مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۲۳۴ مطلب با موضوع «مباحث اخلاقی» ثبت شده است

 

در یکى از روزها که مشغول ترجمه المیزان بودم، قرآن دستم بود و تفسیر هم روبرویم و در این حالت مى خواستم کتاب دیگرى باز نمایم، اما چون احتمال داشت آن صفحه مورد نظر قرآن بسته شود و به هم بخورد، قرآن را پشت رو، روى زمین نهادم. علّامه طباطبائى که حالات و رفتارم را مشاهده مى کرد، فوراً قرآن را برداشت و بر آن بوسه زد و به من گفت:

«دیگر از این کارها نکنید». و این وضع ادب علّامه را نسبت به این کتاب الهى نشان مى دهد.

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 716 و 717

احد داوری
۰۶ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۱۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

دکتر احمدى نقل نموده است که وقتى در لندن خدمتشان بودم، اواخر شب که مى خواستند بخوابند، یک مقدار قابل ملاحظه اى قرآن مى خواندند و این معلوم بود که یکى از عادات ایشان در موقع خواب، خواندن قرآن است و بعدهم از یاد خدا غافل نبود و انسان توجه مى کرد که آن موقعى که صحبت و بحث مى کند، خُب ضرورت حال اقتضا مى کند، ولى تا این نبود، آن حالت حضور و توجهشان هیچ گاه ترک نمى شد.

 

اگر موقعیتى پیش مى آمد، قرائت قرآن و برخى از نوافل را در راه یا حتى سوار بر اتومبیل انجام مى داد. هشت جزء آخر قرآن را حفظ بود و معمولًا روزها مى خواند. حتى در این اواخر که بیمارى رعشه، ایشان را گرفتار ساخته بود و واقعاً رنجشان مى داد و مرتب داروى اعصاب مصرف مى کرد، تلاوت قرآن را ترک نمى نمود.

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 715 و 716

احد داوری
۰۵ خرداد ۹۹ ، ۰۷:۰۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ، وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِهِ.

...

السَّلَامُ عَلَیْکَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیْطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ

 السَّلَامُ عَلَیْکَ مَا أَکْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِیکَ، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَکَ بِکَ!

 *****

 

بدرود اى بزرگ‏ترین ماه خداوند و اى عید اولیاى خدا.

...

بدرود اى یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادى و اى مصاحبى که راههاى نیکى و فضیلت را پیش پاى ما هموار ساختى.

بدرود که آزاد شدگان از عذاب خداوند، در تو چه بسیارند، و چه نیکبخت است آن که حرمت تو نگه داشت.

 

بخشی از دعای 45 صحیفه سجادیه در وداع با ماه رمضان (ترجمه آیتی)

 

احد داوری
۰۴ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۱۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

[علامه طباطبایی] مى فرمود:

دوازده سال نجف بودم و در این سال ها تنها دوازده روز درس راتعطیل کردم یعنى سالى یک روز. در طول سال هیچ روزى را تعطیل نمى کردم، جز روز عاشورا.

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 714

احد داوری
۰۳ خرداد ۹۹ ، ۰۹:۵۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

معمولًا آنها که در عقلیات کار مى کنند بیش تر به فکر و اندیشه بها و ارزش مى دهند و به امور تعبدى وعبادات کمتر مى پردازند، ولى تعبد استاد علّامه ما به احکام و آداب دین و احترامشان به کتاب و سنّت خیلى بیش تر از افرادى بود که متخصص در فقه و اصول بودند.

 

اگر در مجلسى، کتاب روایتى مثل  بحارالانوار روى زمین بود آن را برمى داشت و مى بوسید و روى طاقچه مى گذاشت. همان گونه که نسبت به قرآن هم این گونه احترام مى گذاشت، و نسبت به اهل بیت علیه السلام خصوصاً حضرت زهرا علیها السلام و حضرت سیدالشهدا علیه السلام ارادت فراوان داشت و بر مصائب آنان زار زار مى گریست و از استاد خودش مرحوم میزا على آقاى قاضى نقل مى کرد که ایشان مى فرمودند: من هر چه دارم از تلاوت قرآن و زیارت سیدالشهداء علیه السلام دارم. آقاى قاضى همان کسى است که درباره ایشان مى گفتند کارخانه آدم سازى داشت و افراد فراوانى را تربیت کرد.

 

(خاطره از آیت الله مصباح یزدی)

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 711

احد داوری
۰۱ خرداد ۹۹ ، ۱۱:۲۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

  

 علامه طباطبایی همواره در حال مراقبه بود. این را هر کسى که با ایشان آشنایى داشت، به خوبى احساس مى کرد.

 

کم حرف بود. اگر از ایشان سؤالى نمى شد، حرفى نمى زد. وقتى سؤال مى کردند، با توجه به تمام جوانب پاسخ مى داد.

 

در تمام مدتى که در خدمت ایشان بودم، نشنیده ام از کسى به بدى یاد کند.

 

خجول بود و شرم حضور داشت. وقتى تدریس مى کرد، نوعاً سرشان پایین بود. هیچ گاه براى تدریس روى منبر نرفت. شاگردان به صورت حلقه اى مى نشستند. ایشان هم بدون این که روى پتو و یا تُشکى بنشیند، تدریس مى کرد. مانع مى شد از انداختن پتو و یا تُشک. مى فرمود: «اگر همین مقدار، جایم بلندتر از شما باشد، نمى توانم حرف بزنم».

 

توجه به زیارت حضرت معصومه علیها السلام. بعد از فوت مرحوم والد، صبح ها، بعد از نماز صبح به طور مرتب، سر قبر ایشان مى رفتم و در ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر، موفق بودیم. مرحوم علّامه، چون برنامه شان این بود که در ماه مبارک، شب ها را نمى خوابید، در عوض روزها، پیش از ظهر مى خوابید، من خودم مى دیدم که هر روز، بعد از نماز ظهر و عصر، تشریف مى آورد حرم براى زیارت حضرت معصومه علیها السلام.

 

منبع: مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 703 و 704

 

احد داوری
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۲:۲۶ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حضرت استاد [علامه طباطبایی]، علاقه خاصّى به أئمه طاهرین علیهم السلام داشتد. وقتى نام یکى از آنان برده مى شد، اظهار تواضع و ادب در سیمایشان مشهود مى شد و از امام زمان- ارواحنا فداه- تجلیل خاصّى داشتد و مقام و منزلت آنان و حضرت رسول الله و حضرت صدیقه کبرى  را فوق تصوّر مى دانستد. یک نوع خضوع و خشوع واقعى و وجدانى در برابر آنها داشتند و مقام و منزلت آنان را ملکوتى مى دانستد و به سیره و تاریخ آنان واقف بود.

 

تابستان ها رسمشان این بود که به زیارت حضرت ثامن الأئمّه علیه السلام مشرّف مى شد و دوره تابستان را آن جا مى ماند.ایشان ارض اقدس را بر سایر جاها مقدّم مى داشتد؛ مگر در صورتِ محذور.

 

در ارض اقدس هر شب به حرم مُطهَّر مشرّف مى شد و حالت التماس و تضرّع داشتد و هر چه از ایشان تقاضا مى شد که در خارج از مشهد چون طرقَبَه و جَاغَرْق، به علّت مناسب بودن آب و هوا، ساکن شود و گهگاهى براى زیارت مشرف گردد؛ ابداً قبول نمى کردد و مى فرمود:

«ما از پناه امام هشتم جاى دیگر نمى رویم».

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 124

 

احد داوری
۰۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۱:۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

علامه طباطبایی نقل می کند:

چون به نجف اشرف مشرف شدم، گاهى به لحاظ خویشاوندى به محضر مرحوم قاضى شرفیاب مى شدم. تا این که روزى در مدرسه اى ایستاده بودم که ایشان از آن جا عبور مى کردند.

چون به من رسیدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند:

«اى فرزند، دنیا مى خواهى نماز شب بخوان، آخرت مى خواهى نماز شب بخوان».

 

این سخن آن قدر در من اثر کرد که از آن به بعد تا زمانى که به ایران بازگشتم شب و روز در محضر مرحوم قاضى به سر مى بردم و پس از بازگشت به وطن تا رحلت استاد پیوسته روابط ما بر قرار بود و ایشان طبق روابط استاد و شاگردى دستوراتى مى دادند و مکاتبات ما برقرار بود و ما هر چه داریم از مرحوم قاضى داریم.

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه  ص 121 و 122

احد داوری
۰۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۲۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

از مرحوم شهید مطهرى پرسیدند که:

شما فوق العاده از علّامه طباطبائى تجلیل مى ‏کنید و تعبیر «روحى فداه» را در مورد ایشان دارید؛ این همه تجلیل به خاطر چیست؟

 

آن مرحوم فرمود: «من فیلسوف و عارف بسیار دیده ‏ام و احترام مخصوص من به ایشان، نه به خاطر این است که یک فیلسوف است، بلکه احترامم به این جهت است که او عاشق دلباخته اهل بیت است. علّامه طباطبائى در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه علیها السلام افطار مى ‏کرد. ابتدا پیاده به حرم مطهر مشرف مى‏ شد، ضریح مقدس را مى ‏بوسید، سپس به خانه مى ‏رفت و غذا مى ‏خورد. این ویژگى اوست که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است».

 

و در مورد زهد و بى ‏اعتنایى ایشان به دنیا وهیاهوهاى آن مى ‏فرماید:

من خودم شاهد بودم که مرحوم علّامه در سنین هفتاد سالگى در کوچه ‏هاى قم دنبال منزل اجاره‏ اى بودند.

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 89

احد داوری
۲۹ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


یکى از شاگردان مرحوم علّامه طباطبایی مى گوید:

 
زندگى خانوادگى او بسیار با صفا و صمیمیت بود. در فوت همسرش برخلاف انتظار ما بسیار اشک مى ریخت و محزون و متأثر بود. روزى به ایشان عرض کردم: ما صبر و بردبارى و تحمل مصائب را باید از شما بیاموزیم چرا این چنین متأثر هستید؟ در جواب فرمود:

 
«مرگ حق است. همه باید بمیریم، من براى مرگ همسرم گریه نمى کنم، گریه من از صفا و کدبانوگرى و محبت هاى خانم است، من زندگى پر فراز و نشیبى داشته ام، در نجف اشرف با سختى هایى مواجه مى شدیم، من از حوایج زندگى و چگونگى اداره آن بى اطلاع بودم، اداره زندگى به عهده خانم بود.

در طول مدت زندگى ما هیچ گاه نشد که خانم کارى بکند که من حداقل در دلم بگویم اى کاش این کار را نمى کرد یا کارى را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود. در تمام دوران زندگى هیچ گاه به من نگفت چرا فلان عمل را انجام دادى؟ یا چرا ترک کردى؟

 

مثلًا شما مى دانید که من همیشه در منزل مشغول نوشتن یا مطالعه هستم. معلوم است که خسته مى شوم و احتیاج به استراحت و تجدید نیرو دارم، خانم به این موضوع توجه داشت. سماور ما همیشه روشن بود و چاى آماده بود، در عین حال که به کارهاى منزل اشتغال داشت، هر ساعت یک فنجان چاى مى ریخت و مى آورد در اتاق کار من مى گذاشت و دوباره دنبال کارش مى رفت تا ساعت دیگر ... من این همه صفا و محبت را چگونه مى توانم فراموش کنم».

 
منبع: مرزبان وحى و خرد: یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 69



احد داوری
۲۸ فروردين ۹۹ ، ۲۲:۵۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 بخشی از زندگی خود نوشت علامه طباطبایی:
 
هر کسى حسب حال خود در زندگى اش خوشى و تلخى و زشت و زیباهایى دیده و خاطره هایى دارد. من نیز به نوبه خود و خاصه از این نظر که بیشتر دوره زندگانى خود را با یتیمى یا غربت یا مفارقت دوستان یا انقطاع وسایل و تهیدستى و گرفتارى هاى دیگر گذرانیده ام، در مسیر زندگى با فراز و نشیب هاى گوناگون رو به رو شده، در محیطهاى رنگارنگ قرار گرفته ام. ولى پیوسته حس مى کردم که دست ناپیدایى مرا از هر پرتگاه خطرناک نجات مى دهد و جاذبه مرموزى از میان هزارها مانع بیرون کشیده، به سوى مقصد هدایت مى کند.


من اگر خارم و گر گل چمن آرایى هست 

  که از آن دست که مى پروردم مى رویم

 
در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادى به ادامه تحصیل نداشتم و از این روى هر چه مى خواندم نمى فهمیدم و چهار سال را به همین نحو گذرانیدم. پس از آن، یک باره عنایت خدایى دامن گیرم شده، عوضم کرد. و در خود یک نوع شیفتگى و بى تابى نسبت به تحصیل کمال حس نمودم. به طورى که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز از تعلیم و تفکر، احساس خستگى و دلسردى نکردم و زشت و زیباى جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث را برابر مى پنداشتم. بساط معاشرت غیراهل علم را به کلى برچیدم.

 
در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگى به حداقل ضرورى قناعت نموده، باقى را به مطالعه مى پرداختم. بسیار مى شد (و به ویژه در بهار و تابستان) که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه مى گذرانیدم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه مى کردم و اگر اشکالى پیش مى آمد با هر خودکشى بود حل مى نمودم و وقتى به درس حضور مى یافتم از آنچه استاد مى گفت قبلًا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس پیش استاد نبردم.


منبع: بررسی های اسلامی، ج 1، ص: 21 و 22


احد داوری
۲۷ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بخشی از زندگی خودنوشت علامه طباطبایی:

 

سال 1304 براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه نجف گردیدم ... سال 1314 بر اثر اختلال وضع معاش، ناگزیر به مراجعت شده، به زادگاه اصلى‏ خود (تبریز) برگشتم و ده سال و خرده‏ اى در آن سامان به سر بردم که حقاً باید این دوره را در زندگى خود دوره خسارت روحى بشمارم، زیرا بر اثر گرفتارى ضرورى به معاشرت عمومى وسیله تأمین معاش (که از مجراى فلاحت بود) از تدریس و تفکر علمى (جز مقدارى بسیار ناچیز) باز مانده بودم و پیوسته با یک شکنجه درونى به سر مى ‏بردم.

 

در سال 1325 از سر و سامان خود چشم پوشیده، زادگاه اصلى را ترک گفتم و متوجه حوزه قم گردیده، بساط زندگى را در این شهر گستردم و دوباره اشتغالات علمى را از سر گرفتم و تاکنون که اوایل سال 1341 مى ‏باشد، روزگار خود را در این سامان مى ‏گذرانم.

 

بررسی های اسلامی، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ: دوم، 1388،  ج‏1، ص: 20 و 21

احد داوری
۲۵ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:

 یَا عَلِیُ‏ ثَلَاثٌ مُنْجِیَاتٌ‏ تَکُفُّ لِسَانَکَ وَ تَبْکِی عَلَى خَطِیئَتِکَ وَ یَسَعُکَ بَیْتُک‏ (تحف العقول ؛ ص7)

 

اى على، سه چیز نجات بخش است: این که زبانت را نگهدارى و بر گناهت گریان شوى، و در خانه‏ ات گشایش فرا آورى

(ترجمه پرویز اتابکی)

احد داوری
۲۲ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

تفاوت عید ولادت حضرت بقیةاللَّه با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت میکنند؛ اما عید ولادت حضرت بقیةاللَّه به آینده نوید میدهد. برای همین است که دلهای مؤمنین، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم وابسته است.

(مقام معظم رهبری 08 /08 /1380)

 

این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلّق به یک ملت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلق به بشرّیت است. این «میثاق الله الّذی أخذه و وکَّده»[زیارت آل یاسین]، میثاق خدا با انسان است. «وعد الله الذی ضمنه» [زیارت آل یاسین]؛ این، وعده خداست که تحقّق آن را ضمانت کرده است. همه انسانهای طول تاریخ، نسبت به این پدیده عظیم و شگفت‌آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده‌اند؛ چون تاریخ، از اوّل تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهانتاب، با ظلم و بدی و پلیدی آمیخته بوده است. همه کسانی که از ظلمی رنج برده‌اند - چه آنهایی که به خودشان ظلم شده است و رنج برده‌اند و چه آنهایی که به ستمکشىِ دیگران نگاه کرده‌اند و رنج برده‌اند - با یاد ولادت این منجىِ عظیم تاریخ و بشر، در دلشان امیدی به وجود می‌آید.

 

به همین خاطر، شما میبینید که این حقیقت، مخصوص شیعه هم نیست؛ بل همه ادیان و مذاهب، عقیده دارند که یک منجی و یک دست مقتدر الهی، در مقطعی از تاریخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور، معجزه‌گری خواهد کرد.

 

فرقی که ما شیعیان با دیگران و بقیه فِرَق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را میشناسیم؛ اسمش را میدانیم، تاریخ ولادتش را میدانیم، پدر و مادر و آباء و اجداد عزیزش را میشناسیم و قضایایش را میدانیم؛ ولی دیگران اینها را نمیدانند. آنها عقیده پیدا نکردند یا باخبر نشدند و نمیدانند؛ ولی ما میدانیم. تفاوت این جاست. به همین دلیل است که توسّلات شیعه، زنده‌تر و پرشورتر و با معناتر و با جهت‌تر است.

 (مقام معظم رهبری (17/ 10/ 1374)

احد داوری
۲۱ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۴۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر