مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۳۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم» ثبت شده است

 

علی علیه السلام از دور می آمد که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: او سید و سرور عرب است! عایشه پرسید: مگر شما سید و سرور عرب نیستید؟

حضرت فرودند: من سرور جهانیان هستم و او سید و سرور عرب است.

 

روى البیهقی فی «فضائل الصحابة» أنه ظهر علی بن أبی طالب من بعید فقال علیه السلام: هذا سید العرب فقالت عائشة: أ لست أنت سید العرب؟ فقال أنا سید العالمین و هو سید العرب. (تفسیر کبیر فخر رازی، ج 6 ص 524)

 

احد داوری
۱۳ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۰۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

همه آیات عذاب، پیامبر اعظم(ص) را متأثر می‌کرد، بخصوص آیه 23 سوره‌ی فجر که می‌فرماید: «؛ و‍َ جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنْسانُ وَ أَنّی لَهُ الذِّکری» .

 

در تفسیر شریف مجمع البیان ( ج10، تحقیق علامه شعرانی، ص 487 ) ذیل این آیه حدیثی به این مضمون آمده است:

 

هنگامی که این آیه نازل شد، حال پیامبر(ص) دگرگون شد تا آنجا که آثار آن در چهره‌اش نمایان گشت. اصحاب از مشاهده وضعیت پیامبر(ص) سخت نگران شدند و برخی از آنان نزد علی _علیه‌السلام_ رفته، عرض کردند امر مهمی رخ داده که این آثار را در پیامبر مشاهده کردیم؟ علی -علیه‌السلام- به سوی آن حضرت شتافت و آن حضرت را از پشت سر در بغل گرفت و میان دو کتفش را بوسید و عرض کرد: ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد امروز چه رخ داده است [ که اینگونه متأثر شده‌اید]؟

 

آن حضرت فرمود: فرشته وحی آمد واین آیه شریفه را بر من تلاوت کرد؛ از او پرسیدم جهنم چگونه آورده می‌شود؟ جبرئیل گفت: هفتاد هزار فرشته با هفتاد هزار ذمام او را می‌کشند و جهنم سرکشی می‌کند، به‌گونه‌ای که اگر رهایش کنند همه اهل محشر را می‌سوزاند.

من متوجه جهنم می‌شوم و جهنم می‌گوید: ای محمد، مرا با تو کاری نیست؛ زیرا خدا گوشت ترا بر من حرام کرده است. پس کسی در صحرای محشر نمی‌ماند مگر آنکه می‌گوید [ خداوندا نجات ده] خودم را، خودم را، و من می‌گویم امتم را، امتم را .

 

پاسخ از سایت آیت الله مصباح یزدی

 

احد داوری
۲۵ تیر ۹۹ ، ۰۸:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مردى از انصار نزد رسول اکرم آمد و سؤال کرد: «یا رسول اللَّه! اگر جنازه شخصى در میان است و باید تشییع و سپس دفن شود و مجلسى علمى هم هست که از شرکت در آن بهره مند مى شویم، وقت و فرصت هم نیست که در هر دو جا شرکت کنیم، در هر کدام از این دو کار شرکت کنیم از دیگرى محروم مى مانیم، تو کدامیک از ایندو را دوست مى دارى تا من در آن شرکت کنم؟».

 

رسول اکرم فرمود:

«اگر افراد دیگرى هستند که همراه جنازه بروند و آن را دفن کنند، در مجلس علم شرکت کن.

همانا شرکت در یک مجلس علم از حضور در هزار تشییع جنازه و از هزار عیادت بیمار و از هزار شب عبادت و هزار روز روزه و هزار درهم تصدق و هزار حج غیرواجب و هزار جهاد غیرواجب بهتر است.

اینها کجا و حضور در محضر عالم کجا؟

مگر نمى دانى به وسیله علم است که خدا اطاعت مى شود، و به وسیله علم است که عبادت خدا صورت مى گیرد. خیر دنیا و آخرت با علم توأم است، همان طور که شر دنیا و آخرت با جهل توأم است.»

 

مجموعه آثار شهید مطهری، ج 18، ص: 474

 

احد داوری
۱۹ تیر ۹۹ ، ۱۲:۳۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

رسول اکرم صلى اللَّه علیه و آله طبق معمول در مجلس خود نشسته بود. یاران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند. در این بین یکى از مسلمانان- که مرد فقیر ژنده پوشى بود- از در رسید و طبق سنت اسلامى- که هرکس در هر مقامى هست، همینکه وارد مجلسى مى شود باید ببیند هر کجا جاى خالى هست همان جا بنشیند و یک نقطه مخصوص را به عنوان اینکه شأن من چنین اقتضا مى کند در نظر نگیرد- آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه اى جایى خالى یافت، رفت و آنجا نشست.

 

از قضا پهلوى مرد متعین و ثروتمندى قرار گرفت. مرد ثروتمند جامه هاى خود را جمع کرد و خودش را به کنارى کشید. رسول اکرم که مراقب رفتار او بود به او رو کرد و گفت:

«ترسیدى که چیزى از فقر او به تو بچسبد؟!».

- نه یا رسول اللَّه!.

- ترسیدى که چیزى از ثروت تو به او سرایت کند؟.

- نه یا رسول اللَّه!.

- ترسیدى که جامه هایت کثیف و آلوده شود؟.

- نه یا رسول اللَّه!

- پس چرا پهلو تهى کردى و خودت را به کنارى کشیدى؟

 

- اعتراف مى کنم که اشتباهى مرتکب شدم و خطا کردم. اکنون به جبران این خطا و به کفاره این گناه حاضرم نیمى از دارایى خودم را به این برادر مسلمان خود که درباره اش مرتکب اشتباهى شدم ببخشم.

مرد ژنده پوش: «ولى من حاضر نیستم بپذیرم.»

 

جمعیت: چرا؟.

- چون مى ترسم روزى مرا هم غرور بگیرد و با یک برادر مسلمان خود آنچنان رفتارى بکنم که امروز این شخص با من کرد.

 

منبع: مجموعه آثار شهید مطهری، ج 18 ص 229 و 230

 
احد داوری
۲۲ خرداد ۹۹ ، ۱۳:۰۱ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده است که در یکى از مسافرتها در منزلى فرود آمدیم.

همه متفرق شدند براى اینکه تجدید وضویى کنند و آماده نماز بشوند. دیدیم که پیغمبر اکرم بعد از آنکه از مرکب پایین آمد، طرفى را گرفت و رفت. مقدارى که دور شد، ناگهان برگشت.

 

اصحاب با خود فکر مى کنند که پیغمبر براى چه بازگشت؟ آیا از تصمیم اینکه امروز اینجا بمانیم منصرف شده است؟ همه منتظرند ببینند آیا فرمان مى دهد که حرکت کنید برویم. ولى مى بینند پیامبر چیزى نمى گوید. تا به مرکبش مى رسد. بعد، از آن خورجین یا توبره روى آن، زانوبند شتر را در مى آورد، زانوى شترش را مى بندد و دوباره به همان طرف راه مى افتد.

 

اصحاب با تعجب گفتند: پیامبر براى چنین کارى آمد؟! این که کار کوچکى بود! اگر از آنجا صدا مى زد: آى فلان کس! برو زانوى شتر مرا ببند، همه با سر مى دویدند. گفتند: یا رسول اللَّه! مى خواستید به ما امر بفرمایید. به هرکدام ما امر مى فرمودید، با کمال افتخار این کار را انجام مى داد. ببینید سخن، در چه موقع و در چه محل و چقدر عالى است! فرمود:

 

«لا یَسْتَعِنْ احَدُکُمْ مِنْ غَیْرِهِ وَلَوْ بِقُضْمَةٍ مِنْ سِواکٍ»

تا مى توانید در کارها از دیگران کمک نگیرید ولو براى خواستن یک مسواک.

 

 آن کارى را که خودت مى توانى انجام بدهى، خودت انجام بده. نمى گوید کمک نگیر و از دیگران استمداد نکن ولو در کارى که نمى توانى انجام بدهى؛ نه، آنجا جاى استمداد است.

  

منبع: مجموعه آثار شهید مطهری ؛ ج16، ص  205 و 206

احد داوری
۱۷ خرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۷ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند  که در دوره رسالت، در سفرى خدمتشان بودیم. در منزلى پایین آمده بودیم و قرار بود که در آنجا غذایى تهیه شود. گوسفندى آماده شده بود تا جماعت آن را ذبح کنند و از گوشت آن مثلًا آبگوشتى بسازند و تغذیه کنند.

یکى از اصحاب به دیگران مى گوید سر بریدن گوسفند با من، دیگرى مى گوید پوست کندن آن با من، سومى مثلًا مى گوید پخت آن با من و ... پیغمبر اکرم مى فرماید جمع کردن هیزم از صحرا با من.

 

اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! ما خودمان افتخار این خدمت را داریم، شما سرجاى خودتان بنشینید، ما خودمان همه کارها را انجام مى دهیم. فرمود: بله، مى دانم، من نگفتم که شما انجام نمى دهید ولى مطلب چیز دیگرى است. بعد جمله اى گفت، فرمود:

 

انَّ اللَّهَ یَکْرَهُ مِنْ عَبْدِهِ انْ یَراهُ مُتَمَیِّزاً بَیْنَ اصْحابِهِ.

خدا دوست نمى دارد که بنده اى را در میان بندگان دیگر ببیند که براى خود امتیاز قائل شده است.

 

من اگر اینجا بنشینم و فقط شما بروید کار کنید، پس براى خودم نسبت به شما امتیاز قائل شده ام. خدا دوست ندارد که بنده اى خودش را به چنین وضعى در بیاورد.

 

منبع: مجموعه آثار شهید مطهری ؛ ج 16 ؛ ص204 و 205

 

احد داوری
۱۶ خرداد ۹۹ ، ۲۰:۲۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:

 یَا عَلِیُ‏ ثَلَاثٌ مُنْجِیَاتٌ‏ تَکُفُّ لِسَانَکَ وَ تَبْکِی عَلَى خَطِیئَتِکَ وَ یَسَعُکَ بَیْتُک‏ (تحف العقول ؛ ص7)

 

اى على، سه چیز نجات بخش است: این که زبانت را نگهدارى و بر گناهت گریان شوى، و در خانه‏ ات گشایش فرا آورى

(ترجمه پرویز اتابکی)

احد داوری
۲۲ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

مَن اُعطِیَ لَهُ خَمسا لَم یَکُن لَهُ عُذرٌ فی تَرکِ عَمَلِ الآخِرَةِ : زَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعینُهُ عَلى أمرِ دُنیاهُ وآخِرَتِهِ ، وبَنونَ أبرارٌ ، ومَعیشَةٌ فی بَلَدِهِ ، وحُسنُ خُلُقٍ یُداری بِهِ النّاسَ ، وحُبُّ أهلِ بَیتی .

به هر کس ، پنج چیز داده شود ، دیگر عذرى در ترک کار آخرت ندارد: زن شایسته اى که او را در کار دنیا و آخرتش کمک رسانَد ؛ پسرانِ نیک [و فرمان بردار] ؛ داشتن شغل در شهر خود ؛ اخلاق خوشى که به سبب آن ، با مردم ، مدارا [و خوش رفتارى] کند ؛ و دوست داشتن خاندان من .

 

الدعوات : ص 40 ح 97

احد داوری
۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در توضیح و تفسیر دوران بعثت پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در میان مورّخان اختلاف نظرهائى وجود دارد. هر یک از آنان براى تأیید عقیده خود در بیان چگونگى اجتماع و فرهنگ و قانون و علم و مذهب و اخلاق آن دوران به منابعى تکیه مى کند. البتّه، بازیگرى ذهنى تاریخ نگاران و تحلیل گران براى هیچ انسان  آگاهى پوشیده نیست. بنا بر این، از سه جهت نمى توان به نظرات آنان اطمینان پیدا کرد:

 

جهت یکم-  خود اوضاع اجتماعى و فرهنگى و قانونى و علمى و مذهبى و اخلاقى و دیگر شئون انسانى (فردى و اجتماعى) دوران مزبور، بقدرى ابهام انگیز و مختلف نقل مى  شود که نمى  توان با وضوح کامل در باره آن اوضاع یک نتیجه قطعى را بدست آورد.

 جهت دوم-  عبارتست از همان جریان دخالت روحیّات و گرایش هاى درونى و خصوصیّات ذهنى تاریخ نگار و تحلیل گر در بیان و توضیح و تفسیر سرگذشت تاریخى یک دوران.

 جهت سوم-  مشاهده عینى آن دوران براى ناقلان آثار وجود نداشته است. بلکه همه آنان تکیه به منبعى مى کنند که نمى تواند ارزش مشاهده داشته باشد.

 

لذا مى  توان گفت: اطمینان بخش ترین طرق براى درک چگونگى دوران بعثت از ابعاد مذکور در فوق بیانات ولى اللّه اعظم است که هم آن دوران را با همه خصوصیّاتش مشاهده فرموده و همه علل و شرایط جریانات آنرا با یقین روشن مى دانسته و هم داراى درون و ذهن و روحیّه اى پاک و ناب از آلودگى ها و غرض ورزى ها بوده است. باضافه امتیاز مخصوصى که امیر المؤمنین علیه السّلام در باره پیامبر شناسى داشته است. زیرا بدیهى است که هیچ کس پیامبر اسلام و رسالت و مختصّات و آثار رسالت آن بزرگوار را مانند امیر المؤمنین علیه السّلام نمى شناخت، و قطعى است که شناخت مختصّات رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و چگونگى تأثیر پذیرى جامعه آن دوران از آن حضرت، یکى از بهترین عوامل شناخت سر گذشت آن جامعه میباشد.

  اکنون مى پردازیم به بیان توصیفات امیر المؤمنین علیه السّلام در باره دورانى که پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در آن، مبعوث به رسالت گشته است:

 

إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى‏] بَعَثَ مُحَمَّداً ص نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَى التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَة ... (نهج البلاغه، خطبه 26)

  

 خداوند متعال محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را تبلیغ کننده بر عالمیان و امین براى ابلاغ قرآن و رسالت مبعوث نمود، در آن حال شما گروه عرب داراى بدترین دین و در بدترین جامعه زندگى مى کردید در میان سنگها و مارهاى ناشنوا سکنى داشتید، آبهاى تیره مى آشامیدید، و غذاى خشن مى خوردید و خونهاى یکدیگر را مى ریختید و از خویشاوندان خود قطع رابطه مى نمودید، بت ها در میان شما [براى پرستش ] نصب شده و گناهان و انحراف ها سخت شما را در بر گرفته و بخود بسته بودند.

 

ادامه مطلب را در منبع زیر مطالعه فرمایید: ترجمه  و تفسیر نهج  البلاغه علامه جعفری، ج 19   ، صفحه  33 - 35

 

 

احد داوری
۰۳ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۵۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در روایت آمده است که سرور زنان، فاطمه، دختر سرور پیامبران- که درودهاى خداوند بر او و پدر و شوى و پسران اوصیاء او باد- از پدر بزرگوارش حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله پرسید: اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى که نماز را سبک بشمارند، چیست؟

فرمود: اى فاطمه، هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى‏ نماید: شش چیز در سراى دنیا، و سه چیز هنگام مرگ، و سه چیز در قبرش، و سه چیز در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.

 

مصیبتهایى که در دار دنیا بدان مبتلا مى ‏گردد عبارتند از:

1- خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمى ‏دارد.

2- خداوند، خیر و برکت را از روزى ‏اش برمى ‏دارد.

3- خداوند- عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو مى‏ فرماید.

4- در برابر اعمالى که انجام داده پاداش داده نمى‏ شود.

5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمى ‏رود و مستجاب نمى ‏گردد.

6- هیچ بهره ‏اى در دعاى بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.

 

و مصائبى که هنگام مرگ به او مى ‏رسد بدین ترتیب است:

1- با حالت خوارى و زبونى جان مى ‏دهد.

2- گرسنه مى ‏میرد.

3- تشنه جان مى ‏سپارد، به گونه‏ اى که اگر آب تمام رودخانه‏ هاى دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگى ‏اش برطرف نخواهد شد.

 

و مصیبتهایى که در قبرش بدان گرفتار مى ‏گردد بدین قرار مى ‏باشد:

1- خداوند فرشته‏ اى را بر او مى ‏گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش برکند.

2- خداوند گور را بر او تنگ مى‏ گرداند.

3- قبرش تاریک مى ‏شود.

 

و مصائبى که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مى ‏شود، عبارت است از:

1- خداوند فرشته ‏اى را بر او مى ‏گمارد تا در حالى که مردم به او مى ‏نگرند، او را به رو بر زمین بکشد.

2- سخت از او حساب م ى‏کشند.

3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بدیها پاکیزه‏ اش نمى ‏گرداند، و براى او عذاب دردناکى خواهد بود.

 
 منبع: ابن طاووس، على بن موسى، فلاح السائل (ادب حضور)، ترجمه محمد روحی، قم، ، انتشارات انصارى - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1380ش. صفحه 59  و 60

احد داوری
۱۲ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۴۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم پس از گذشت مدتی از ازدواج مبارک حضرت زهرا علیها السلام از علی علیه السلام پرسید: همسرت فاطمه را چگونه یافتی؟ عرض کرد: بهترین یار بر اطاعت و بندگی خداوند. همین را از فاطمه پرسید که در پاسخ عرض کرد: او بهترین شوهر است.

 

زمانی که حضرت فاطمه به عنوان همسر در خانه علی علیه السلام پای گذاشت، شرایط بسیار سختی بر جامعه اسلامی به ویژه بر زندگانی یگانه بانوی اسلام حاکم بود. از یک سو، سپاه اسلام همیشه در حال آماده باش بود؛ در هر سال چندین جنگ واقع می شد و علی علیه السلام در همه یا بیشتر آنها پیشتاز سپاه اسلام بود و هنگام برگشت از پیکار با مشرکین و دفاع از کیان اسلام چیزی جز زخم های فراوان و لباسی پاره و خونین به همراه نداشت. این حضرت زهرا بود که زخم های تن او را پانسمان می کرد، لباس های خون آلود جنگ را می شست، فداکاری ها و شجاعت هایش را می ستود و بدین وسیله او را دلگرم و برای جنگ آینده آماده می کرد.

 

وضعیت معاش آنها نیز خصوصا در سال های نخست زندگی مشترک به قدری سخت بود که حضرت علی علیه السلام با وجود کار طاقت فرسا در نخلستان ها و باغات مدینه، باز هم گاهی به ناچار برای امرار معاش به قرض گرفتن مجبور می شد و در برخی ایام حتی خانه بی غذا می ماند. زمانی که حضرت علی علیه السلام با پیکر خسته و کوفته از کار و تلاش به خانه باز می گشت، مهربانی ها و دلگرمی ها و نوازش های مستمر همسر عزیزش همه سختی هایش را به فراموشی می سپرد. علی علیه السلام می فرماید: و لقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم و الاحزان؛ به راستی همیشه این گونه بود که به او نگاه می کردم و همه غم ها و غصه هایم برطرف می شد.

 

منبع: فاطمه علیها السلام اسوه بشر، آیت الله جوادی آملی، ص 154 و 155

احد داوری
۱۰ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۰۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

چه بسا به ذهن انسان خطور کند که حضرت فاطمه علیها السلام به خاطر نسبت های ویژه ای که با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیر المومنین و ائمه اطهار علیهم السلام داشته به چنین منزلت و مناقب بی شماری دست یافته است. 

 

 لیکن حقیقت این است که همه این کمالات به جهت بلند مرتبگی وجود خود آن بانوست نه به لحاظ پیوندهای اعتباری او؛ زیرا دیگران نیز در آن پیوندها با او برابر یا از او برترند، چنان که فرزندی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و همسری امیر المومنین علیه السلام ویژه او نبود، بلکه دیگران نیز همین پیوندهای اعتباری را داشتند.

مادری امامان معصوم علیهم السلام نیز ویژه آن حضرت نیست؛ زیرا  فاطمه بنت اسد مادر دوازده امام است؛ ولی هرگز مقامش به مقام منیع حضرت زهرا علیها السلام نمی رسد.

 

فاطمه علیها السلام اسوه بشر، آیت الله جوادی آملی، ص 59

احد داوری
۰۸ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

فردی به صورت «ناشناس» مطلبی را در ضمن نظرات وبلاگ ارسال کرده است، قصد پاسخ به همه مطالب توهین آمیز ایشان به همه مسلمانان را ندارم، ولی لازم است که برخی جواب ها را به برخی مطالب ایشان بدهم.

 

ایشان در ضمن مطلبی با استناد به روایتی از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم ادعا کرده است که «مهم ترین عامل بدبختی ایران از دیدگاه خداوند، شرک، توسل رایج شده و قبر پرستی می باشد» (با عرض پوزش عین تعبیر ایشان را به کار بردم و قصد پاسخ علمی دارم).

 

متن روایت چنین است: از پیامبر نقل شده است که آن حضرت فرمودند: خدا یهود و نصارا را لعنت کند که قبور پیامبران خود را مسجد قرار دادند: لَعَنَ اللَّهُ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ‏ مَسْجِدًا (صحیح البخاری‏، چاپ وزارت اوقاف مصر، 1410ق، چاپ دوم، ج2، ص 395).

این روایت حداکثر بیان می کند که یهودیان و مسیحیان مورد لعن پروردگار قرار گرفتند و چگونگی ارتباط این روایت با ایرانیان - که مورد تمجید روایات فراوان شیعه و سنی هستند و در جای خود قابل اثبات است - روشن نیست.

 

اما نکاتی در باره پاسخ به این شبهه:

1. روایتی از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند: دروغگویان بر من زیاد شده اند، آگاه باشید که اگر کسی بر من عمداً دروغ ببندد جایگاهش در آتش دوزخ است: أَیُّهَا النَّاسُ، قَدْ کَثُرَتْ عَلَیَّ الْکَذَّابَةُ، فَمَنْ کَذَبَ عَلَیَ‏ مُتَعَمِّداً، فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ . این روایت در  منابع متعدد شیعی (اصول کافی چاپ دار الحدیث ج1 ص 158 و...) و در منابع بسیار زیادی از اهل تسنن با این تعبیر یا با تفاوت جزئی در تعبیر آمده است (صحیح بخاری ج1 ص 95، ج2 ص 375، ج5 ص 405، صحیح مسلم ج1 ص 10 و ....).

این روایت اگر صحیح باشد نشان می دهد که بر پیامبر دروغ بسته اند و اگر نادرست باشد ، باز خود این روایت نشان می دهد که بر پیامبر دروغ بسته اند. با توجه به این روایت و دلایل دیگر، علمای شیعه و سنی به تدوین کتاب هایی پرداختند تا احادیث صحیح و جعلی را مشخص کنند. در این زمینه کتاب های متعددی نیز تالیف شده است، علما برای سنجش صحت روایات برخی قوانین نیز با کمک آیات و روایات وضع کردند، از جمله گفتند که از نشانه های حدیث جعلی، مخالف آن با دلیل عقلی، مخالف با قرآن، مخالفت با تاریخ قطعی و مخالفت با سنت قطعی است.

 

2. برخی از وهابیان روایت « لَعَنَ اللَّهُ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ‏ مَسْجِدًا» را دلیل اصلی حرمت مسجد سازی بر قبر به شمار آورده و شیعیان را مشرک دانسته اند. این روایت از احترام و تعظیم یهودیان و مسیحیان نسبت به انبیای خود خبر می دهد ولی قرآن خلاف آن را نقل کرده است، قرآن از  تکذیب پیامبران توسط بنی اسرائیل  و حتی قتل آنها خبر می دهد که نشان بی حرمتی به پیامبران است: پس چرا هر گاه پیامبرى چیزى را که خوشایند شما نبود برایتان آورد کبر ورزیدید گروهى را دروغگو خواندید و گروهى را کشتید: أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ (بقره: 87) و نیز می فرماید: قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِیَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (بقره: 91) اگر مؤمن بودید پس چرا پیش از این پیامبران خدا را مى ‏کشتید.

 

3. تاکنون هرگز دانسته نشده است که یهودیان برای بزرگترین پیامبر خود، یعنی حضرت موسی علیه السلام قبری برپا کنند و آن را تعظیم کرده و زیارت کنند؛ بنابراین چگونه حدیث می گوید که آنان بر قبور انبیایشان تعظیم کرده و آن را مسجد کردند؟

 

4.  مسیحیان فقط یک پیامبر –حضرت عیسی علیه السلام- دارند که مسجد کردن قبر آن حضرت نیز روشن و نیازی به پاسخ ندارد.

 

5. همه مسلمانان از صدر اسلام تاکنون (اعم از صحابه، تابعین، ائمه علیهم السلام و....) در مسجد پیامبر که قبر آن حضرت در آن است نماز می خوانند، اگر این روایت درست بود چرا مورد اعتراض صحابه واقع نشد؟ و چرا همه آنها در کنار مسجد پیامبر نماز می گزارند؟

 

6. همه مسلمانان در کنار کعبه نماز می گزارند و در حجر اسماعیل که بهترین جا برای نماز خواندن است و دارای فضیلت زیادی است به اقامه نماز می پردازند در حالی که قبر حضرت اسماعیل علیه السلام و پیامبران دیگری در آن قرار دارد.

 

پس آنچه اشکال دارد قبله قرار دادن قبر پیامبر یا اشخاص دیگر همانند بت هاست؛  و صرف نماز خواندن یا تعظیم و بزرگداشت قبر  بر اساس سیره عموم مسلمانان شیعه و سنی اشکالی ندارد.

نتیجه نهایی: تعظیم قبور بزرگان و نوادگان پیامبر در ایران و سایر بلاد اسلامی، از ابتدای بعثت در سیره مسلمانان بوده و باعث افتخار و سرافرازی است.

 

برخی از جواب های فوق از کتاب «بررسی و ارزیابی ادله توسل، شفاعت، تبرک و زیارت» تالیف دکتر فتح الله نجارزادگان اخذ شده است.

در صورتی که سوالی یا نقد و نظری داشتید بیان فرمایید.

 

همچنین پیشنهاد می شود: بخش دیگری از اشکالات شبهه و پاسخ به وی در باره امام زمان علیه السلام

احد داوری
۱۱ دی ۹۸ ، ۱۶:۴۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۶ نظر

 

امام على علیه السلام در شأن پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

 

وَ هُوَ خاتَمُ النَّبیّینَ، أَجوَدُ النّاسِ کَفّا و َاَرحَبُ النّاسِ صَدرا و َأَصدَقُ النّاسِ لَهجَةً و َأَوفَى النّاسِ ذِمَّةً و َأَلیَنُهُم عَریکَةً وَ أَکرَمُهُم عِشرَةً مَن رَآهُ بَدیهَةً هابَهُ و َمَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أَحَبَّهُ یَقولُ ناعِتُهُ: لَم اَرَقَبلَهُ و َلا بَعدَهُ مِثلَهُ (بحارالأنوار(ط-بیروت) ج16، ص 190)

 

او خاتم پیامبران است. بخشنده ترین مردم بود، سعه صدرش از همه بیشتر (پرحوصله ترین مردم) و راستگوترین و پایبندترین آنان به عهد و پیمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر. هر کس بدون سابقه قبلى او را مى دید، هیبتش او را مى گرفت و هر کس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر کس مى خواست او را وصف کند، مى گفت: نظیر او را در گذشته و حال ندیده ام.

احد داوری
۰۵ آبان ۹۸ ، ۰۷:۰۴ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰ نظر