سوال عجیب در جلسه خواستگاری
سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۹:۴۴ ب.ظ
یک ریز حرف می زد و لابه لایش میوه پوست می کند و می خورد. گاهی با خنده به من تعارف می کرد: «خونه خودتونه بفرمایین».
زیاد سوال می پرسید. بعضی هایش سخت بود بعضی هم خنده دار. خاطرم هست که پرسید: «نظر شما در باره حضرت آقا چیه؟» گفتم: «ایشون را قبول دارم و هر چی بگن اطاعت می کنم» گیر داد که «چقدر قبولش دارید؟» در آن لحظه مضطرب بودم و چیزی به ذهنم نمی رسید، گفتم: «خیلی» خودم را راحت کردم که نمی توانم بگویم چقدر.
زیرکی به خرج داد و گفت: «اگه آقا بگن من رو بکُشید، می کشید؟». بی معطلی گفتم: «اگه آقا بگن،بله». نتوانست جلوی خنده اش را بگیرد.
کتاب قصه دلبری (شهید محمد حسین محمد خانی) به روایت مرجان در علی همسر شهید؛ به قلم محمد علی جعفری، تهران، انتشارات روایت فتح، چاپ بیست و ششم، 1398، صفحه 18
۹۹/۰۸/۲۰