مطالعه من هنوز تمام نشده است
علامه امینی در باره نگارش کتاب الغدیر می فرماید:
"آن وقت ها در نجف، نه پنکه بود و نه وسایل سردکننده دیگر، در آن شرایط سخت، من هر روز برای مطالعه به حسینیه شوشتری ها می رفتم که تعدادی کتب ارزشمند کهن در آن یافت می شد. زمانی که کتابخانه تعطیل می شد به کتابدار می گفتم: مطالعه من هنوز تمام نشده است. تو اگر می خواهی بروی، برو ولی اجازه بده من بمانم. او درب حسینیه را می بست و می رفت و مرا در کتابخانه تنها می گذاشت. من ساعت های دراز روی کتاب ها می افتادم، مطالعه می کردم و یادداشت بر می داشتم. غرق شدن در مطالعه مرا به کلی از گذشت زمان غافل می ساخت، تنها زمانی به خود می آمدم که می دیدم فرشی که روی آن نشسته ام از ریزش مدام عرق، کاملا خیس شده و بدنم همچون بیمار تب زده از گرمای شدید فضای بسته کتابخانه یکپارچه آتش می کند".
جاب است بدانید مزاج علامه امینی در فضای سرد تبریز پرورش یافته بود و به هیچ وجه با هوای به شدت گرم نجف در آن روزگار سازگار نبود.
صراط اندیشه و عمل، آیت الله ابوالقاسم علیدوست، تهران، کانون اندیشه جوان، چاپ پنجم، 1398، صفحه 37 و 38