صفت دروغ در نهج البلاغه
«نهجالبلاغه» مجموعهای ماندگار از سخنان مولای متقیان امیر مؤمنان علی علیهالسلام است که افزون بر جذب اندیشهها، به دلها نیز عشق و نشاط میبخشد؛ و «دروغ» صفت رذیلهای است که بیانگر نوعی نفاق و منصرف شدن از حق بوده و کلید تمام گناهان میباشد و ضمن فراهم آوردن زمینه رسوایی و زبونی، انسان را از لحاظ فکری، فرهنگی و اخلاقی به پستی میکشاند.
آنچه در این مجال مورد کنکاش قرار گرفتهاست بررسی نگاه نهج البلاغه به دروغ است؛ برای نیل به این مقصود نویسنده با مداقه در واژگان کلیدی، از جمله آثار زیانبار دروغ را رسوایی، بی آبرویی، از دست دادن پایگاه اجتماعی و اعتماد مردم، دورشدن از ایمان واقعی و قرار گرفتن بر لب پرتگاه هلاکت و پستی می شمارد؛ همچنین مهم ترین انگیزه دروغگویی را ضعف ایمان و اعتقاد می داند و رسیدن به دنیادی مادی و ترس از قدرتهای دنیوی را از دیگر انگیزهها می شمارد که برای درمان این صفت رذیله باید با تفکر در آثار زیانبار دروغ این ریشه ها را خشکاند.
جواز دروغ مصلحتی و توریه از جمله مواردی است که به صورت جزئی در نهج البلاغه به آن اشاره شده است. ولی مهمتر از آن اشارههای مکرر نهج البلاغه به پرهیز از دروغ در فرهنگ وحی است که علی علیه السلام دروغ را از قرآن کریم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و راسخان در علم منتفی دانسته و بارها از خود دفع اتهام دروغ می نماید و به فتنه هایی اشاره می کند که در آنها دروغ بستن به خدا و پیامبر فزونی می گیرد و با اشاره به احادیث جعلی و دروغ بستن بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پایه های اولیه علم رجال را بنیان میگذارد. نویسنده برای ارائه بحث جامع از دروغ به تناسب مطالب مطرح شده، نقیض دروغ را از نظر دور نداشته و تا حدی که مخل به اصل بحث نباشد اشاره های گذرا به صدق و راستی نیز نموده است.
واژگان کلیدی: نهجالبلاغه، دروغ، دروغگویی، راستی