در کنار تقویت اعتقادی و اخلاقی نیروهای انقلابی، وجود برخی تجهیزات نظامی و غیرنظامی باعث ممانعت دشمن از حمله دشمن به جامعه انقلابی میگردد، قرآن به ماجرای سدسازی ذوالقرنین اشارهکرده است که با ایجاد حائلی آهنی میان شکاف دو کوه، مانع از نفوذ دشمنان نیرومندی چون یأجوج و مأجوج گردید:
«قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلَی أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ سَدّاً قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّی إِذَا سَاوَی بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّی إِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً»؛ گفتند اى ذوالقرنین یأجوج و مأجوج سخت در زمین فساد مىکنند آیا [ممکن است] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى؟ گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده [از کمک مالى شما] بهتر است مرا با نیرویى [انسانى] یارى کنید [تا] میان شما و آنها سدى استوار قرار دهم براى من قطعات آهن بیاورید تا آنگاهکه میان دو کوه برابر شد گفت بدمید تا وقتیکه آن [قطعات] را آتش گردانید گفت مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم. درنتیجه [اقوام وحشى] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند (کهف ۹۴ – ۹۷).
اهمیت تجهیزات نظامی برای پیشگیری از حملات دشمن بهاندازهای است که خداوند با صراحت ضمن دستور به آماده کردن هر نوع نیروی مادی و معنوی (قطبالدین راوندى، فقه القرآن، ج ۱، ص ۳۳۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۲۲) بهصراحت دلیل آن را اعلام میکند که هدف ترساندن دشمنان خدا و نیروهای انقلابی است چه دشمنانی که شناختهشده هستند و چه آنهایی که هنوز ناشناس هستند اعم از منافقانی که در ظاهر در کنار مسلمانان هستند و چه کفاری که هنوز با مسلمانان درگیر نشدهاند (طباطبایى، المیزان، ج ۹، ص ۱۱۶) و خداوند از دشمنی آنها آگاه است:
«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ»؛ و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهای آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى را جز ایشان که شما نمىشناسیدشان و خدا آنان را مىشناسد بترسانید و هر چیزى در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما باز گردانیده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت (انفال ۶۰).
در این آیه، در برخی روایات مصداق «قوة» هر نوع سلاح (قمى، تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۷۹)، تیر جنگی (کلینى، اصول کافی، چاپ دار الحدیث، ج ۹، ص ۴۶۸)، شمشیر و سپر (عیاشى، تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۶۶) و حتی خضاب کردن موهای سروصورت (ابنبابویه، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۳) که نوعی جنگ روانی علیه دشمن محسوب میشود معرفیشده است.
ساخت زره توسط حضرت داود علیهالسلام نیز نمونه از تجهیزات پیشگیرانه است: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاکِرُونَ«؛ به [داوود] فن زره [سازى] آموختیم تا شما را از [خطرات] جنگتان حفظ کند پس آیا شما سپاسگزارید؟ (انبیاء ۸۰)
هرچند طبق نظر برخی مفسران «لبوس» هرگونه اسلحه دفاعى و تهاجم مانند زره، شمشیر و نیزه را شامل مىشود (طوسى، تفسیر تبیان، ج ۷، ص ۲۶۹؛ طبرسى، مجمع البیان، ج ۷، ص ۹۰) ولى با توجه به قراین موجود در آیات قرآن «لبوس» در اینجا به معنى زره مىباشد که جنبه حفاظت در جنگها را دارد. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۴۷۱) و برخی روایات نیز مصداق زره برای «لبوس» را تأیید میکنند. (قمى، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۴؛ مجلسى، بحار الانوار، ج ۱۴، ص ۴)
البته فقط تجهیزات مادی و پیشرفتهترین سلاحهای هر زمان به عنوان یک وظیفه قطعی اسلامی برای پیشگیری کافی نیست (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۲۲)، بلکه علاوه بر تدابیر پیشگیرانه ذکرشده، گاهی وجود نیروی انسانی که بتواند دفاع مناسبی از خود نشان دهد میتواند عامل پیشگیری در برابر دشمن باشد، قرآن کریم ازجمله درخواستهای حضرت موسی علیهالسلام در آغاز رسالت، وزارت هارون را مطرح کرده است که بنا بر سیاق آیات و روایات مطرحشده برای جبران لکنت زبان حضرت موسی علیهالسلام در هنگام خشم بود، زیرا میترسید با عدم پذیرش فرعون خشمگین شود و لکنت زبانش بیشتر گردد (طباطبایى، المیزان، ۱۶، ص ۳۴؛ فخر رازى، مفاتیح الغیب، ج ۲۴، ص ۵۹۶):
«وَ أَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءاً یُصَدِّقُنِی إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ»؛ و برادرم هارون از من زبانآورتر است پس او را با من به دستیارى گسیل دار تا مرا تصدیق کند زیرا مىترسم مرا تکذیب کنند (قصص ۳۴)
همچنین وجود نیروهایی که بتوانند اطلاعات اخبار دشمن را به رهبر جامعه برای تصمیمگیری منتقل کنند ضروری است چنانکه در مورد حضرت موسی علیهالسلام آمده است:
«وَ جَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ یَسْعَی قَالَ یَا مُوسَی إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ«؛ و از دورافتادهترین [نقطه] شهر مردى دواندوان آمد [و] گفت اى موسى سران قوم درباره تو مشورت مىکنند تا تو را بکشند پس [از شهر] خارج شو من جدا از خیرخواهان تو هستم (قصص ۲۰)
ازاینرو مجاهدان در راه خدا به عنوان نیروی اجرایی بهکارگیرنده تجهیزات نیز محبوب درگاه حقتعالی قرار میگیرند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفّاً کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ«؛ در حقیقت خدا دوست دارد کسانى را که در راه او صف در صف چنانکه گویى بنایى ریخته شده از سرباند جهاد مى کنند (صف ۴).
بخشی از مقاله مراتب حساسیت نیروهای انقلابی در برابر دشمن از دیدگاه قرآن کریم