مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

سلام خوش آمدید

 

به لقمان گفتند: بر کدام حکمت خود عزم کردی که عمل کنی؟

گفت: خود را مجبور نمی کنم بر چیزی که دیگران آن را انجام می دهند (و وظیفه آنهاست که انجام دهند) و آنچه را که به من واگذار کرده اند ضایع نمی کنم.

وَ عَنْهُ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ: حَدَّثَنِی جَعْفَرٌ، عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ: «قِیلَ لِلُقْمَانَ‏: مَا الَّذِی أَجْمَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ حِکْمَتِکَ‏؟ قَالَ: لَا أَتَکَلَّفُ مَا قَدْ کُفِیتُهُ‏، وَ لَا أُضَیِّعُ مَا وُلِّیتُهُ‏» (قرب الاسناد ص 72)

 

توضیح مختصر: لقمان می گوید من دنبال کاری نمی روم که دیگران آن را بهتر از من انجام می دهند یا وظیفه آنهاست که انجام دهند، اما اگر کاری به من مُحوّل شده و وظیفه من باشد، ضایع نکرده و به بهترین وجه انجام می دهم.

مصادیق متعددی از این حکمت لقمان که مربوط به تعیین اولویت های زندگی است در ساحت های مختلف زندگی فردی و اجتماعی افراد وجود دارد (وظیفه محول شده به دانشجو مطالعه است، وظیفه محول شده به معلم نیز تدریس است، خدا روزی رسان است، وظیفه یک سیاستمدار ... وظیفه یک مسئول جامعه ... وظیفه یک پدر ... وظیفه ... )

 
 پ. ن: در سیاست، اخلاق، فرهنگ و ... چقدر این سخن حکیمانه است.

 

  • ۰ نظر
  • ۲۸ شهریور ۰۳ ، ۰۸:۰۱
  • احد داوری

     
سوره اعراف

 

به نام خداوند رحمتگر مهربان

الف لام میم صاد (1)

کتابى است که به سوى تو فرو فرستاده شده است پس نباید در سینه تو از ناحیه آن تنگى باشد تا به وسیله آن هشدار دهى و براى مؤمنان پندى باشد (2)

آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است پیروى کنید و جز او از معبودان [دیگر] پیروى مکنید چه اندک پند مى‏ گیرید (3)

و چه بسیار شهرها که [مردم] آن را به هلاکت رسانیدیم و در حالى که به خواب شبانگاهى رفته یا نیمروز غنوده بودند عذاب ما به آنها رسید (4)

و هنگامى که عذاب ما بر آنان آمد سخنشان جز این نبود که گفتند راستى که ما ستمکار بودیم (5)

پس قطعا از کسانى که [پیامبران] به سوى آنان فرستاده شده ‏اند خواهیم پرسید و قطعا از [خود] فرستادگان [نیز] خواهیم پرسید (6)

و از روى دانش به آنان گزارش خواهیم داد و ما [از احوال آنان] غایب نبوده ‏ایم (7)

و در آن روز سنجش [اعمال] درست است پس هر کس میزان هاى [عمل] او گران باشد آنان خود رستگارانند (8)

و هر کس میزان هاى [عمل] او سبک باشد پس آنانند که به خود زیان زده ‏اند چرا که به آیات ما ستم کرده ‏اند (9)

و قطعا شما را در زمین قدرت عمل دادیم و براى شما در آن وسایل معیشت نهادیم [اما] چه کم سپاسگزارى مى‏ کنید (10)

و در حقیقت‏ شما را خلق کردیم سپس به صورتگرى شما پرداختیم آنگاه به فرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس [همه] سجده کردند جز ابلیس که از سجده‏ کنندگان نبود (11)

 

  • ۰ نظر
  • ۱۳ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۲۴
  • احد داوری

 اسماعیل هنیه

امام علی علیه السلام :

از نشانه هاى هر یک از آنان ، این است که او را در دین ، نیرومند مى یابى...

از نیکوکارانِ پیش از خود الگو مى گیرد،

و خود براى کسانى که پس از او مى آیند و طالب نیکوکارى هستند ، الگوست .

اینان ، کارگزاران خداوند و حاملانِ فرمان و طاعت او ، و چراغ هاى (روشنى بخش) زمین او و آفریدگانش هستند.

اینان ، شیعیان و دوستداران ما هستند ، و از مایند و با مایند.

وه که مرا چه شوقى به دیدار آنان است!

 

وَ مِنْ عَلَامَةِ أَحَدِهِمْ أَنْ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِی دِین‏ ... یَقْتَدِی بِمَنْ سَلَفَ مِنْ أَهْلِ الْخَیْرِ قَبْلَهُ فَهُوَ قُدْوَةٌ لِمَنْ خَلَفَ مِنْ طَالِبِ الْبِرِّ بَعْدَهُ أُولَئِکَ عُمَّالٌ لِلَّهِ وَ مَطَایَا أَمْرِهِ وَ طَاعَتِهِ‏ وَ سُرُجُ‏ أَرْضِهِ وَ بَرِیَّتِهِ أُولَئِکَ شِیعَتُنَا وَ أَحِبَّتُنَا وَ مِنَّا وَ مَعَنَا آهاً شَوْقاً إِلَیْهِم‏ (کنز الفوائد، ج 1 ، ص 91 و 92)

 

  • ۰ نظر
  • ۱۱ مرداد ۰۳ ، ۰۶:۴۲
  • احد داوری

 

[مرحوم سید باقر شفتی] روزی جگری تهیه کرده بود و برای خانواده خود می برد. در بین راه به سگی رسید که از فرط گرسنگی بی حال شده بود و شیر نداشت تا به بچه هایش بدهد. ایشان به حال حیوان ترحم کرد و جگر را به آن حیوان داد.

بعد از ترحم سید باقر به آن حیوان، وضع مالی اش بسیار خوب شد، به حدی که افراد زیادی تحت تکفلش بودند و دارای املاک فراوانی شد به طوری که در سال، هفده هزار تومان - به پول آن زمان- مالیات می داد.

فتحعلی شاه می گفت: «از مالیات شما صرف نظر کنیم؟» ایشان فرمودند: « این مبلغ را واقعا نمی گیرید یا می خواهید از دیگران زیادتر بگیرید؟». فتحعلی شاه گفت: «آنچه از شما گرفته نمی شود در مالیات دیگران سرشکن شده و جبران می شود». ایشان راضی نشدند و فرمودند: «من مالیات خود را می دهم».

ایثار این است که انسان دیگران را بر خود مقدم بدارد، حتی اگر طرف مقابل، یک حیوان باشد.

 

منبع: زیبایی ها و زشتی های کربلا، سید محمد حسین راجی، مشهد: کتابستان ماجد، 1397، چاپ اول، صفحه 68

 

  • ۰ نظر
  • ۰۵ مرداد ۰۳ ، ۲۱:۰۷
  • احد داوری

 

عکس اول را در آورد و گفت: این عکس پسر اولم محسن است

عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن و گفت: این پسر دومم محمد است. دو سال با محسن تفاوت سنی داشت.

عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ خواست بگوید این پسر سومم... سرش را بالا آورد، دید شانه های امام [خمینی] رحمه الله دارد می لرزد. فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت: «چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم».

 

منبع: زیبایی ها و زشتی های کربلا، سید محمد حسین راجی، مشهد: کتابستان ماجد، 1397، چاپ اول، صفحه 79 و 80

  • ۰ نظر
  • ۰۱ مرداد ۰۳ ، ۲۳:۴۸
  • احد داوری

 

در روز عاشورا به محمد بن بشیر حضرمی که از یاران امام حسین علیه السلام بود، گفته شد: پسرت در مرز ری اسیر شده است.

گفت: او و خودم را به خدا سپردم. نه دوست داشتم که اسیر شود و نه این که پس از او بمانم.

 

امام حسین علیه السلام سخن او را شنیدند و به او فرمودند: خدا رحمتت کند، بیعتم را از تو برداشتم. برو و برای آزاد کردن فرزندت تلاش کن.

او گفت: درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از شما جدا شوم.

 

امام علیه السلام فرمودند: پس این جامه های گران بها را در اختیار فرزندت قرار ده تا با آنها، فدیه جان‌فدای برادرش را فراهم کند. سپس پنج جامه به ارزش هزار دینار به او بخشیدند.

اگر او وابسته فرزندن بود قطعا نمی توانست امام خویش را یاری کند، انسانی که وابستگی داشته باشد، در بزنگاه های تاریخ گرفتار می شود.

 

منبع: زیبایی ها و زشتی های کربلا، سید محمد حسین راجی، مشهد: کتابستان ماجد، 1397، چاپ اول، صفحه 73 و 74

 

  • احد داوری

شهید مطهری در ضمن بیان خاطرات خود نوشته است:

 

من در سنین چهارده پانزده سالگی بودم که مقدمات کمی از عربی خوانده بودم. بعد از واقعه معروف خراسان بود و حوزه علمیه مشهد به کلی از بین رفته بود و هرکس آن وضع را می‏دید می‏گفت دیگر اساساً از روحانیت خبری نخواهد بود.

جریانی پیش آمده بود که احتیاج به نویسندگی داشت. از من دعوت کرده بودند. مقاله ‏ای را نوشتم. مردی بود که در آن محل ریاست مهمی داشت. وقتی آن مقاله را دید، یک نگاهی به سر و وضع من انداخت. حیفش آمد، دید که من هنوز پابند عالم آخوندی هستم. شرحی گفت، نصیحت کرد که دیگر گذشت آن موقعی که مردم به نجف یا قم می‏رفتند و به مقامات عالیه می‏رسیدند، آن دوره از بین رفت، حضرت امیر فرموده است بچه‏ تان را مطابق زمان تربیت کنید. و بعد گفت: آیا دیگران که پشت این میزها نشسته ‏اند شش تا انگشت دارند؟ و حرفهایی زد که من آن فکرها را از مغزم بیرون کنم. البته من به حرف او گوش نکردم.

بعد به قم رفتم و مدت اقامتم در قم پانزده سال طول کشید. بعد که به تهران آمدم، اولین اثر علمی که منتشر کردم کتاب اصول فلسفه بود. آن شخص هم بعد به نمایندگی مجلس رسید و مردی باهوش و چیز فهم بود و در سنین جوانی احوال خوبی نداشت ولی بعد تغییر حالی در او پیدا شد. تقریباً در حدود هجده سال از آن قضیه گذشته بود که اصول فلسفه منتشر شد و یک نسخه از آن به دستش رسید، و او یادش رفته بود که قبلًا مرا نصیحت کرده بود که دنبال این حرفها نرو. بعد شنیدم که هرجا نشسته بود به یک طرز مبالغه آمیزی تعریف کرده بود. حتی یک بار در حضور خودم گفت که شما چنینید، چنانید. همان جا در دلم خطور کرد که تو همان کسی هستی که در هجده سال پیش مرا نصیحت می‏کردی که دنبال این حرفها نرو. من اگر آن موقع حرف تو را گوش می‏کردم الآن یک میرزا بنویسی پشت میز اداره‏ای بودم، در حالی که تو الآن اینقدر تعریف می‏کنی.

 

مجموعه آثار شهید مطهری، ج 21 ص 191 و 192

 

  • ۰ نظر
  • ۲۷ اسفند ۰۲ ، ۰۶:۲۲
  • احد داوری

ابوریحان بیرونی در پشتکار داشتن در تحصیل علم، عجیب بوده است. بسیار مرد دانشمندی بوده. از جمله نوابغ بشریت است و مرد بسیار مسلمان و متدینی هم هست.

 

ابوریحان مریض بود به آن مرضی که از دنیا رفت. در حال احتضار بود. همسایه ‏ای داشت که از فقها بود. وقتی دید که ابوریحان مریض است به عیادت او رفت. ابوریحان در بستر افتاده بود ولی هوشش بجا بود. تا چشمش به آن فقیه افتاد، یک مسئله فقهی را در باب ارث از او سؤال کرد (با اینکه ابوریحان در فقه تخصصی نداشته و در ریاضیات و جامعه شناسی و فلسفه تخصص داشته و نیز منجم فوق العاده‏ای بوده است). 

 مرد فقیه از او سؤال کرد که در این موقعیت چه وقت مسئله پرسیدن است؟! ابوریحان گفت: من می‏دانم که در حال احتضارم، ولی آیا بمیرم و بدانم بهتر است یا بمیرم و ندانم؟ بالاخره خواهم مرد، پس بدانم و بمیرم بهتر است. (خود دانش برای انسان یک کمالی است.) آن فقیه جواب آن مسئله را داد و می‏گوید: هنوز به خانه خود نرسیده بودم که صدای گریه و ناله از منزل ابوریحان برخاست، گفتند ابوریحان وفات کرد.

 

مجموعه آثار شهید مطهری، ج‏21، ص: 270

  • ۰ نظر
  • ۲۶ اسفند ۰۲ ، ۰۷:۲۳
  • احد داوری

 
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالى یُحِبُّ إذا عَمِلَ أحَدُکُم عَمَلاً أن یُتقِنَهُ .
 
خداوند متعال دوست دارد که هرگاه فردى از شما کارى مى کند آن را درست (و بى عیب) انجام دهد.
 
کنز العمّال : 9128

  • ۰ نظر
  • ۲۳ اسفند ۰۲ ، ۱۵:۲۶
  • احد داوری

 

بارالها بیزی تیر غمه آماج ایلمه

بو علی شیعه لرین هیچ کیمه محتاج ایلمه

 

الله سنی آند ویروخ عباسین اوزون الرینه

ثبت ایله آدیمیزی فاطمه نین دفترینه

 

الله یتیر ایمانی میزی اهل ولا پایه سینه

بیزی محشر گونی جمع ایله حسین سایه سینه

 

پی نوشت: دعاهای برگرفته از دعای پایان جلسه برخی سخنرانان و مداحان

  • ۰ نظر
  • ۲۲ اسفند ۰۲ ، ۱۵:۳۰
  • احد داوری

 

امام علی علیه السلام:

 نشانه هاى بخت برگشتگى، چهار چیزند : بدىِ برنامه ریزى ؛ زشتىِ ریخت و پاش ؛ اندکىِ عبرتگیرى ؛ و فراوانىِ عذرخواهى .
 

 یُستَدَلُّ عَلَى الإِدبارِ بِأَربَعٍ : سوءِ التَّدبیرِ وقُبحِ التَّبذیرِ ، وقِلَّةِ الِاعتِبارِ ، وکَثرَةِ الِاعتِذارِ .

منبع: غرر الحکم ، ص 799

 

  • ۱ نظر
  • ۲۱ اسفند ۰۲ ، ۱۸:۲۸
  • احد داوری

 

مردم برای شرکت در انتخابات و ایجاد شور اهداف و انگیزه های مختلفی دارند. یک گروه هم به کاندیداهای مجلس کمک مالی و ...می کنند تا اگر این کاندیدا وارد مجلس شورای اسلامی شد و توان انجام کاری را داشت برای این فرد هم کاری کند و دستش را بگیرد و ...

 

نمی خواهم در باره درستی یا نادرستی این کار صحبت کنم، فقط می خواهم بگویم ای کاش ما هم به اندازه همین افراد، به توانایی، کارسازی، مهربانی، دلسوزی و محبت خدا و اهل بیت علیهم السلام باور داشتم.

 اگر این باور بود شاید رفتارمان در مورد خدا و اهل بیت علیهم السلام تغییر می کرد....

 

  • ۰ نظر
  • ۰۹ اسفند ۰۲ ، ۲۱:۲۰
  • احد داوری

 

سال اول جنگ بود، به همراه بچه های گروه اندرزگو به یکی از ارتفاعات در شمال منطقه گیلان غرب رفتیم. صبح زود بود. ما بر فراز یکی از تپه های مشرف به مرز قرار گرفتیم. پاسگاه مرزی در دست عراقی ها بود. خودروهای عراقی به راحتی در جاده های اطراف آن تردد می کردند. ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد. به همراه بچه ها زیارت عاشورا خواندیم، بعد از آن در حالی که با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه می کردم گفتم: ابرام جون، این جاده مرزی رو ببین عراقی ها راحت تردد می کنند.

 

بعد با حسرت گفتم: یعنی میشه یه روز مردم ما راحت از این جاده ها عبور کنند و به شهرهای خودشون برن!. ابراهیم انگار حواسش به من نبود. با نگاهی دوردست ها را می دید! لبخندی زد و گفت: چی می گی؟ روزی میاد که از همین جاده، مردم ما دسته دسته به کربلا سفر می کنند!.

در مسیر برگشت از بچه ها پرسیدم: اسم این پاسگاه مرزی را می دونید؟ یکی از بچه ها گفت: مرز خسروی.

 

 سلام بر ابراهیم ص 127

  • ۳ نظر
  • ۰۷ شهریور ۰۲ ، ۰۹:۳۲
  • احد داوری

 

علامه امینی شنیده بود که مخالفان شیعه می گویند: حدیث غدیری که شیعیان می گویند، سند ندارد. ایشان در مدت 40 سال از 360 عالم اهل سنت، سند غدیر را آورده است که در 11 جلد تنظیم شده است. علامه امینی حدیث غدیر را یقین آورترین و متواتر ترین حدیث منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می داند.

وی بدین منظور، سند حدیث را از صحابه و تابعان تا علمای قرن چهاردهم قمری با تکیه بر منابع اهل سنت ذکر می کند. ایشان برای نوشتن این کتاب، به کتابخانه های کشورهای مختلف از جمله هند، مصر، و سوریه سفرکرده است.

 

ایشان می فرماید: برای نوشتن این کتاب 10 هزار کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خواندم و به بیش از 100 هزار کتاب مراجعه مکرر کرده ام.

 

هزاران نفر در همان زمان، با خواندن این کتاب شیعه شده اند.

 

منبع: زیبایی ها و زشتی های کربلا، سید محمد حسین راجی، مشهد: کتابستان ماجد، 1397، چاپ اول، صفحه 44

 

  • ۱ نظر
  • ۰۱ شهریور ۰۲ ، ۲۱:۵۸
  • احد داوری
مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)