اینا رو هم ته کتاب اضافه کن
کم کم روحیاتش دستم آمده بود. زیاد کتاب می خواند، رمان های انقلاب، کتاب خاطرات عزت شاهی و زندگی نامه شهدا. کتاب های شهدا به روایت همسرشان را خیلی دوست داشت: شهید چمران ، همت، مدق. همیشه می گفت: «دوست دارم اگر شهید شدم، کتاب زندگی ام رو روایت فتح چاپ کند». حتی اسم برد که در قالب کتاب های نیمه پنهان ماه باشد. می گفت در خاطراتت چه چیزهایی را بگو، چه چیزهایی را نگو. شعرهایش را تایپ و در فایل جدایی در کامپیوترش ذخیره کرد و گفت: «اینا رو هم ته کتاب اضافه کن»!
عادت نداشتیم هر کسی تنهایی بنشیند برای خودش کتاب بخواند. به قول خودش، یا باید آن یکی را بازی می داد یا خودش هم بازی نمی کرد، بلند می خواند که بشنوم.
کتاب قصه دلبری (شهید محمد حسین محمد خانی) به روایت مرجان در علی همسر شهید؛ به قلم محمد علی جعفری، تهران، انتشارات روایت فتح، چاپ بیست و ششم، 1398، صفحه 43