نگاه مختصر قرآنی به وظیفه امت اسلامی: قوی شدن
مقام معظم رهبری، در خطبه های نماز جمعه این هفته، وظیفه ملت ایران را قوی شدن دانستند و فرمودند:
«من در یک کلمه عرض میکنم: ملّت عزیز ایران باید همّتشان این باشد که قوی بشوند. تنها راه در پیش پای ملّت ایران عبارت است از قوی شدن؛ باید تلاش کنیم قوی بشویم ... ما بحمدالله دارای قدرتیم و به توفیق الهی قویتر هم خواهیم شد. البتّه قدرت فقط قدرت نظامی نیست؛ قدرت، قدرت نظامی نیست؛ اقتصاد کشور باید قوی شود، وابستگی به نفت بایستی تمام بشود، نجات پیدا کنیم از وابستگی اقتصادمان به نفت؛ جهش علمی و فنّاوری باید ادامه پیدا کند؛ پشتوانهی همهی اینها هم حضور مردم عزیزمان در صحنه است. باید ملّت ایران و مسئولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملّت باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با کار سخت و پرهیز از تنبلی؛ این اگر [محقّق] شد، به توفیق الهی، به فضل الهی، ملّت ایران در آیندهی نه چندان دوری آنچنان خواهد شد که دشمنان حتّی جرئت تهدید هم پیدا نکنند».
(خطبه های نماز جمعه 27 دی ماه 1398)
نگاه قرآنی به موضوع بیانگر رویکرد قرآنی معظم له در تعیین سیاست کلی نظام است؛ قرآن کریم به همه مسلمانان دستور می دهد که در برابر دشمنان هر اندازه در توان دارند «قوة» آماده کنند: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ (سوره انفال آیه 60).
مراد از آیه: آماده کردن هر نوع نیروی مادی و معنوی است (قطبالدین راوندى، فقه القرآن، ج ۱، ص ۳۳۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۲۲).
برخی از مصادیق قوة در روایات:
- هر نوع سلاح (قمى، تفسیر القمی، ج ۱، ص ۲۷۹)
- تیر جنگی (کلینى، کافی چاپ اسلامیه، ج ۹، ص ۴۶۸)
- شمشیر و سپر (عیاشى، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۶۶)
- خضاب کردن موهای سروصورت (ابنبابویه، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۳) که نوعی جنگ روانی علیه دشمن محسوب میشود.
البته فقط تجهیزات مادی و پیشرفتهترین سلاحهای هر زمان به عنوان یک وظیفه قطعی اسلامی برای پیشگیری کافی نیست (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج ۷، ص ۲۲)، بلکه علاوه بر تدابیر پیشگیرانه ذکرشده، گاهی وجود نیروی انسانی که بتواند دفاع مناسبی از خود نشان دهد میتواند عامل پیشگیری در برابر دشمن باشد.
قرآن کریم ازجمله درخواستهای حضرت موسی علیهالسلام در آغاز رسالت، وزارت هارون را مطرح کرده است که بنا بر سیاق آیات و روایات مطرحشده برای جبران لکنت زبان حضرت موسی علیهالسلام در هنگام خشم بود، زیرا میترسید با عدم پذیرش فرعون خشمگین شود و لکنت زبانش بیشتر گردد (طباطبایى، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۶، ص ۳۴؛ فخر رازى، مفاتیح الغیب، ج ۲۴، ص ۵۹۶): «وَ أَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءاً یُصَدِّقُنِی إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ»؛ و برادرم هارون از من زبان آورتر است پس او را با من به دستیارى گسیل دار تا مرا تصدیق کند زیرا مى ترسم مرا تکذیب کنند (قصص ۳۴) یا وجود نیروهایی که بتوانند اطلاعات اخبار دشمن را به رهبر جامعه برای تصمیمگیری منتقل کنند ضروری است؛ چنانکه در مورد حضرت موسی علیهالسلام آمده است: «وَ جَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ یَسْعَی قَالَ یَا مُوسَی إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ«؛ و از دورافتاده ترین [نقطه] شهر مردى دواندوان آمد [و] گفت اى موسى سران قوم درباره تو مشورت مى کنند تا تو را بکشند پس [از شهر] خارج شو من جدا از خیرخواهان تو هستم (قصص ۲۰).
ازاینرو مجاهدان در راه خدا به عنوان نیروی اجرایی بهکارگیرنده تجهیزات نیز محبوب درگاه حقتعالی قرار میگیرند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفّاً کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ«؛ در حقیقت خدا دوست دارد کسانى را که در راه او صف در صف چنانکه گویى بنایى ریخته شده از سرباند جهاد مى کنند (صف ۴).
هدف از آماده کردن نیروهای مادی و معنوی: ترساندن دشمنان خدا و دشمنان مومنان است. جالب است که قرآن در ادامه آیه به صراحت اعلام می کند که برخی از دشمنان را می شناسید ولی برخی را نمی شناسید و خدا آنها را می شناسد؛ همه دشمنان ناشناس و آشنا با دیدن قدرت و قوت شما، از شما می ترسند: تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ (انفال: 60)