقاصد خودمان را، کشور خودمان را به آن طورى که مى ‏خواهیم برسانیم؛ یعنى به ثمر برسانیم نتیجه این همه خون و این همه علیل و این همه رزمنده، باید همه با هم باشیم. این یک درسى است که ما از 22 بهمن فرا گرفتیم.

 

و باید این درس را با تمام قوا دریابیم؛ و با تمام قوا حفظ کنیم این را. 22 بهمن باید سرمشق ما باشد در طول زندگى؛ و براى نسل هاى آینده که همه آنها 22 بهمن را، که غلبه ایمان بر کفر و اللَّه بر طاغوت و اسلام بر کفر بود، باید حفظ کنند و بزرگ بشمارند. بزرگ بشمارند روزى را که خداى تبارک و تعالى بر ملت ما منّت گذاشت و این ملت را یکپارچه کرد، و ملت را غلبه داد.

 

منبع: صحیفه امام، ج‏14، ص: 87

احد داوری
۲۰ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۴۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در واقع ، از وقتی چشمم به این مرد [= نواب صفوی] افتاد، دیدم با تمام احساسم مجذوب اویم و از ژرفای قلبم او را دوست میدارم. در این سفر، گروهی از فدائیان اسلام، نواب را همراهی می کردند که بیشترشان جوان بودند و کلاه پوستی های خاصی به سر داشتند و در میانشان، سه نفر هم معمم بودند.

 

مَدرَس  پر از جمعیت شد. نواب آنجا ایستاد و سخنرانی کرد؛ در باره اهدافش صحبت کرد و مردم را به شهادت طلبی در راه یاری اسلام و اعتلاء آن ترغیب نمود. سخنانش در روحم موج می زد و احساساتم را شعله ور می شاخت و مرا به سوی چشم اندازهای قدرت و عزت اسلام می کشاند.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 52 و 53

احد داوری
۱۹ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۴۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

من آن زمان جزو طلاب مدرسه علمیه سلیمان خان بودم و چهارده سال داشتم. با وجود اشتیاق شدیدم به دیدن نواب [صفوی]، نتوانستم به مهدیه [برای دیدار با نواب که در آنجا اقامت گزیده بود] بروم؛ زیرا پدرم اجازه نمی داد.

 

در یکی از روزها، نواب تصمیم گرفت برای بازدید آن عده از طلاب مدرسه سلیمان خان که به دیدنش رفته بودند، از آن مدرسه دیدن کند. من از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم. نواب در چشم ما نماد قهرمانی و مقاومت اسلامی بود. وقتی خبر کشته شدن رزم آرا به دست خلیل طهماسبی- یکی از فدائیان اسلام - منتشر شد و می شنیدیم که آقای کاشانی این اقدام قهرمانانه را به طهماسبی تبریک گفته، احساس عزت و افتخار می کردیم. ما می دانستیم که نواب برای خود، یاران و تشکیلاتی دارد که دژخیمان و گردنکشان حکومت را به وحشت انداخته است.

 

در مدرسه حجره بزرگی بود که به آن «مَدرَس» می گفتند؛ آن را رُفت و روب و مرتب کردیم و برای آمدن این مهمان و همراهانش آماده ساختیم و در انتظار ساعت موعود ماندیم.

 

در ورودی مدرسه باز شد و عده ای مهمان وارد شدند. چشم من در میان آنان در جستجوی نواب بود که در ذهن خود از او تصویری تنومند و بلند قامت داشتم؛ اما به جای چنان مردی که در تخیلم بود، مردی لاغر و کوتاه قد را دیدم که عمامه ای سیاه بر سر داشت و چهره اش بشاش بود و هر که را می دید، با گشاده رویی برخورد می کرد و به او سلام می داد. اگر هم به یک نفر «سیّد» بر می خورد، می گفت: پسر عمو! سلام علیکم. با خود گفتم: عجب! نواب صفوی که رژیم شاه را گیج و حیران کرده، این است؟!

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 52

احد داوری
۱۸ بهمن ۹۸ ، ۲۰:۴۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

... همچنین برادران عرب در زندان، گونه ای شعر عامیانه را که «ابوذیه» می نامیدند می خواندند....

در میانشان جوانی روشنفکر و با سواد، با لقب «آل ناصر الکعبی» بود. من با او خیلی به عربی صحبت می کردم. به او مقداری قواعد زبان عربی می آموختم؛ زیرا با آنکه عرب بود قواعد زبان را نمی دانست. همچنین از من خواست زبان ترکی را به او بیاموزم. من هم از او قدری زبان انگلیسی آموختم.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 41

احد داوری
۱۷ بهمن ۹۸ ، ۱۹:۳۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

نقل است که روزی یکی از اهل حال، در جمع اصحاب خود نشسته، آرزوی خویش را با ایشان در میان می گذاشت. می گفت: اگر خدای تعالی، مرا بین ورود به بهشت و خواندن دو رکعت نماز مخیر سازد، دو رکعت نماز را بر ورود به بهشت ترجیح می دهم. چون علت را از وی پرسیدند، گفت: زیرا در ورود به بهشت به حظّ خود و در دو رکعت نماز، به حق قادرِ بی نیاز مشغولم. این کجا و آن کجا...؟

 

منبع: کشکول شیخ بهایی ص 27 و 28

احد داوری
۱۶ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بیشتر کتاب شبهات حول الاسلام (شبهه هایی پیرامون اسلام) نوشته محمد قطب را ترجمه کرم؛ بعدا مطلع شدم این کتاب را پیش از من دوبار ترجمه کرده اند؛ لذا آن را رها کردم. کتاب المستقبل لهذا الدین (آینده در قلمرو اسلام) نوشته سید قطب را هم ترجمه کردم. این کتاب در ذهن من مطالب بسیاری را برای اندیشه و تحقیق برانگیخت که آنها را به کتاب افزودم. این افزوده ها ساواک را بیشتر تحریک می کرد. کتاب الاسلام و مشکلات الحضاره (اسلام و مشکلات تمدن) نوشته سید قطب را نیز با مقدمه ای مهم ترجمه کردم. 

 

از جمله ترجمه های دیگرم از عربی به فارسی، بخش نخست تفسیر فی ظلال القرآن (در سایه سار قرآن) - چاپ ششم - بود. احمد آرام تمام چاپ اول کتاب را ترجمه کرده بود، ولی مرحوم قطب در چاپ ششم مطالب زیادی به کتاب افزوده بود. یکی از آقایان به من پیشنهاد کرد در ازای دریافت 2500 تومان ترجمه کنم. وضع مالی من هم در دهه 50 سخت بود؛ لذا این پیشنهاد را پذیرفتم. من به شدت تحت تاثیر این کتاب بودم و آن را با تمام احساسات و عواطف خود ترجمه کردم. همچنین در جهت تلاش برای ارائه نظریه امامت به جامعه در چهارچوب درست و اصیل اسلامی آن، کتاب صلح امام حسن تالیف شیخ راضی آل یاسین را ترجمه کردم. کما اینکه کتاب های دیگری نیز ترجمه نمودم.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 38

احد داوری
۱۵ بهمن ۹۸ ، ۱۶:۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یک بار هم در خیابان های بغداد می گشتم و راه را گم کردم. از رهگذری سراغ شارع الرشید (خیابان الرشید) را گرفتم. چون اگر به آنجا می رسیدم دیگر می دانستم چگونه به کاظمین برگردم. از لهجه ام فهمید ایرانی ام به فارسی گفت: شارع الرشید را می خواهی؟!

 

 منبع:«خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 35

احد داوری
۱۴ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۲۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یک روز در ساحل دجله قدم می زدم. به یک قهوه خانه رسیدم و داخل شدم و نشستم ...دیدم کارگر قهوه خانه در حالی که چای می ریزد با تعجب به من نگاه می کند و با رفیقش حرف می زند. بعد چای دیگری سفارش دادم.

 

وقتی خواستم بیرون بروم و پول پرداخت کنم، تصویری که در قهوه خانه آویخته بود و نشان می داد صاحب قهوه خانه مسیحی است، نظرم را جلب کرد. آنگاه علت تعجب کاگر قهوه خانه را - که دیده بود یک مرد معمم در قهوه خانه اش نشسته- دریافتم.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 35

احد داوری
۱۳ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۱۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر