مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۷۷ مطلب با موضوع «حدیث پژوهی» ثبت شده است

خلاصه ای از پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد با عنوان

بررسی فضای فرهنگی اجتماعی صدور خطبه های نهج البلاغه

چکیده:

 فهم خطبههای گرانسنگ نهجالبلاغه مرهون آشنایی با شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی عصر صدور این کلمات نورانی است؛ در این راستا نویسنده کوشیده است با ذکر اهمیت مساله، پیشینه تاریخی بحث را بازگو کند و ضمن تبیین روشهای فهم فضای صدور، موارد کاربرد آن را متذکر شده و با آسیب شناسی بحث، میزان تاثیر فرهنگ زمانه در خطبه های نهجالبلاغه را واکاوی نماید.

در بخش اصلی رساله، شمای کلی فضای فرهنگی اجتماعی عصر امام علی علیه السلام ارائه و زمینهصدور بیشتر خطبه های نهج البلاغه بیان شده است.

کلید واژه ها: امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، نهج البلاغه و فضای صدور، خطبه های نهج البلاغه،     فضای فرهنگی اجتماعی خطبه های نهج البلاغه

(فایل پی دی اف خلاصه کلی از پایان نامه و همچنین متن 30 صفحه آغازین پایان نامه با تغییرات جزئی در صفحه بندی)

مقاله ای از بخش مقدمات پایان نامه نیز در فصلنامه مطالعات تفسیری چاپ شده است که می توانید برای اطلاعات بیشتر و دریافت متن آن به اینجا مراجعه کنید.

احد داوری
۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شناخت معارف اصیل و پاسخگویی به شبهات ناشی از تضاد فکری در جوامع امروزی, وظیفه ای خطیر بر عهده دانش پژوهان و آگاهان دینی می گذارد تا روح معارف اسلامی را با شیوه های رسا تبیین کنند. در این راستا نویسنده به بررسی موضوع نماز در صحیفه سجادیه پرداخته است, وی با ذکر اهمیت مساله و تبیین مفاهیم اصلی موضوع, رسالت اصلی امام را هدایت انسان به سوی الله ذکر می کند که با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی محیط, امام سجاد علیه السلام از قالب دعا برای بیان مقاصد خود استفاده کرده است و تعداد معدودی از این دعاها در صحیفه سجادیه ذکر شده است. وی در پایان به طور مختصر اشاره های صحیفه سجادیه به نماز را در یک تقسیم بندی شش گانه بیان نموده است.

واژگان کلیدی: امام سجاد علیه السلام، صحیفه سجادیه، نماز، دعا، رسالت

 متن پی دی اف مقاله

احد داوری
۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

حضرت آیت الله مصباح یزدی در ماه رمضان سال جاری دعای 45 صحیفه سجادیه را با عنوان «نجواهای دلتنگی» شرح دادند که در بیست و پنج جلسه شرحی اخلاقی و عرفانی بر دعای وداع با ماه رمضان امام سجاد علیه السلام ارائه کردند، در قسمتی از این شرح (جلسه آخر) می فرمایند:

«درست است که ما وقتی می‌خواهیم اهل بیت علیهم‌السلام را بشناسیم، ابتدا از طریق کرامات‌شان ایشان را می‌شناسیم، و این شناخت باعث محبت ما به ایشان می‌شود، اما اگر کمی همت کرده، این ارتباط را حفظ و تکرار کنیم، به ایشان دل‌بستگی‌ای پیدا می‌کنیم به نام عشق، که ارزش یک لحظه آن، از صدها سال عبادت‌ بدون چنین حالی بیشتر است! ارزش برخی عبادت‌ها، تنها به‌خاطر توجه دل، هفتصد هزار بار از عبادت‌های دیگر بیشتر می‌گردد! مراتب خلوص در نیت کاری می‌کند که عبادت از یک بار، ده بار، هفتاد بار، هفت‌صد بار، صدهزار بار، هفتصد هزار بار و ... بیشتر ثواب پیدا کند. این درحالی است که ظاهر فیزیکی کار در همه مراتب یکسان است، اما باطن آن چنین مراتبی پیدا می‌کند. ارزش آن بوسه‌ای که تنها از روی محبت بر ضریح حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها زده می‌شود و در عمق دل زائر این است که بی‌بی‌جان دوستت دارم، سر و جانم فدای شما، و چیزی هم از شما نمی‌خواهم، بیشتر از بسیاری از پول‌ها، نذر و نیازها، اطعام‌ها و ... است.

...

اگر ما برای برآورده شدن حاجت هم صلوات می‌فرستیم، خوب است حاجت‌مان را در پیشگاه حضرت ولی عصر سلام‌الله‌علیه این قرار دهیم: آقا من هزار صلوات می‌فرستم تا شما از خدا بخواهید معرفت مرا به شما زیاد کند! اگر مزد می‌خواهیم این‌گونه مزد بخواهیم. باور کنیم که اگر لذایذ دنیا باشد یا نباشد، چندان فرقی نمی‌کند. با خود درباره آن روزهایی که بسیار خوش گذراندیم و روزهایی که بسیار بر ما سخت گذشت بیاندیشیم! به‌راستی اکنون چه‌قدر از آن خوشی‌ها یا سختی‌ها در یادمان باقی مانده است؟ هم روزهای سخت گذشت و هم روزهای شادی! واقعا هم گذشت! اکنون که فکر می‌کنیم گویا خوابی بیش نبوده‌اند. اما این معرفت و محبت است که در عمق دل ما تا ابد باقی می‌ماند و  باعث می‌شود انسان در عالم آخرت هم با ائمه اطهار علیهم‌السلام محشور باشد. این کجا و آن کجا؟! باید همت‌مان را بلندتر کنیم و اگر حاجت هم می‌خواهیم بیشتر روی حاجت‌های معنوی تکیه کنیم.»

برای دانلود صوت سخنرانی معظم له می توانید از پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی اقدام کنید و متن یکجای سخنرانی ها را از اینجا دانلود نمایید.

احد داوری
۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

مقاله حاضر در صدد بررسی پاسخ و پاسخگویی در نهج ‏البلاغه است, به همین منظور نویسنده به تعریف پاسخگویی پرداخته و آن را منحصر در پاسخگویی یک مسئول به مردم ندانسته‏ است؛ بلکه پاسخ به دشمنان را نیز جزو مهمی از پاسخگویی می‏ شمارد و در راستای تبیین دقیق موضوع به مسائلی همچون ضرورت بحث، ضرورت پاسخگویی، لوازم پاسخگویی, آداب عمومی و اختصاصی پاسخگویی ثمره پاسخگویی و آسیب شناسی آن از نگاه نهج ‏البلاغه اشاره کرده است.

این مقاله در آذرماه 1383 نوشته شده و متن پی دی اف آن را می توانید دانلود کنید.

احد داوری
۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۰:۱۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

در زمانی که دانشجوی دوره کارشناسی بودم دانشجویان دانشکده های علوم قرآنی در مقطع کارشناسی موظف به ارائه پایان نامه بودند و من هم موضوع «ولایت فقیه در قرآن واحادیث» را به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب کرده بودم  که در سال 1383 از آن دفاع کردم، اینک چکیده و صفحات آغازین آن:

چکیده

ولایت فقیه حکومت  مجتهد جامع الشرایطی است که دارای سه ویژگی «اجتهاد مطلق، عدالت مطلق، وقدرت مدیریت واستعداد رهبری» می‌باشد. حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی،  پاسخ به شبهات، معرفی اسلام اصیل وناب وسالم ماندن از تردیدهای نابودکننده ضرورت بحث را ایجاب می‌کند و ولایت فقیه یک بحث مستحدث فقهی نیست وقبل از امام خمینی نیز مطرح شده است ولی به صورت عینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اثر تلاشهای امام خمینی به عنوان گزینه‌ای بی‌بدیل در عصر غیبت ودر دنیای کنونی تحقق یافت. بحث ولایت فقیه چون مربوط به «فعل الله» است لذا مسأله‌ای کلامی است واز جهت فقهی به این جهت بحث می‌شود که بر فقیه جامع الشرایط واجب است که این وظیفه را انجام دهد وبر مردم عاقل نیز واجب است که ولایت چنین رهبری را بپذیرد و چون  این دو مربوط به «فعل مکلف» است. در علم فقه بحث می‌شود. «ولایت فقیه» ولایت  بر عقلا وفرزانگان است نه ولایت بر مجانین ودیوانگان و مردم با پذیرش دین و ولایت حاکم دین خدا را در جامعه‌ متحقق می‌سازند وامکان تشکیل حکومت اسلامی را فراهم می‌کنند. در نظام اسلامی فقیه «ولی» مردم است نه «وکیل» مردم و همچنین ولایت فقیه به اشخاص ربطی ندارد بلکه ولایت فقه مطرح است و فقیه شخصیت حقوقی است و چون ولایت فقیه مسأله‌ای کلامی است. لذا ولی فقیه به مقام ولایت منصوب می‌شود. از لحاظ عقلی به خاطر ضرورت نظم در جامعه‌ی اسلامی واستمرار اجرای قوانین اسلام باید ولی فقیه بر جامعه حاکم باشد. در قرآن کریم به صراحت از ولی فقیه بنا به عللی سخن به میان نیامده است ولی آیه‌ی امر به معروف ونهی از منکر، آیات حدود وتعزیرات، آیات قضاوت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم،  آیه‌ی ادای امانت وآیه‌ی ‌اطاعت از اولی الامر از باب تطبیق مصداق یا با استدلالهای منطقی می‌توانند دلیل بر ولایت عامه‌ی فقیه باشند و مقبوله‌ی عمر بن حنظله، روایت ابی خدیجه، توقیع شریف، حدیث خلفای پیامبر وصحیحه‌ی قداح از جمله روایاتی هستند که به طور صریح دلالت بر ولایت مطلقه‌ی انتصابی فقیه دارند. ولی فقیه علاوه بر شرایط عمومی باید دارای سه شرط اجتهاد مطلق، عدالت مطلق، وقدرت مدیریت واستعداد رهبری باشد و وظیفه‌ی حفاظت از اسلام ناب محمدی، افتاء، قضاء و ولاء بر عهده‌ی ولی فقیه است ولی فقیه کلیه‌ی اختیارت معصومین علیهم‌السلام - به جز موارد مختص به آنها - را داراست حتی فراتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که از آن تعبیر به «ولایت مطلقه‌ی فقیه» می‌شود.

واژگان کلیدی: ولایت فقیه، قرآن ، احادیث، ادله عقلی و نقلی.

دانلود صفحات آغازین پایان نامه

احد داوری
۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۷:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نام گذاری بر روی اشیاء، شهر ها، افراد و... از آغاز زندگی بشر وجود داشته است و انتخاب نام متناسب با موضوع، امری است مطلوب به طوری که حتی در دین اسلام انتخاب نام نیکو برای فرزندان از وظایف پدر و مادر شمرده شده است[1]. و خداوند خود را به نام های نیک ستوده است: اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى[2]؛ خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد.

خطبه های نهج البلاغه نیز به علت مضامین مهم یا مناسباتی که در آنها آمده است به نام هایی مشهور شده و از سایر خطبه ها مجزا گشته اند. البته معلوم نیست چه زمانی این اسامی بر خطبه ها نهاده شده ولی مسلم است که این اسامی قبل از جمع آوری خطبه ها توسط سید رضی نامگذاری شده است چرا که برخی مصادر قبل از سید رضی اسامی را آورده اند مثلا در کتاب «عقد الفرید» تالیف ابن عبد ربه اسم خطبه «غراء» (خطبه 83) ذکر شده است و برخی علمای شیعه نظیر کلینی، صدوق و ابن شعبه حرانی اسامی برخی خطبه ها مانند خطبه «وسیله» و «دیباج» را ذکر کرده اند؛[3] البته وجه تسمیه برخی خطبه ها چندان معروف نیست.

شناخت اسامی خطبه ها علاوه بر نشان دادن مهم ترین نکات برجسته خطبه از دیدگاه علما، نشان اهمیت وافر خطبه برای علما و  ادبا دارد و امکان ارجاع دادن و یافتن اسناد و مدارک خطبه های نهج البلاغه را بیشتر فراهم می کند.[4]

با این مقدمات کلی، وجه تسمیه برخی خطبه سوم ذکر می کنیم.

خطبه سوم: خطبه شقشقیه

این خطبه با عبارت «اما و اللّه لقد تقمّصها فلان‏ ... » آغاز شده و حضرت در آن مسائل مربوط به خلافت بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را بی پرده شرح می دهد و در عین کوتاهی، یک دوره تاریخ اسلام مربوط به خلفای عصر نخستین در آن خلاصه شده است و همچنین محتوا بیانگر آن است که حضرت خطبه را در اواخر عمر شریفش بعد از ماجرای جنگ جمل و صفین و نهروان ایراد فرموده است.[5]

در روایات آمده که این عباس می گوید: من در «رحبه» (میدانی مقابل دار الاماره کوفه) در نزد امیر مومنان علیه السلام بودم که مساله خلافت و پیشی گرفتن گذشتگان بر آن حضرت مطرح شد؛ امام آه عمیقی کشید و فرمود[6]: به خدا سوگند او پیراهن خلافت را بر تن کرد در حالى که خوب مى‏دانست موقعیّت من در مسئله خلافت همچون محور سنگ آسیاست که بدون آن هرگز گردش نمى‏کند....

امام خطبه را ادامه داد تا اینکه کسی از میان جمعیت بر خاست و نامه ای به حضرت داد و فکر امام را به امور دیگری متوجه ساخت به طوری که دیگر خطبه را ادامه نداد. ابن عباس تقاضا کرد تا امام خطبه را ادامه دهد که حضرت فرمود: «تِلْکَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ» که معادل آن در فارسى چنین است: «این شعله آتشى بود که از دل زبانه کشید و فرو نشست»[7]

بدین ترتیب نام خطبه از جمله اخیر گرفته شده است. لازم به توضیح است که «شقشقه» در اصل به معنى قطعه پوستى بادکنک مانند است که وقتى شتر به هیجان در مى‏آید از دهان خود بیرون مى‏فرستد و هنگامى که هیجانش فرو نشست به جاى خود باز مى‏گردد و با توجّه به این که خطباى زبردست هنگامى که در اوج هیجان و شور قرار مى‏گیرند به آنها «ذو شقشقة» گفته مى‏شود، جمله حضرت کنایه از این است که این سخنان، اسرار درون من بود که از سوز دل خبر مى‏داد، هنگامى که به هیجان آمدم ایراد خطبه کردم ولى الآن که به خاطر مطالعه نامه و سؤالات سائل، آن حال و هوا تغییر یافت دیگر آمادگى براى ادامه آن سخن را ندارم.[8]

 

[1] . ر.ک. کافی، ج6، ص48 و49

[2] . طه:20

[3] . المدخل الی علوم نهج البلاغه، ص 411.

[4] . پیشین

[5] . پیام امام، ج1، ص 318 و 319

[6] . آیینه نهج البلاغه، ج3، ص 101

[7] . پیام امام، ج1، ص 318

[8] . پیشین، ج1، ص 403

احد داوری
۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۶:۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

انسان در برابر هر یک از نعمت هایی که خداوند در اختیار او قرار داده است مسئولیتی دارد و مورد بازخواست قرار خواهد گرفت؛ همانگونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید: ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ[1] سپس در همان روز است که از نعمت [روى زمین] پرسیده خواهید شد. بی شک متناسب با بزرگی نعمت، مسئولیت نیز بزرگتر و بیشتر می شود و به تَبَع آن در صورتی که فرد قدر آن نعمت را نداند و استفاده صحیحی نکند دچار خسران و زیان خواهد شد.

 یکی از این نعمت ها «نزدیکان» هستند که شامل دوستان، خویشاوندان و سایر افرادی می گردد که به عللی از قبیل ارتباط فامیلی، ارتباط مکانی، ارتباط سنی یا ارتباط علمی و ... با انسان قرابت و نزدیکی دارند که در اسلام نسبت به آنها تاکید فراوانی شده است به طوری که در حدیث معروفی از حضرت زهرا سلام الله علیها حقوق همسایه بر خانه نیز مقدم شده است: الجار ثم الدار[2].

علی علیه السلام با توجه به اهمیت نزدیکان در زندگی انسان، متذکر نکته ای گردیده اند که اگر مورد توجه قرار گیرد بخشی از مشکلات نوجوانان، جوانان و حتی بزرگسالان را برطرف می کند. حضرت در سفارشی به مالک اشتر نخعی[3] می فرمایند: مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ[4] کسی را که نزدیکانش واگذارند، بیگانه او را پذیرا گردد.

شارحان نهج البلاغه در شرح این حکمت نوشته اند: مومنانی را می بینیم که خویشاوندانش از او دوری می کنند و او را یاری نمی کنند ولی خداوند افراد بیگانه ای را برای خدمت به آنها قرار می دهد تا او را یاری کنند. این موضوع را در مورد زندگانی رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم  آشکارا می بینیم که خویشاوندان نزدیکش از قریش او را یاری نکرده و بر ضد او دست به دست هم دادند و حتی رو در روی او ایستاندند ولی افراد قبیله اوس و خزرج که از لحاظ خویشی از همه مردم دور تر بوردند به یاری او قیام کردند[5]. همچنین در مورد حضرت موسی علیه السلام می بینیم که وقتی مادرش او را به رود نیل انداخت دشمنی او را گرفته و پرورش داد[6]: أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی[7] که او را در صندوقچه‏اى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى.

علاوه بر آنچه گفته شد می توان به حدیث امام نگاه دیگری نیز داشت؛ نگاهی که خود را مخاطب آن بدانیم و از باب یافتن وظیفه به آن نظری بیفکنیم که امام  می خواهد وظیفه ما را در مقابل خویشان و نزدیکانمان بیان نماید. به این صورت که اگر ما نزدیکان و دوستان خود را رها کنیم و به آنها توجهی نکنیم؛ بیگانگان و افراد نا اهل آنها را به خود جذب نموده و نحوه تفکر و اعتقادات و... خود را به آنها یاد خواهند داد.

آری! اگر به دوست، برادر و همسایه توجه نکنیم و جویای حال او نباشیم، در مشکلات دست آنها را نگیریم و وقتی با سختی های زندگی مواجه می شوند در کنارشان نباشیم و در شادی ها و غم های آنها شریک نباشیم و خلاصه حقوق هر چند کوچکی از آنها را ضایع کنیم باید منتظر آن باشیم که افراد لا ابالی و بیگانه به آنها نزدیک شده و تعلیمات نادرست، اعتقادات بی هویت و... را به آنها تحمیل کنند.

پس وظیفه ما در حفظ سلامت فکری و اعتقادی دوستان و نزدیکانمان دو چندان است.

آنچه گفتیم در مورد مسائل شخصی بود که می توان آن را به مسائل سیاسی و ارتباط بین کشورهای مختلف سرایت داد که این تطبیق را به خواننده واگذار می کنیم.

 

[1] . تکاثر: 8

[2] . وسائل الشیعه، ج7، ص 113

[3] . تمام نهج البلاغه، ص 741 و 742

[4] . نهج البلاغه، حکمت 14

[5] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 18، ص 118

[6] . بهج الصباغه، ج1، ص 393

[7] . طه: 39

احد داوری
۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۶:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر