مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله جوادی آملی» ثبت شده است

 

چه بسا به ذهن انسان خطور کند که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) به خاطر نسبت های ویژه ای که با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر المومنین (علیه السلام) و ائمه اطهار (علیهم السلام) داشته به چنین منزلت و مناقب بیشماری دست یافته است،

 

لیکن حقیقت این است که همه این کمالات  به جهت بلندمرتبگی وجود خود آن بانوست، نه به لحاظ پیوندهای اعتباری او؛

زیرا دیگران نیز در آن پیوندها با او برابر یا از او برترند؛

چنانکه فرزندی پیامبر اکرم‏(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و همسری امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ویژه او نبود و دیگران نیز فرزند نبی اکرم‏(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و همسر حضرت علی(علیه‌السلام) بوده ‏اند و در این پیوندها با او برابرند.

مادری امامان معصوم(علیهم‌السلام) نیز ویژه آن حضرت نیست و فاطمه بنت اسد در مادری امامان معصوم(علیهم‌السلام) از او برتر است؛ زیرا آن حضرت مادر یازده امام معصوم و این بانو نیز مادر دوازده امام معصوم است و هرگز مقامش به مقام منیع حضرت زهرا(علیهاالسلام) نمی‏رسد.

 

منبع: فاطمه (سلام الله علیها) اسوه بشر، آیت الله جوادی آملی ص 59

احد داوری
۲۶ آذر ۰۰ ، ۲۲:۱۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در اُسوه قرار دادن آن بانو [حضرت زهرا علیها السلام] فرقی بین زن و مرد نیست؛ یعنی مردانِ سالکِ کوی وَلا موظف اند به آن حضرت (علیهاالسلام) اقتدا نمایند چنان که زنان سالک کوی صفا مکلف اند به حضرت امیر المؤمنین(علیه السلام) تأسّی نمایند؛ زیرا بسیاری از وظایف دینی مشترک بین زن و مرد است که مهم ترین آن ها را عقائد، علوم، فضایل نفسانی تشکیل می دهد و در وظایف اختصاصی نیز هر کدام از آن دو معصوم، همتایِ هم دستورهای لازم داده اند.

 

 درباره حضرت زهرا (علیهاالسلام) سخن گفتن سَهل و ممتنع است، سُهولتش برای فراوانی فضیلت است و امتناع و صعوبت آن برای عمق و ژرفای غیر قابل غوص و شنای آن می باشد.

 

منبع: سروش هدایت، آیت الله جوادی آملی، ج 1 ص 226 و 227

احد داوری
۱۵ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۱۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مردی که نشانه سجده، همچون دیناری مدوّر بر پیشانی او نقش بسته بود بر درِ بارگاه سلطانی به انتظار «صله» نشسته بود؛ زاهد صاحبدلی به این داغدار گفت: تو که آن سکه را بر پیشانی داری، چرا در آستانه سلطانی؟ زاهد دیگری گفت: این سکّه (داغی که بر پیشانی داشت) قلب و مغشوش است و خریدار ندارد.

 

مراحل اخلاق در قرآن، آیت الله جوادی آملی - صفحه   96

 

احد داوری
۱۱ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۵۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

  

صاحب‏دلی با لباس ژنده و چرکین به حضور صاحب‏ مقامی باریافت. به او گفتند: با این لباس به پیشگاه چنان مقامی رفتن عیب است. او در جواب گفت: با لباس چرکین نزد بزرگی رفتن عیب نیست، بلکه با همان لباس چرکین ازحضور وی برگشتن ننگ است؛ زیرا این گونه بازگشت نشان این است که آن ‏صاحب‏ منصب او را لایق ندانست و ردّ کرد و انعام و هدیه و عطیه‏ ای بدو نبخشید.

 

صهبای‏ حج ، آیت الله جوادی آملی- صفحه  386

 

احد داوری
۱۰ مرداد ۹۹ ، ۰۷:۱۳ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

گاهى مرحوم علّامه [طباطبایی] سعى مى کردند یک لجنه اى تشکیل بدهند که نامه هایى که از خارج و داخل به محضر ایشان مى آید، بى جواب نماند، چون ایشان بعد از این که  المیزان  را نوشتند و منتشر شد، بسیارى نامه ها از کشورهاى خارج و داخل مى رسید که سؤال هاى متفرقه مى کردند. عده اى از دوستان را در همان منزل خودشان دعوت کردند. ایشان در آخر کوچه ارک، نزدیک منزل مرحوم آقاى زنجانى مى نشستند. مستأجر بودند. در همان جلسه کارها تقسیم شد. بنا شد بعضى روى قسمت هاى فقهى کار کنند و بعضى روى قسمت هاى فلسفى.

 

بعضى قسمت تفسیرى و بعضى هم قسمت هاى دیگر. مرحوم آقاى بهشتى رحمه الله قسمت فقهى را قبول کردند. بنده و مرحوم آقاى مفتح رحمه الله قسمت دیگرى را و هر کدام از آقایان نیز همچنین، منتهى حوادث، یکى پس از دیگرى پیش آمد و جلسه خیلى ادامه نداشت. در همان جلسه اوّل که مرحوم آقاى بهشتى گفتند.: من قسمت فقهى را به عهده مى گیرم، مرحوم طباطبائى رحمه الله نامه اى را که از ایشان سؤال کرده بودند: «سکه در اسلام از چه موقع شروع شد و- براى مثال- رابطه سکه و اسکناس چیست؟ آیا آثار فقهى هم بر آن مترتب است یا نه و آیا بر اسکناس زکات است یا نه؟ خرید و فروش اسکناس به چه صورت است؟» فوراً به مرحوم آقاى بهشتى دادند و گفتند: «شما در این زمینه تحقیق بکنید».

 

مرحوم آقاى طباطبائى این کار را مى کردند و اصرار داشتند که دوستانشان متفکر باقى بمانند؛ لذا سعى کردند که  برهان شفا را تدریس کنند. یک شب پیشنهاد دادند که  برهان شفا را تدریس کنند، چون ابن سینا منطق را خیلى با قدرت و استحکام نوشته است.

خاطره از آیت الله جوادی آملی

 

منبع: مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 710

احد داوری
۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۷:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پیامبر اکرم‏ (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بر روی دَرِ بهشت حلقه‏  ای از یاقوت سرخ است، بر صفحه‏ ای زرّین. هنگامی که آن حلقه بر صفحه زرین کوفته شود، صدا و طنین آن «یا علی» است؛

«إنّ حلقة باب الجنة من یاقوتة حمراء علی صفائح الذهب، فإذا دقّت الحلقة علی الصفحة طنّت وقالت: یا علی».[بحار الانوار ج8 ص 122]

 

این حدیث شریف را استاد علامه طباطبایی(رضوان‏ اللّه‏ علیه) در مجلس درس چنین شرح دادند:

 

سرّ این که صدای کوبه در بهشت «یاعلی» است، این است که بر طبق معمول، کسی که بخواهد وارد خانه‏ ای شود، دقّ‏ الباب می‏ کند و صاحب خانه را صدا می‏ زند تا با اجازه و اذن او وارد شود، و چون صاحب بهشت علی(علیه‌السلام) است، صدای طنین در «یاعلی» است. این مقام از آن حضرت و اهل بیت(علیهم‌السلام) است.

 

منبع: شمیم ولایت، آیت الله جوادی آملی، صفحه 149 -  151

احد داوری
۳۰ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۱۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

جابر از امام باقر(علیه‌السلام) نقل می‏ کند که امیر مؤمنان (علیه‌السلام) هنگام بازگشت از نهروان، در کوفه خطابه‏ ای ایراد کرد؛ زمانی که شنید، معاویه او را دشنام می‏ دهد و اصحاب او را به شهادت می‏ رساند. آن حضرت پس از حمد خدا و درود بر رسول اکرم‏(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر آیه (وأما بنعمة ربّک فحدّث)[ضحی: 11] در کتاب خدا وجود نداشت، فضایل خود را برنمی‏ شمردم.

 

آنگاه فرمود: ای مردم! خبرهایی به من رسیده و می‏ دانم که اجلم نزدیک شده است... و من در میان شما وا می‏ گذارم آنچه را که رسول‏ خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در میان امت بر جای گذاشت و آن کتاب و عترت او است؛ «أیها الناس إنه بلغنی ما بلغنی وإنّی أری قد اقترب أجلی... وإنی تارک فیکم ما ترکه رسول‏اللّه‏(صلی الله علیه و آله و سلم): کتاب اللّه وعترتی». آنگاه در شمار فضایل خویش فرمود: من دروازه شهر علم و خزانه‏ دار علم رسول‏خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و وارث آن هستم؛ «أنا باب مدینة العلم وخازن علم رسول‏اللّه‏(صلی الله علیه و آله و سلم) و وارثه»[ بحارالأنوار، ج33، ص283].

 

امیر مؤمنان(علیه‌السلام) در این خطابه برخی تعبیرهای رسول‏ اکرم‏(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره خودش را در نظر داشت؛ پیامبر اکرم‏(صلی الله علیه و آله و سلم) به علی(علیه‌السلام) فرمود: «أنا مدینة العلم وأنت یا علی بابها»[بحار الانوار، ج10، ص120]؛ من شهر علمم و تو ای علی دَرِ شهر علم پیامبر هستی.

 

رسول اکرم‏(صلی الله علیه و آله و سلم) در این کلام بلند، امیر مؤمنان(علیه‌السلام) را دَرِ شهر علم رسالت معرفی کرد نه دربان و حاجب آن، و بین این دو تفاوت بسیار است؛ دربان هم حاجب است و هم محجوب؛ زیرا هم خود حق ورود به حرم ندارد و هم حق ندارد دیگری را به حرم راه بدهد. اما در دو چهره دارد؛ چهره‏ای به درون حرم و چهره‏ ای به بیرون. پس در گرچه حاجب دیگران است، ولی خود محجوب نیست. راهیابی به شهر علم پیامبر، جز از راه علی و اولاد علی (علیه‌السلام) میسور کسی نیست و اگر آنان کسی را راه ندادند و با آنان پیوند نداشت، به درون شهر راه ندارد.

 

منبع: شمیم ولایت، آیت الله جوادی آملی، صفحه 149 -  151

احد داوری
۲۹ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بدترین مشکل برای رهبران الهی ضعف فرهنگی مردم است؛ موسای کلیم که از پیامبران بزرگ اولوالعزم بود. کسی است که از دریا و شمشیر نمی‏ ترسید. وقتی ذات اقدس خداوند به او دستور داد که به سوی دریا حرکت کن، بنی‏ اسرائیل معترضانه به او گفتند: ای موسی! دریا در پیش رو و شمشیر فراعنه در پشت سر ماست و ما را بین دو مرگ میخکوب کرده ‏ای.

موسی(علیه‌السلام) گفت: چنین نیست، زیرا پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ (کَلاّ إنّ معی ربّی سیهدین)[شعراء: 62]. با حرف ردع «کلاّ» آنان را خاموش کرد و فرمود امواج دریا و شمشیر فراعنه در اختیار خدا است. اگر خدا بگوید باز گرد، باز می گردم و پیروز می‏ شوم و اگر بگوید به دریا برو به دریا می‏ روم. ... موسای کلیم که بین دو مرگ به یاد خدا بود و امنیت خود را از خدا دریافت کرده بود، احساس ترس نکرد ، اما وقتی ساحران فرعون چوب‏ها و طناب‏ها را در میدان مبارزه انداختند: (سحروا أعین الناس واسترهبوهم)[اعراف: 116]، مردم که تماشاچی میدان مسابقه بودند، دیدند که مارهای فراوانی در این میدان در جنب و جوش است. موسایی که عصا را اژدها می‏ کند و خود اژدها افکن است، در این‏صحنه ترسید: (فأوْجس فی نفسه خیفة موسی)[طه: 67].

 

امیرمؤمنین(علیه‌السلام) در تحلیل ترس حضرت موسی می‏ فرماید: موسای کلیم برای خود نترسید، ترس وی از این بود که جاهلان پیروز شوند و مردم را به گمراهی بکشانند. ترس موسای کلیم از این بود که ساحران با عصاها و طناب‏ها میدان مسابقه را میدان مار کردند. او اگر عصا را بیندازد و آن هم یک مار بشود و مردم نتوانند بین سحر ساحران و اعجاز او فرق بگذارند، چه کند؟ «لم یوجِس موسی (علیه‌السلام) خیفةً علی نفسه، بل أشفق من غلبة الجُهّال ودول الضلال»[ نهج البلاغه، خطبه 4]. آن که نتواند بین سحر و معجزه فرق بگذارد، با او چه می‏ توان کرد؟ آن صحنه جای این نبود که کسی از سر نصیحت بگوید: «سحر با معجزه پهلو نزند دل خوش‏دار»؛ زیرا بر اثر ضعف فکری مردم سحر با معجزه پهلو می‏ زد و موسای کلیم از ضعف فکری مردم می‏ ترسید.

 

هراس رسول گرامی اسلام نیز از این بود که مردم نتوانند تشخیص بدهند که ولایت علی بن ابی‏ طالب(علیه‌السلام) در رخداد غدیر، حکم ‏خدا و نصب الهی است. شخصیت علی(علیه‌السلام) همانند ندارد و هرگز سخن از امارت و سلطنت در میان نیست.

خدای سبحان فرمود: (واللّه یعصمک من النّاس) (مائده: 67)؛ یعنی کاری می‏ کنم که طرز فکر مردم دگرگون شود و مردم کار تو را توطئه نپندارند و تو را متهم نکنند. ... خدای سبحان حادثه غدیر را با چنین اهمیّتی برای رسول گرامی تحلیل و تبیین کرد.

 

منبع: شمیم ولایت، آیت الله جوادی آملی، صفحه 118 -  120

احد داوری
۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در سراسر جهان هستی، همه نعمت‏های مادی و معنوی از سوی خدای سبحان است؛ (ومابکم من نعمةٍ فمن اللّه)[نحل: 53]. نعمت‏هایی که انسانهای عادی هرگز توان شمارش آن را ندارند: (وإن تعدّوا نعمة اللّه لاتُحْصوها)[نحل: 18].

 

خدای سبحان در قرآن کریم گاهی از نعمت‏های مادی و روزی‏ های ظاهری مانند آسمان، زمین، آفتاب وماه یاد می‏ کند و گاهی از نعمت‏های معنوی و باطنی؛ چنان‏که به عیسای مسیح می‏فرماید: به یاد نعمت‏هایی باش که به تو و مادرت مریم دادم، آن‏گاه که تو را به روح القدس تأیید کردم که در گهواره و نیز در میانسالی با مردم سخن گفتی وآن‏گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و آنگاه که به اذن من از گِل پرنده می‏ساختی، پس در آن می ‏دمیدی و به اذن من پرنده‏ای می‏ شد و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا می‏دادی و آن‏گاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون می‏آوردی (مائده: 110)

درباره بنی‏ اسرائیل نیز نعمت‏های محدودی را یادآوری کرده، می‏فرماید: به یاد نعمت‏هایی باشید که به شما دادم؛ (بقره: 47)

 

نعمت‏های معنوی مراتب و درجاتی دارد که برترین آن‏ها نعمت رسالت و امامت است. از این رو، در قرآن کریم از هر دو نعمت به «منّت» (نعمت سنگین و توان فرسایی که حمل و هضم آن دشوار باشد، نه منّت زبانی) یاد می‏کند؛ درباره رسالت و بعثت پیامبران می‏فرماید: (لقد منّ اللّه علی المؤمنین إذ بعث فیهم رسولاً من أنفسهم)[ آل عمران: 164] و درباره امامت نیز می‏فرماید: (ونرید أن نمنّ علی الذین اسْتُضعفوا فی الأرض ونجعلهم أئمّةً ونجعلهم الوارثین)[قصص: 5]؛ زیرا پیامبران و امامان تأمین کنندگان سعادت ابدی انسان هستند.

 

در قرآن کریم تنها درباره جریان غدیر خم و ولایت امیرمؤمنان(علیه‌السلام) تعبیر منحصر به فرد «اتمام نعمت» آمده است: (الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی)[مائده: 3]. سخن از «أنعمت علیکم» نیست، بلکه خداوند می‏فرماید: (أتممت علیکم نعمتی)؛ «نعمتم را بر شما تمام کردم»؛ یعنی همان طور که نبوت و رسالت پیامبر اکرم‏(صلی الله علیه و آله و سلم) کامل‏ترین نبوّت و رسالت است و پس از آن نبوّتی نیست، ولایت و امامت علی و اولاد علی(علیهم‌السلام) نیز کامل‏ترین ولایت و امامت است و پس از آن امامتی نیست.

 

از منظر قرآن کریم در غدیرخم که عید بزرگ ولایت است، نعمت‏های معنوی الهی به برترین حدّ وبالاترین نصاب خود رسید. حال چون نعمتی برتر از ولایت علی و اولاد علی(علیه‌السلام) نیست، عید غدیر برترین اعیاد امّت اسلامی است.

 

منبع: شمیم ولایت، آیت الله جوادی آملی، صفحه 112 - 114

احد داوری
۲۷ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این مقاله به طور مشترک با همکاری دانشجویان محترم کارشناسی ارشد خانم ها «حمیده شفیعی» و «سعیده آقائی اقدم» تدوین شده و در اولین شماره دو فصلنامه علوم قرآن و تفسیر معارج وابسته به بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء چاپ شده است.

نشریه معارج

چکیده

اندیشمندان و مفسران در بررسی قرآن کریم به ویژه در مطالعه آیاتی که با موضوعات علوم تجربی نسبتی دارند، رویکردهای متفاوتی برگزیده اند، برخی بر این باورند که هر علمی از علوم بشری را می توان در قرآن جستجو کرد، از سوی دیگر برخی مخالفان معتقدند قرآن هیچگونه رسالتی در حوزه‌ی علوم تجربی ندارد. در مقابل این دو طیف عده ای راه میانه را در پیش گرفته و با تخطئه دو دیدگاه قبلی یافته های قطعی علوم جدید را در قرآن کریم پذیرفته اند و آن را نشانه ای از اعجاز علمی این کتاب جامع بشری دانسته اند. از جمله باورمندان به این نظریه آیت الله جوادی آملی می باشند که با تصریح به این مطلب بر وثاقت این اندیشه افزوده اند. ایشان ضمن اشاره تلویحی به چنین اعجازی در قرآن کریم با بهره گیری از دلایل عقلی همچون دینی بودن همه علوم، جامعیت و جاودانگی قرآن و دلایل نقلی نظیر نوآوری قرآن در برخی مطالب علمی و تصریح ائمه اطهار علیهم‌السلام، به اثبات نظریه خویش پرداخته و آن را از پیرایه های عصر علم زده امروز مبرا دانسته اند. چنانکه پیرامون نسبت دادن هر دستاورد ظنّی علمی به قرآن هشدار می دهند. در این پژوهش سعی بر این است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی آرای آیت الله جوادی آملی پیرامون اعجاز علمی قرآن کریم که منطبق با یافته های علمی روز است، پرداخته شود.

کلید واژه ها: قرآن، علوم تجربی، اعجاز علمی، آیت الله جوادی آملی

متن کامل مقاله «اعجاز علمی قرآن در اندیشه آیت الله جوادی آملی»

احد داوری
۰۷ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر