مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

 

وَ قَالَ علیه السلام‏ لِبَعْضِ وُلْدِهِ‏ یَا بُنَیَّ لَا تُؤَاخِ أَحَداً حَتَّى تَعْرِفَ مَوَارِدَهُ وَ مَصَادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبَطْتَ الْخِبْرَةَ   وَ رَضِیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلَى إِقَالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُوَاسَاةِ فِی الْعُسْرَةِ.

امام حسن علیه السّلام به یکى از فرزندان خود فرمود:

 

اى پسر جانم! با هیچ کس برادرى مکن مگر آن که بدانى کجاها رفت و آمد دارد و چون خوب به این مسأله پى بردى و معاشرت او را پسندیدى به این شرط با او صمیمانه دوستى کن که در لغزش، گذشت داشته باشید و در سختى، یارى کردن با مال و جان.
 
(تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 405)

احد داوری
۰۶ آبان ۹۸ ، ۰۸:۱۷ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

امام على علیه السلام در شأن پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

 

وَ هُوَ خاتَمُ النَّبیّینَ، أَجوَدُ النّاسِ کَفّا و َاَرحَبُ النّاسِ صَدرا و َأَصدَقُ النّاسِ لَهجَةً و َأَوفَى النّاسِ ذِمَّةً و َأَلیَنُهُم عَریکَةً وَ أَکرَمُهُم عِشرَةً مَن رَآهُ بَدیهَةً هابَهُ و َمَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أَحَبَّهُ یَقولُ ناعِتُهُ: لَم اَرَقَبلَهُ و َلا بَعدَهُ مِثلَهُ (بحارالأنوار(ط-بیروت) ج16، ص 190)

 

او خاتم پیامبران است. بخشنده ترین مردم بود، سعه صدرش از همه بیشتر (پرحوصله ترین مردم) و راستگوترین و پایبندترین آنان به عهد و پیمان. از همه نرمخوتر بود و رفتارش بزرگوارانه تر. هر کس بدون سابقه قبلى او را مى دید، هیبتش او را مى گرفت و هر کس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر کس مى خواست او را وصف کند، مى گفت: نظیر او را در گذشته و حال ندیده ام.

احد داوری
۰۵ آبان ۹۸ ، ۰۷:۰۴ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

پس از شهادتش به اتاقی که در آن زندگی می کرد رفتم؛ اتاق کوچک در منزلی که برادر رئوفی فرمانده لشکر 7 ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کرایه کرده بود.

وسایل زندگی حسن در آن اتاق، یک زیلو، دو پتو و چند لباس بچه گانه متعلق به فرزند پنج ماهه اش بود. به یاد عظمت و بزرگواری این فرمانده عزیز سپاه اسلام افتادم که در نهایت قناعت زندگی کرد و از دنیا رفت، در حالی که با دست پر، خداوند خویش را ملاقات کرد.

 

راوی: غلامعلی رشید

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 305

احد داوری
۰۴ آبان ۹۸ ، ۰۹:۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

آقای رضایی اصرار داشت اخوی، مجید بقایی و بقیه دوستان، همراه ایشان به دیدار [امام] برویم. اخوی گفت: برویم به امام چه بگوییم؟ بگوییم این همه بسیجی آمدند، آموزش دیدند، لشکر ها همه آماده اند، ولی ما مسیری برای عملیات پیدا نمی کنیم؟ طرح هایمان ناقص است؟ من که رویم نمی شود، نمی آیم، بگذارید کارمان را انجام دهیم. آقای رضایی قانع شد

راوی: سرلشکر محمد باقری

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 297

احد داوری
۰۳ آبان ۹۸ ، ۱۱:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن امیدوار کننده صحبت می کرد. با اینکه پنج کیلومتر خط از دست رفته بود، نگفت دشمن پنج کیلومتر از ما گرفت. گفت خدا را شکر، پانزده کیلومتر خط دژ را حفظ کردید.

 

 ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 244

احد داوری
۰۲ آبان ۹۸ ، ۱۳:۳۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن روحیه انتقاد داشت و با جرات نسبت به خود و عملکرد قرار گاه خودش منتقد بود. او می گفت دانستن نقاط ضعف ما را از آفت های بعدی حفظ می کند.... او افراد را به طور مستقیم مورد بحث قرار نمی داد بلکه جمع می بست؛ می گفت ما در این عملیات خوب شناسایی نکردیم. عالمانه و حساب شده نقد می کرد. به کسی نمی گفت نتوانستی مسئله را حل کنی، می گفت مسئله مشکل است، باید وقت بیشتری بگذاریم تا حلش کنیم.

 

 ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 219

 

احد داوری
۰۱ آبان ۹۸ ، ۱۵:۲۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

خدایا هرکسی به دنبال گمشده خود می گردد، هرکسی برای نجات خود به راهی می اندیشد، هرکسی به امیدی و آرزویی زندگی می کند، اما من امید و آرزویی ندارم جز تو، گم شده ای نمی شناسم و جز تو راه نجاتی نمی یابم. همه را فراموش می کنم. همه دنیا را پشت سر می گذارم یکه و تنها به سوی تو می آیم. دست نیاز فقط به سوی تو دراز می کنم.

 

بخشی از نیایش های شهید چمران، کتاب زمزم عشق، ص 158

احد داوری
۳۰ مهر ۹۸ ، ۲۰:۲۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

خاطره آیت الله سبحانی از امام خمینی (رحمه الله):

 

امام  (ره) وارد مدرسه‏ فیضیه شد، وارد سالن شد که درس بدهد دید یک بچه طلبه دَمر خوابیده و کتابش را مطالعه مى ‏کند تا امام (ره) دید ایشان مطالعه مى ‏کند هیچى به او نگفت و برگشت و به شاگردهایش هم گفت هیچى نگویید.

 گفتیم آقا نمى‏ خواهید درس بفرمایید گفت نه گفتیم چرا؟ گفت این بچه طلبه دارد مطالعه مى ‏کند گفتیم با چهار دلیل ما در اولویت هستیم: ما صد نفریم این یکى. این سال اول طلبگى است ما آیت الله هستیم. اینجا جاى ماست این بیخود آمده، از همه گذشته به او مى‏ گوییم این خودش ما را ببیند مى ‏رود نگاه کند ببیند 100 تا آیت الله ایستاده‏ اند در مى ‏رود.

 امام فرمود: دلیل‏ هاى شما هیچکدام قرآنى نیست اما شما صد تا هستید این یکى قرآن نگفته «ان اکرمکم عندالله اکثرکم» گردو نیست که بشماریم 90 تا بهتر است یا 80 تا.

قرآن نگفته «ان اکرمکم عندالله اعلمکم» هر که فوق لیسانس است بهتر از لیسانس است نه اینطور نیست البته علم هم ارزش دارد ولى خط کش تقواست.

هر روز شما اول آمده ‏اید جاى شما بوده امروز ایشان اول آمده جاى ایشان است.

چهارم شما مى ‏گویید به او بگوییم خودش بلند مى ‏شود شما حق ندارید به کسى بگویید بلند شو اگر یک بچه سه ساله را در مسجد بلند کنى هر مقامى جاى او نماز بخواند نمازش باطل است. نمى ‏شود گفت بلند شو که توى رودربایستى گیر کند.

 گفتند آقا ما دیگر حرف نمى ‏زنیم شما چه مى ‏گویید؟

گفت: هیچى توى مدرسه قدم بزنیم اگر این طلبه رفت ما مى ‏رویم درسمان را مى ‏خوانیم ولى هیچى به طلبه نگویید.

 آیت الله سبحانى مى‏ گفت: یک ساعت دور مدرسه فیضیه گشتیم با صد تا طلبه و آن روز درس ما تعطیل شد و امام به ما درس نداد. من گفتم جناب آقاى سبحانى اتفاقاً آن روز امام به شما درس داد اتفاقاً درس واقعى همین بود.

 

 برنامه درس هایی از قرآن، حجت الاسلام محسن قرائتی، تاریخ 16 خرداد 1381 (با ویرایش مختصر)

احد داوری
۲۹ مهر ۹۸ ، ۱۷:۲۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یکی دو نفر از برادران عزیز، گفتند شما صحبت کنید؛ ما مکرّر داریم صحبت می کنیم،  بنده زیاد صحبت می کنم. آن مقداری که من و امثال من صحبت می کنیم اگر نصف آن، کار کنیم، همه‌ی دنیا آباد می شود.

دعا کنید که خدای متعال به ما توفیق بدهد بتوانیم صراط مستقیم حق را همچنان‌که تا امروز به توفیق الهی، فضل الهی شناخته‌ایم تا آخر عمرمان بشناسیم و در آن راه حرکت کنیم و ثابت‌قدم باشیم.

من برای شماها همیشه [دعا میکنم]؛ یعنی هیچ شب و روزی نیست که برای شما جوانها این دعا را نکنم که بگویم خدای متعال شما را در این راه ثابت‌قدم بدارد و بدانید که اگر ان‌شاءالله در این راه شماها ثابت‌قدم باشید کشور اصلاح میشود، دنیا اصلاح میشود و بشریّت اصلاح خواهد شد.

 

 بخشی از بیانات امام خامنه ای در جمع هیئت‌های دانشجویی از سراسر کشور (1398/07/27)

احد داوری
۲۸ مهر ۹۸ ، ۱۹:۴۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 حسن باقری صدای خوبی برای ذکر مصیبت و نوحه خوانی نداشت، از روی کتاب مقتل شروع به خواندن کرد. کلمه کلمه می خواند و اشک می ریخت. انگار همه سلول های بدنش همراه با او شروع به ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام کردند، جلسه به شدت منقلب شد

 

راوی: سردار علی زاهدی فرمانده تیپ 44 قمر بنی هاشم علیه السلام در عملیات محرم

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 275

احد داوری
۲۷ مهر ۹۸ ، ۱۷:۴۹ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن به فرماندهان امیدواری داد، گفت نگران نباشید، خدا کمکمان می کند راهی پیدا می کنیم. پس از آن چراغ ها را خاموش کردند و در تاریکی روضه امام حسین علیه السلام و دعای توسل خواندند.

حسن ایستاد و بلند بلند گفت: خدایا مردم و امام منتظرند. چطور جواب شهدا را بدهیم؟ هر کاری بلد بودیم انجام دادیم، هرچه در چنته مان بود رو کردیم، هر چه راهکار بود بررسی کردیم، از ما دیگر بر نمی آید، هیچ کدام ادعایی نداریم، پیروزی دست توست. گفت خدایا به اراده تو از فردا شناسایی می رویم تا حالا هم به اراده  تو بوده. شاید در گوشه ای از ذهنمان بود که پیروزی مال ماست، این را هم امشب دور می اندازیم. خدایا به آبروی این همه بسیجی که اینجا شهید شده اند خودت کمکمان کن. ... از فردای آن روز راهکارهایی پیدا شد.

 

راوی: سردار فتح الله جعفری

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 249

احد داوری
۲۶ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن باقری اهمیت عملیات رادار را در این عبارت کوتاه بیان کرد:

«ما خیلی راحت به بلند ترین و دورترین جناح و عقبه دشمن رسیدیم. اگر مسئله را برای نظامی های دنیا تعریف کنند ماتشان می برد که چه طور ممکن است نیروی پیاده بتواند بعد از ده کیلومتر پیاده روی در دل شب، هدفی را بر روی تپه های خمی شکل پیدا کند، در عین حال به آن تک کند و بعد از آن ده کیلومتر هم پیش برود. شاید بعدها دنیا بفهمد که این عملیات یعنی چه! بعد از عملیات سایت و رادار بود که دیگر دشمن نتوانست مقاومت بکند و شروع به عقب نشینی کرد».

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید باقری)، ص 215

احد داوری
۲۵ مهر ۹۸ ، ۲۳:۴۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در قرارگاه مسائل را دنبال می کرد. با آن جسم نحیف و مجروح، تلاشی که از ایشان می دیدم فوق تصور انسان بود. به دلیل بی خوابی های طولانی و کار زیاد، بدنش نمی کشید و قندش می افتاد، سرم که به او وصل می کردند بعد از چند دقیقه کمی جان می گرفت. در حالی که سرم به دستش وصل بود، می گفت این کار را بکنید و آن کار را نکنید.

راوی: سرلشکر محمد باقری

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری)، ص 184

احد داوری
۲۴ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

حسن باقری در مقدمه گزارش خود از این عملیات [خمینی روح خدا فرمانده کل قوا] نوشت:

«یک نیروی حزب اللهی اگر ابتدا علم جنگ نداشت، اما با توجه به سوزش درونی اش برای انقلاب اسلامی و با توجه به ایمانش به اسلام، با انگیزه الهی به مملکت، به امام و ... باعث می شود که در مدت کوتاهی چنان شعور نظامی پیدا کند که به راحتی طرح عملیاتی ارائه دهد. خیلی از نیروهای حزب اللهی ما که در سپاه هستند، در تفکرشان بعد نظامی قوی دارند و مثل یک فرمانده نظامی زبر دست می اندیشند».

 

ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید باقری) ص 145.

احد داوری
۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۹:۳۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر