مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

 

مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی یک جلد صحیفه سجادیه برای شیخ طنطاوی – رئیس الازهر وقت مصر و مولف تفسیر الجواهر – می فرستد.

 

طنطاوی در پاسخ آیت الله مرعشی ضمن تشکر، با احساس حریت و آزادی، می‌نویسد: جناب آیت الله مرعشی من صحیفه را دریافتم و احساس بدبختی کردم که چرا من به این سن رسیدم، صحیفه را ندیدم. در ادامه هم می نویسد: «وَ إنِّی کُلُّمَا تَامَّلتُهَا وَجَدتُّهَا دونَ کَلامِ الخَالق وَ فُوقَ کَلامِ المَخلوق» هر چه فکر کردم دیدم این کلام خالق نیست، ولی کلام مخلوق هم نیست. از کلام مخلوق بالاتر است. ...

 

شرح صحیفه سجادیه استاد فاطمی نیا، جلسه اول

احد داوری
۲۶ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بخشی از زندگی خودنوشت علامه طباطبایی:

 

سال 1304 براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه نجف گردیدم ... سال 1314 بر اثر اختلال وضع معاش، ناگزیر به مراجعت شده، به زادگاه اصلى‏ خود (تبریز) برگشتم و ده سال و خرده‏ اى در آن سامان به سر بردم که حقاً باید این دوره را در زندگى خود دوره خسارت روحى بشمارم، زیرا بر اثر گرفتارى ضرورى به معاشرت عمومى وسیله تأمین معاش (که از مجراى فلاحت بود) از تدریس و تفکر علمى (جز مقدارى بسیار ناچیز) باز مانده بودم و پیوسته با یک شکنجه درونى به سر مى ‏بردم.

 

در سال 1325 از سر و سامان خود چشم پوشیده، زادگاه اصلى را ترک گفتم و متوجه حوزه قم گردیده، بساط زندگى را در این شهر گستردم و دوباره اشتغالات علمى را از سر گرفتم و تاکنون که اوایل سال 1341 مى ‏باشد، روزگار خود را در این سامان مى ‏گذرانم.

 

بررسی های اسلامی، موسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ: دوم، 1388،  ج‏1، ص: 20 و 21

احد داوری
۲۵ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

اللَّهُمَّ إِنِیِّ أَسْتَخِیرُکَ بِعِلْمِکَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ لِی بِالْخِیَرَةِ  وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِیَارِ، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ ذَرِیعَةً إِلَى الرِّضَا بِمَا قَضَیْتَ لَنَا وَ التَّسْلِیمِ لِمَا حَکَمْتَ فَأَزِحْ عَنَّا رَیْبَ الِارْتِیَابِ، وَ أَیِّدْنَا بِیَقِینِ الْمُخْلِصِین‏

 

بار خدایا، از تو راه خیر را مى‏ طلبم که تو به آن آگاهى. پس درود بفرست بر محمد و خاندان او و هر چه خیر است براى من مقدر فرماى. و به ما الهام کن شناخت راهى را که باید اختیار کنیم. و آن را وسیله ‏اى ساز که به آنچه براى ما مقرر کرده ‏اى راضى باشیم و در برابر حکم تو تسلیم شویم. پس غبار تردید از دل ما بزداى و ما را به یقینى چون یقین مخلصان یارى فرماى.

 

صحیفه سجادیه بخشی از دعای 33 (ترجمه آیتی) 

احد داوری
۲۴ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۵۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:

 یَا عَلِیُ‏ ثَلَاثٌ مُنْجِیَاتٌ‏ تَکُفُّ لِسَانَکَ وَ تَبْکِی عَلَى خَطِیئَتِکَ وَ یَسَعُکَ بَیْتُک‏ (تحف العقول ؛ ص7)

 

اى على، سه چیز نجات بخش است: این که زبانت را نگهدارى و بر گناهت گریان شوى، و در خانه‏ ات گشایش فرا آورى

(ترجمه پرویز اتابکی)

احد داوری
۲۲ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

تفاوت عید ولادت حضرت بقیةاللَّه با بقیه اعیاد اسلامی این است که اعیاد بزرگ، همه از گذشته حکایت میکنند؛ اما عید ولادت حضرت بقیةاللَّه به آینده نوید میدهد. برای همین است که دلهای مؤمنین، به این روز بزرگ و این ولادت عظیم وابسته است.

(مقام معظم رهبری 08 /08 /1380)

 

این ولادت بزرگ و این حقیقت عظیم، متعلّق به یک ملت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلق به بشرّیت است. این «میثاق الله الّذی أخذه و وکَّده»[زیارت آل یاسین]، میثاق خدا با انسان است. «وعد الله الذی ضمنه» [زیارت آل یاسین]؛ این، وعده خداست که تحقّق آن را ضمانت کرده است. همه انسانهای طول تاریخ، نسبت به این پدیده عظیم و شگفت‌آور، احساس نیاز معنوی و قلبی کرده‌اند؛ چون تاریخ، از اوّل تا امروز و از امروز تا لحظه طلوع آن خورشید جهانتاب، با ظلم و بدی و پلیدی آمیخته بوده است. همه کسانی که از ظلمی رنج برده‌اند - چه آنهایی که به خودشان ظلم شده است و رنج برده‌اند و چه آنهایی که به ستمکشىِ دیگران نگاه کرده‌اند و رنج برده‌اند - با یاد ولادت این منجىِ عظیم تاریخ و بشر، در دلشان امیدی به وجود می‌آید.

 

به همین خاطر، شما میبینید که این حقیقت، مخصوص شیعه هم نیست؛ بل همه ادیان و مذاهب، عقیده دارند که یک منجی و یک دست مقتدر الهی، در مقطعی از تاریخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور، معجزه‌گری خواهد کرد.

 

فرقی که ما شیعیان با دیگران و بقیه فِرَق اسلامی و غیر اسلامی داریم، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را میشناسیم؛ اسمش را میدانیم، تاریخ ولادتش را میدانیم، پدر و مادر و آباء و اجداد عزیزش را میشناسیم و قضایایش را میدانیم؛ ولی دیگران اینها را نمیدانند. آنها عقیده پیدا نکردند یا باخبر نشدند و نمیدانند؛ ولی ما میدانیم. تفاوت این جاست. به همین دلیل است که توسّلات شیعه، زنده‌تر و پرشورتر و با معناتر و با جهت‌تر است.

 (مقام معظم رهبری (17/ 10/ 1374)

احد داوری
۲۱ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۴۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

دل را ز بیخودی سر از خود رمیدن است

جان را هوای ز قفس تن پریدن است

 

از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان

بانگ جرس به شوق به منزل رسیدن است

 

دستم نمی رسد که دل از سینه بر کنم

باری علاج شکر گریبان دریدن است

 

شامم سیه ترست ز گیسوی سرکشت

خورشید من بر آی که وقت دمیدن است

 

سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی

مرغ نگه در آرزوی پر کشیدن است

 

بگرفته آب و رنگ ز فیض حضور تو

هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است


با اهل درد شرح غم خود نمی کنم

تقدیر غصه دل من ناشنیدن است

  

آن را که لب به دام هوس گشت آشنا

روزی «امین» سزا لب حسرت گزیدن است

 

شعر از مقام معظم رهبری

 

احد داوری
۲۰ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

مَن اُعطِیَ لَهُ خَمسا لَم یَکُن لَهُ عُذرٌ فی تَرکِ عَمَلِ الآخِرَةِ : زَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعینُهُ عَلى أمرِ دُنیاهُ وآخِرَتِهِ ، وبَنونَ أبرارٌ ، ومَعیشَةٌ فی بَلَدِهِ ، وحُسنُ خُلُقٍ یُداری بِهِ النّاسَ ، وحُبُّ أهلِ بَیتی .

به هر کس ، پنج چیز داده شود ، دیگر عذرى در ترک کار آخرت ندارد: زن شایسته اى که او را در کار دنیا و آخرتش کمک رسانَد ؛ پسرانِ نیک [و فرمان بردار] ؛ داشتن شغل در شهر خود ؛ اخلاق خوشى که به سبب آن ، با مردم ، مدارا [و خوش رفتارى] کند ؛ و دوست داشتن خاندان من .

 

الدعوات : ص 40 ح 97

احد داوری
۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

امام علی علیه السلام: 

...یَشتَرطُ علَى الّذی یَجعَلُهُ إلَیهِ أن یَترُکَ المالَ على اُصولِهِ ، و یُنفِقَ مِن ثَمرِهِ حَیثُ اُمِرَ بهِ و هُدِیَ لَهُ ، و ألاّ یَبیعَ مِن أولادِ نَخیلِ هذهِ القُرى وَدِیَّةً حتّى تُشکِلَ أرضُها غِراسا .

 

ـ در وصیّت نامه اى درباره نحوه عمل با اموالش:

.... و بر کسى که این مال را به او مى سپارد شرط مى کند که اصل مال را نگه دارد و درآمد آن را در راه هایى که بدان فرمان داده شده و به آن راهنمایى شده است، به مصرف برساند و نهال هاى درختان خرما را که از نخلستان این آبادى ها مى روید نفروشد تا زمین نخلستان به گونه اى بارور گردد که گویى زمینى دیگر است.

 

نهج البلاغة : نامه 24.

احد داوری
۱۸ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۳۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

امام علی علیه السلام:

العافِیَةُ عَشرَةُ أجزاءٍ ، تِسعَةٌ مِنها فی الصَّمتِ إلاّ بِذِکرِ اللّهِ ، و واحِدٌ فی تَرکِ مُجالَسَةِ السُّفَهاءِ .

 
عافیت ده جزء است. نُه جزء آن در دم فرو بستن است مگر از یاد خدا و یک جزء در ترک همنشینى با نابخردان.

 
تحف العقول : 89.

احد داوری
۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

دستگیری من در اوایل ماه شعبان بود. روزها گذشت و ماه مبارک رمضان نزدیک شد. من شنیدم که رئیس بازجوها در راهرو رفت و آمد می کند. وقتی صدای گام هایش به سلولم نزدیک شد، صدایش زدم. در را باز کرد و حالم را پرسید. او مرا «شیخ» خطاب می کرد، حتی از روی بد جنسی «شین » شیخ را هم کسره می داد، حال آنکه امثال مرا سید خطاب می کنند.

 

به او گفتم ماه رمضان نزدیک است و من نمی توانم اعمال این ماه مبارک اعم از نماز و روزه و دعا را در این سلول انجام دهم، پس مرا در این ماه آزاد کنید.

گفت: عجب! ماه رمضان در پیش است؟ اینجا مناسب ترین جا برای روزه داری است، هذا مسجد (اشاره کرد به سلول) و هذا حمام (اشاره کرد به حمام های زندان) همین جا بمان ، نماز بخوان و روزه بگیر.

 

من می دانستم که او مرا آزاد نمی کند، اما من خواسته بزرگی از او طلب کردم تا خواسته کوچک را بپذیرد.

فورا به او گفتم: بسیار خب، اجازه بده من یک قرآن داشته باشم.

گفت: اشکالی ندارد

اجازه داد یک قرآن از منزل برایم آوردند.

خواندن قرآن در تاریکی شدید غیر ممکن بود، به نگهبان گفتم: می خواهم قرآن بخوانم؛ در را برایم کمی باز کنید. رفت اجازه گرفت. اجازه دادند که در به اندازه ده سانتیمتر باز گذاشته شود و همین برای خواند کافی بود. لذا در این ماه خیلی قرآن خواندم و خیلی هم حفظ کردم. البته توام شدن شکنجه با تلاوت و روزه، چشم مرا ضعیف تر کرد.

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه  217 -220

احد داوری
۱۶ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۵۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 هوا رو به سردی می رفت، نزدیک غروب آفتاب بود  و من هنوز نماز نخوانده بودم. از آنها خواستم که وضو بگیرم. به من اجازه دادند تا برای وضو گرفتن، به سر شیر آب بروم.

 

وقتی از جلوی در سلول ها می گذشتم، احساس کردم که این زندانیان می کوشند از برخی درزهای در و روزنه کوچک روی آن، مرا ببینند. همین طور که من از برابر یکی از درها می گذشتم، صدای آهسته و لرزانی شنیدم که می گفت من فلانی ام. متوجه شدم او یکی از همرزمان است که در همان روز یا روز پیش دستگیر شده بود و من تا آن لحظه از دستگیری اش اطلاع نداشتم.

 

احساس کردم که روحیه زندانیان بسیار ضعیف است؛ لذا با صدای بلند با نگهبانان شروع به صحبت کردم تا زندانیان صدای مرا بشنوند و مقداری روحیه به آنها بدهم. مثلا یک بار می پرسیدم محل وضو گرفتن کجاست و بار دیگر جهت قبله را می پرسیدم.

 

به خاطر دارم وقتی جهت قبله را می پرسیدم، یکی از آنها پاسخ داد: به سمت گوشه (یعنی گوشه سلول). با صدای بلند گفتم: بله، گوشه سلول همواره قبله است ! و این کنایه است از توجه قلب انسان مومن به خدا؛ کنج سلول همواره همراه با یاد و نام خدا برای مومن است و مثل حرم الهی و مکه است که به تعبیر قرآن در سرزمین برهوت واقع شده.

 

یکی از نگهبانها از من خواست عمامه ام را بردارم. قبول نکردم. گفت: مقررات زندان چنین ایجاب می کند، گفتم: من این مقررات را قبول ندارم. من تاکنون در زندان های قبلی عمامه ام را به کسی تحویل نداده ام.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 206

احد داوری
۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

فراموش نمی کنم که همان شب [آزادی از زندان] پس از بازگشت به منزل، برای تشرف به زیارت حضرت رضا علیه السلام و نماز در مسجد گوهر شاد، به حرم رفتم. دیر وقت بود و صحن تقریبا خالی بود؛ اما از دور دو تن از دوستان و همدرس های خود را دیدم که با یکی از آنها علقه خاصی دارم و قیافه ما نیز آن چنان شبیه به هم است که اگر کسی ما را نشناسد، گمان می برد با هم برادرم. از این تصادف، بسیار خوشحال شدم؛ زیرا انتظار نداشتم کسی را در آنجا ببینم. با شوق دیدار چهره هایی که زندان میان من و آنها فاصله انداخته بود، به سوی آن دو رفتم. انتظار داشتم آنها هم به محض دیدن من به سویم بیایند و بعد از این مدت جدایی، از دیدار من خوشحال شوند.

 

به طرف آنها رفت و نزدیکشان رسیدم. می خواستم سلام کنم که دیدم از من رو می گردانند! گویی یکی از آن دو به دیگری گفته بود؛ او اکنون از زندان خارج شده و شاید تحت نظر است؛ پس، از او دوری کنیم! این برخورد، مرا  سخت متاثر کرد. یک فرد زندانی مانند من که چند ساعتی است از زندان آزاد شده، از دوستان و بویژه از کسانی که قاعدتا باید همان دغدغه ها و امیدها و آرمان های اسلامی او را داشته باشند، توقع چنین برخوردی را ندارد!

 

در حقیقت من این گونه برخوردها را از برخی روحانیون، فراوان دیده ام! در حالی که به عکس آنها، جوانان - اعم از طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه - در مواقعی که به زندان می افتادم و مورد ستم رژیم واقع می شدم، بیشتر دُور مرا می گرفتند و به من می پیوستند

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 191 و 192

احد داوری
۱۴ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

به من اطلاع داده شد که برخی، در زندانِ درجه داران شرابخواری می کند . در این زندان و زندان قبلی دیدم که کسانی «بنگ» را به عنوان مواد مخدر استعمال می کنند؛ زندانیان می چرخند و بنگ می کشند و در حالتی شبیه به اغما، هذیان می گویند.

 

یک جوان سالم وقتی وارد این زندان ها می شد، به ناچار فاسد می گردید چون بیشتر به یک گنداب متعفن شبیه بود و هر کس - به جز کسانی که خدا به آنها رحم کرده باشد - در آن می افتاد، به گند و فساد آن دچار می شد. تازه اینجا به عنوان زندان نظامی، تابع یک انضباط دقیق بود؛ حال قیاس کنید که زندان های غیر نظامی در چه وضعی بودند!

 

بدین جهت، من  ضمن تلاش هایم در داخل زندان ، تلاش می کردم تا در این جو سراسر آلوده، هر کس را بشود نجات داد، نجات دهم. کمی مانده به رمضان، زندانیان را جمع کردم، برایشان وعظ کردم و مرگ و آخرت و حساب قیامت را به یادشان آوردم.

 

آنها به من قول دادند و قسم خوردند که روزه بگیرند. واقعا هم روز اول روزه گرفتند؛ روز دوم هم تا ظهر تحمل کردند، اما در اثر جو فاسد زندان، اراده آنها سست شد. لذا تاثیر موعظه من در آنها به پایان رسید و روزه خود را خوردند! در خاطراتم نوشتم که چه کسی فقط روز نخست را روزه گرفت و چه کسی روزه را تا ظهرِ روز دوم ادامه داد و سپس خورد.

 

منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مد ظله العالی) از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی)، صفحه 185

احد داوری
۱۳ فروردين ۹۹ ، ۱۰:۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

آلوسی از علمای سلفی مذهب اهل تسنن در قرن سیزدهم در تفسیر روح‌المعانی سیزده روایت از امام رضا علیه‌السلام در ذیل آیات گوناگون برای تبیین بهتر مفهوم آیات یا بیان نکات استطرادی آورده است. وی برای حضرت علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام تعابیر گوناگونی به کار برده است که در اغلب موارد بیانگر احترام خاص به حضرت است، ایشان هیچ موردی از خطا و اشتباه برای امام رضا علیه السلام در تفسیر خود ذکر نکرده است. یعنی دیدگاه عموم علما - حتی علمای سلفی مذهب - در باره ائمه اهل بیت علیهم السلام با دیدگاه شیعه در باره عصمت ائمه علیهم السلام در عمل به هم نزدیک است (هر چند در ظاهر برخی علمای اهل تسنن عصمت آنها را قبول نداشته باشند)

 

الف: تعبیر با «رضی‌الله‌عنه» ( ج ۱۴ ص ۱۱۳؛ ج‏۱۲ ص ۲۲؛ ج‏۱۳ ص ۹۱؛ ج‏۱۰ ص ۳۳۶؛ ج‏۱۴ ص ۳۳۹؛ ج‏۸ ص ۳۷۵؛ ج‏۸ ص ۳۱۰؛ ج‏۶ ص ۳۶۱؛ ج‏۱۲ ص ۲۰)

 

ب: تعبیر به همراه «علیه‌السلام» ( ج‏۱۵ ص ۳۹۵؛ ج‏۱۳ ص ۲۱۶)

 

ج: تعبیر با نام «الرضا» بدون پسوند ( ج ۲ ص ۹۹؛ ج ۴ ص ۳۶۲)

 

همچنین گاهی از حضرت با کنیه ابا الحسن (ج‏۱۴ ص ۳۳۹؛ ج‏۱۲ ص ۲۰)، ابا عبدالله ( ج‏۱۳ ص ۹۱؛ ج‏۱۰ ص ۳۳۶) یاد کرده و گاهی در کنار نام پدرانش (علی بن موسی‌الرضا) یاد می‌کند (ج‏۸ ص ۳۷۵؛ ج‏۸ ص ۳۱۰؛ ج‏۱۵ ص ۳۹۵؛ ج‏۶ ص ۳۶۱).

 

منبع:  آلوسی، سید محمود، ۱۴۱۵ ق، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم‏ و السبع المثانی، بیروت‏، دارالکتب العلمیه

احد داوری
۱۲ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۳۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر