مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۳۲۴ مطلب با موضوع «سبک زندگی بزرگان و شهدا» ثبت شده است

 

هر کدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دغدغه ای دارند و بر اساس آن ها وعده می دهند:

وعده بهبود اوضاع اقتصادی ...

وعده تقویت امنیت مردم ....

وعده بهبود کسب و کار ...

وعده تعامل با همسایگان و دنیا ....

وعده رفع نیازهای مالی مردم...

وعده کمک به محرومان و نیازمندان....

وعده مبارزه با فساد ....

 

در هر کشوری بدون توجه به دین و نوع حکومت داده می شود یعنی هر حکومتی فارغ از دین و آیین، وظیفه تامین اینها را دارد چنان که نمونه های آن را در کشورهای مختلف می بینیم. نظام شاهنشاهی و نظام های آپارتاید و دیکتاتوری ها هم که این وعده ها را می دهند! نظام های لیبرال و کمونیست ها هم این وعده ها را می دهند. تفاوت وعده های نظام اسلامی با این وعده ها در چیست؟ آیا حکومت اسلامی هم فقط به این موارد فکر کند؟

 

در پاسخ این جمله از آیت الله مصباح را نقل می کنم که فرمودند:

«آن مصالحی که ما در تشکیل حکومت می‌ خواهیم، تنها آن مصالحی نیست که همه عقلا می‌ خواهند. آن که همه عقلا می‌ خواهند ما هم می‌ خواهیم؛ امنیت می‌ خواهیم، تأمین نیازمندی‌ های زمین‌ مانده می‌ خواهیم، دفاع می‌ خواهیم، همه اینها هست اما در یک حکومت دینی فراهم کردن زمینه رشد انسانی و رسیدن به تعالی که عبارت است از قرب خدا، نیز مطلوب است.» (منبع)

 

کدام نامزد برنامه، توان و کارنامه اجرایی رساندن مردم به تعالی را دارد؟ نامزد تراز انقلاب اسلامی کدام گزینه است که فراتر از دیدگاه همه حکومت ها، برنامه و کارنامه متناسب با دولتمرد اسلامی دارد؟

نکته: بی دلیل نیست که به آیت الله مصباح می گویند: عمار انقلاب

 

احد داوری
۲۳ خرداد ۰۰ ، ۰۷:۵۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

من در جبهه بودم که [فرزندم] محمد به دنیا آمد،

در جبهه بودم که او لب به سخن باز کرد،

در جببه بودم که او راه رفتن آموخت.

یک بار که به مرخصی آمدم، حالتی در صورتش دیدم که هیچ گاه فراموش نمی کنم؛ چیزی بین گریه و خنده، بین بغض و شادی. هم از دیدنم ذوق می کرد هم از من می گریخت. گاهی به آغوشم می دوید، گاهی غریبی می کرد. آن روز همه وجودم داغ شد. نمی دانستم با این اندوه چه کنم؛ اما چاره ای نداشتم. چاره ای نداشتیم. جنگ بود.

  

راوی: هادی قیومی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388 صفحه 701

 

احد داوری
۲۰ خرداد ۰۰ ، ۱۶:۵۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

این روز ها گاهی قطعی برق داریم و قبلا هم داشتیم، آن زمان که برق فرصتی بود برای مطالعه بیشتر نه وبگردی و نه ...، بودند مردانی که از لحظه لحظه های فرصت ها استفاده می کردند، علی رغم محدودیت های شدیدی که داشتند و سختی هایی که می کشیدند:

 

برای چادرهای گردان برق کشیدند. شب ها بین ساعت هفت تا ده، یک لامپ مهتابی در همه چادرها روشن می شد. در شب های طولانی زمستان، بچه ها این یک ساعت را غنیمت می شمردند و حسابی درس می خواندند. همه از نور کم سو و زرد فانوس خسته شده بودند؛ اما پس از یک هفته، موتور برق آتش گرفت و باز فانوس ها عزیز شدند.

 

راوی: حسین گلستانی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388، ص 297

 

احد داوری
۱۹ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۳۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 ارزش ها جابجا شده اند، الان خیلی ها به این فکر می کنند که با هر قیمتی حتی تخریب دیگران و دروغ، آرای مردم را به دست آورند، چندی قبل، اشخاصی بودند که از گرفتن جایزه خود هم به احتمال وجود افراد شایسته تر از خود، امتناع می کردند؛ نمونه اش را ببینید:

 

در آذر ماه، تبلیغات لشکر به گردان ها اعلام کرد که هر گردان چند تن از بسیجیان قدیمی و خوش فکر خود را معرفی کند تا در مراسم انتخاب بسیجی نمونه از آنها تقدیر شود. یکی از انتخاب شده های گردان ما، [احمد] احمدی زاده بود که در دسته ما بود؛ اما او حاضر نبود جایزه اش را بگیرد.

 

در صبحگاه روزی، اسامی بسیجیان نمونه گردان اعلام شد و آنها جایزه شان را از دست برادر کوثری – فرمانده لشکر – گرفتند. شامگاه آن روز، کسی مرا بیرون چادر صدا کرد، ببرون رفتم اما او را نشناختم. خودم را معرفی کردم، گفت: یک بنده خدایی این امانتی را به من داد تا بدهم به شما.

 

با تعجب آن امانتی را گرفتم، جایزه بسیجی نمونه بود. فهمیدم که مال احمدی زاده است. رفتم سراغش. خلوتگاهش را بلد بودم؛ شیاری در کنار چادر، همانجا بود.

دستی به شانه اش  زدم و گفتم: این چه کاری بود که کردی؟

مثل همیشه، خجالتی و سر به زیر جواب داد: برادر گلستانی، شما لیاقت این هدیه را دارید، نه من؛ این جایزه حق شماست.

طبع لطیفش از برگ گل هم نازک تر بود. او را نیازردم؛ اما آن قدر برایش حرف زدم تا اینکه به او قبولاندم جایزه حق خودش است.

 

 راوی: حسین گلستانی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388، ص 295 , 296

 

احد داوری
۱۸ خرداد ۰۰ ، ۰۶:۵۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

شبی نزدیک چادر دسته به خط شدیم، مانور دسته ای داشتیم. محسن [برادرم و مسئول دسته] فرمان صف جمع داد:

- از جلو نظام ...

من به تنهایی با صدای بلند جواب دادم:

- الله ...

 

گفتم و فهمیدم که اشتباه کرده ام که شب هنگام پاسخ داده ام؛ اما کار از کار گذشته بود. محسن بیست سی متر جریمه ام کرد که هم سختی خودش را داشت، هم جلوی چشم بقیه بود. به نظرم اگر یکی دیگر این اشتباه را کرده بود، فقط ده پانزده تا بشین پاشو جریمه می شد.

 

راوی: حسین گلستانی

کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388، ص 294

 

احد داوری
۱۴ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۵۹ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 شهدای دانش آموز

 

ناگهان در میان ستون ادوات مکانیزه دشمن، یکی را دیدم که به شنی نفربر تکیه کرده. اول فکر کردم زخمی است، چون تکیه داده بود. از هیکل کوچک و لباس خاکی اش معلوم بود که خودی است.

 

چراغ قوه را به صورتش انداختم. نوجوانی شانزده – هفده ساله که پشت لبش هنوز سبز نشده بود. در دستش چیزی بود. دقت کردم، دیدم عکس امام است. انگار در ثانیه های پایانی، عکس امام را در آورده و بوسیده بود. حیران او را روی زمین خواباندنم و با کمک رضا او را عقب بردیم.

 

 راوی: حمید رضا رمضانی

 کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388 ص 245

 

احد داوری
۱۳ خرداد ۰۰ ، ۱۹:۱۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

یک بار هم سعید [پور کریم] از من در خواستی کرد. از من که به مرخصی شهری  می رفتم، خواست که برایش شکلات تک تک بخرم، پولش را هم جلوتر پرداخت. من هم از دزفول برایش خریدم و آوردم.

 

چند روز بعد پیله کردم که مزه شکلات چطور بود؟ وقتی از جواب طفره رفت، فهمیدم معما و داستانی دارد و سرانجام متوجه شدم که آن شکلات را برای خود نخواسته وبه دیگری داده است؛ شاید به اکبر مدنی که کمکش بود و با هم خیلی ایاغ و صمیمی بودند.

 

پرسیدم: حالا چرا دو تا نخریدی که هم خودت بخوری و هم به دیگری بدهی؟ گفت: خودم اصلا هوس شکلات نداشتم. اگر شکم چرانی می کردم، دیگر نمی شد جلویش را گرفت. همان یک شکلات بس بود.

 

راوی: حمید رضا رمضانی

 

برگزیده هایی از کتاب «دسته یک؛ بازروایی خاطرات شب عملیات»؛ گردآورنده: اصغر کاظمی؛ تهران، سوره مهر، چاپ دهم: 1388 ص 224

 

احد داوری
۱۲ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۳۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مطالب زیر از سایت آیت الله علیدوست نقل شده است (این لینک)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آله الطاهرین

برخی از دانشجویان و طلاب سؤالی را مطرح کرده‌اند؛ سوال این است که در مورد تاثیر کرونا در اماکن مقدس دو نظر ضد هم ابراز شده است؛ و جالب این است که هر دو نظر هم به دین نسبت داده شده است.

 

نظر اول این که برخی گفته اند: برای کرونا زمان و مکان تفاوتی نمی کند. او شعوری ندارد؛ برایش حرم امام رضا یا حرم امام حسین علیهما السلام یا اماکن مقدس با غیر این مکانها تفاوتی نمی کند. و لذا باید ما مسائل بهداشتی و آن چه را که متخصصان گفته اند در این مکانها رعایت کنیم.

 

نظر دومی که برخی دیگر ابراز کرده‌اند، و به گروه اول هم به شدت حمله کرده‌اند؛ گفته اند که مکان تاثیر گذار است؛

احد داوری
۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۱۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 استاد فاطمی نیا

استاد فاطمی نیا:
 
جمله ای بین بعضی از مردم معروف است که باید ترک شود چرا که بی ادبی به ساحت خداوند است. و آن جمله این است که کسی که قادر به گرفتن روزه نیست و به دستور خدا روزه نمیگیرد ، به دیگران می گوید «سعادت روزه گرفتن نداشته»!
این چه جمله ای است ؟! تو به دستور خدا روزه نگرفته ای ! این جمله یعنی خداوند با فرمانش مرا بی سعادت کرده است ! این بی ادبی به درگاه خداست.
 
همان طور که روزه دار به امر خدا عمل می کند ، کسی هم که به سبب مریضی روزه نمی گیرد ، به فرمان خداوند عمل می کند.

 

برگرفته از کانال استاد فاطمی نیا در ایتا

 

احد داوری
۲۷ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۳۴ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

استاد فاطمی نیا:

اینکه به امام کاظم (ع) باب الحوائج میگویند ، فقط مختص ما شیعیان نیست ، بلکه قدمای اهل تسنن هم به این مطلب قائل هستند.

در جلد اول تاریخ بغداد از قول یکی از بزرگان حنبلی می نویسد : « هرگز نشد که مشکلی برای ما پیش آید و در کنار قبر موسی بن جعفر حاضر شوم و این مشکل برایم حل نشود».

 

-----------------------------------

پی نوشت:

قال أنبأنا أحمد بن جعفر بن حمدان القطیعی قال سمعت الحسن بن إبراهیم أبا علی الخلال یقول ما همنی أمر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسلت به الا سهل الله تعالى لی ما أحب. (تاریخ بغداد؛ خطیب بغدادی، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت، ج 1  ، ص 133 )

احد داوری
۱۸ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۲۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بخشی از دیدار صمیمی مقام معظم رهبری با برادر قدیمی و عزیز خود که نکات جالب دارد:

 

 حضرت آقا (ارواحنا فداه): ... بنده هم به سهم خودم قدر  جناب آقای مصباح را می‌دانم. واقعاً می‌دانم که ایشان چه وزنه‌ای هستند در کشور و در اسلام؛ و حقاً و انصافاً ما امروز نظیر ایشان را، حالا به این تعبیر بگوییم، خیلی نادر، نظیر جناب آقای مصباح ممکن است که وجود داشته باشد. با این  غزارت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت، و با این آگاهی و بینش، و با این صفا. این سه جهت در ایشان جمع است: هم علم هست، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه هست، و هم صفا هست؛ این سه تا با همدیگر جمع شدنش خیلی ارزشمند است و خدای متعال وجود ایشان را برای ما، برای انقلاب نگه دارد ان‌شاء‌الله و محفوظ بدارد، وجود ایشان را سالم بدارد که بتوانند همه از برکات ایشان استفاده بکنند، و خداوند کسان ایشان، آقازاده‌های محترم‌شان، داماد محترمشان، همسر محترمشان، و اولاد ایشان را، دیگر عروس‌ها، دامادها، همه را ان‌شاء‌الله خدای متعال مشمول رحمت و لطف و هدایت خودش قرار بدهد .

...

 

حضرت آقا (ارواحنا فداه): جناب‌عالی درس و بحث دارید؟

علامه مصباح: درس و بحث را ما خیلی وقت است که تعطیل کرده‌ایم.

حضرت آقا (ارواحنا فداه): عجب!

علامه مصباح: ]فقط[ بحث‌های خیلی مختصری

...

آقای محمدی عراقی: درس اخلاق در دفتر حضرت‌عالی، ماه مبارک رمضان را هر شب ]دارند[

حضرت آقا (ارواحنا فداه): بله؛ هرچه از آنها که پخش شده من گوش کردم؛ واقعا انسان استفاده می‌کند. یک وقتی به ایشان عرض کردم من، چندسال پیش از این، ماه رمضان عصرها ]تلویزیون[ پخش می‌کرد؛ من غالباً گوش می‌کردم و بهره می‌بردم، استفاده می‌کردم.

 

 علامه مصباح: از طرف همه آقایان و خانم‌ها از این‌که بزرگواری فرمودید و گوشه‌ی چشمی به ما فرمودید، صمیمانه تشکر می‌کنم و صادقانه عرض می‌کنم، ما راضی به زحمت نبودیم و این کمال افتخار ما است که گوشه‌ی چشمی به این مجموعه داشته باشید و مشمول دعاهایتان قرار بگیریم، ان‌شاء‌الله.

حضرت آقا (ارواحنا فداه): وظیفه ما بود و فرصتی بود، و هست برای ما. خب؛ اگر اجازه بفرمایید، مرخص بشویم.

 

 آیت الله مصباح یزدی

 

بخشی از دیدار مورخه 20 بهمن 1389  (کلیک کنید)

 

احد داوری
۰۷ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۱۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

امروز نگرانی دشمن از انقلاب علمی‌ ای است که ذیل انقلاب اسلامی شکل گرفته است. این  انقلاب علمی یعنی قیام دانشمندان با ایمان در برابر انحصار وانحراف علم. این یک انقلاب علمی در سطح جهان است که کسانی نه تطمیع می‌شوند و نه می‌ترسند. این همان موضوعی است که در بیانیه گام دوم انقلاب رهبر معظّم انقلاب بر روی آن تأکید می‌کنند و می‌فرمایند که امروز سنگ بنای یک انقلاب علمی ایجاد شده است.

 

شهیدان ما یک انقلاب در علم ایجاد کردند و به علم یک بُعد جدید بخشیدند و آن، جهت الهی است که علم را در جهت منافع ملت‌های مستضعف پیش می‌برد نه مستکبران. شهدای هسته‌ای ما این انقلاب علمی را ذیل انقلاب اسلامی رقم زدند.

 

دانشمندانی مثل فخری‌زاده، شهریاری، رضایی‌نژاد، علیمحمّدی و احمدی روشن ایستادند و نترسیدند و علم را جهت دادند. علم را در جهت و مسیر  متعالی برای بشریت قرار دادند، در جهت منافع ملت‌های محروم نه یک مشت مستکبر قلدری که از هیچ جنایتی ابا ندارند.

 

(بخشی از سخنرانی دکتر سعید جلیلی در وبینار بسیج اساتید دانشگاه های کشور)

 

احد داوری
۲۱ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۳۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

کشور مترقى این است که افرادش مترقى باشند. فرد مترقى آن است که وظیفه‏ شناس باشد، وظایف اداریش، وظایف الهیش. اگر انسان وظیفه‏ شناس شد، یک انسان مترقی است؛ یک انسان عادل است. (امام خمینی رحمة الله علیه)

 

صحیفه امام، ج‏9، ص: 17

 

 نکته: یک دوره خواندن صحیفه امام برای ما نیاز است تا جهت زندگی و مسیر جدیدی آغاز کنیم... ان شاء الله

 

احد داوری
۲۰ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

امروز ضد انقلاب‏ کسى‏ است که آن کارى که مشغول هست، در آن کار سستى کند، در آن کار بیکارى کند یا وادار کند اشخاصى را که آنها کم کارى کنند، از زیر بار شانه خالى کنند که این ضربه ‏اى است به کشور خودشان....

 

اگر یک ملتى نخواهد آسیب ببیند باید این ملت اولًا با هم متحد باشد،

 و ثانیاً در هر کارى که اشتغال دارد او را خوب انجام بدهد.

 

... براى ما ننگ است که در ارزاقمان دستمان را پیش امریکا دراز بکنیم. ما باید جدیت کنیم. خداوند به ما، هم زمین داده، هم آب داده است و هم برکات آسمانى هست. باید کار کنیم تا خودکفا باشیم. بلکه ان شاء اللَّه صادرات هم داشته باشیم. شما برادرها الآن عبادتتان این است که کار بکنید. این عبادت است. همان طورى که فرض کنید آمدن به زیارت حضرت معصومه- سلام اللَّه علیها- عبادتى است، کار کردن هم یک عبادتى است و شاید از بسیارى از مستحبات بالاتر باشد.

 

بخشی از سخنرانی امام خمینی (رحمة الله علیه) در جمع کارکنان ذوب آهن اصفهان مورخه 12 دی ماه 1358

صحیفه امام ج 12 ص 1 و 2

 

احد داوری
۱۹ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر