مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی

مطالبی از قرآن و احادیث، نکاتی از سیره بزرگان و مقالات شخصی

مطالعات دانشجویی


امام خامنه ای:
باید در کشور ما و در میان جامعه‌ى ما ترتیبى اتّخاذ بشود که همه‌ى آحاد مردم به‌نحوى با قرآن انس داشته باشند و مفاهیم قرآنى براى اینها مفهوم باشد و معانى قرآن را درک کنند، به قرآن مراجعه کنند؛ ولو به طور اجمال از مفاهیم قرآنى سر دربیاورند.
(8 تیر 1393)

********************

امام خامنه‌ای:
«دشمنان می خواهند یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود» (6 اسفند 1397)

آخرین مطالب

۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن کریم» ثبت شده است

 

همه آیات عذاب، پیامبر اعظم(ص) را متأثر می‌کرد، بخصوص آیه 23 سوره‌ی فجر که می‌فرماید: «؛ و‍َ جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنْسانُ وَ أَنّی لَهُ الذِّکری» .

 

در تفسیر شریف مجمع البیان ( ج10، تحقیق علامه شعرانی، ص 487 ) ذیل این آیه حدیثی به این مضمون آمده است:

 

هنگامی که این آیه نازل شد، حال پیامبر(ص) دگرگون شد تا آنجا که آثار آن در چهره‌اش نمایان گشت. اصحاب از مشاهده وضعیت پیامبر(ص) سخت نگران شدند و برخی از آنان نزد علی _علیه‌السلام_ رفته، عرض کردند امر مهمی رخ داده که این آثار را در پیامبر مشاهده کردیم؟ علی -علیه‌السلام- به سوی آن حضرت شتافت و آن حضرت را از پشت سر در بغل گرفت و میان دو کتفش را بوسید و عرض کرد: ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد امروز چه رخ داده است [ که اینگونه متأثر شده‌اید]؟

 

آن حضرت فرمود: فرشته وحی آمد واین آیه شریفه را بر من تلاوت کرد؛ از او پرسیدم جهنم چگونه آورده می‌شود؟ جبرئیل گفت: هفتاد هزار فرشته با هفتاد هزار ذمام او را می‌کشند و جهنم سرکشی می‌کند، به‌گونه‌ای که اگر رهایش کنند همه اهل محشر را می‌سوزاند.

من متوجه جهنم می‌شوم و جهنم می‌گوید: ای محمد، مرا با تو کاری نیست؛ زیرا خدا گوشت ترا بر من حرام کرده است. پس کسی در صحرای محشر نمی‌ماند مگر آنکه می‌گوید [ خداوندا نجات ده] خودم را، خودم را، و من می‌گویم امتم را، امتم را .

 

پاسخ از سایت آیت الله مصباح یزدی

 

احد داوری
۲۵ تیر ۹۹ ، ۰۸:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در یکى از روزها که مشغول ترجمه المیزان بودم، قرآن دستم بود و تفسیر هم روبرویم و در این حالت مى خواستم کتاب دیگرى باز نمایم، اما چون احتمال داشت آن صفحه مورد نظر قرآن بسته شود و به هم بخورد، قرآن را پشت رو، روى زمین نهادم. علّامه طباطبائى که حالات و رفتارم را مشاهده مى کرد، فوراً قرآن را برداشت و بر آن بوسه زد و به من گفت:

«دیگر از این کارها نکنید». و این وضع ادب علّامه را نسبت به این کتاب الهى نشان مى دهد.

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 716 و 717

احد داوری
۰۶ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۱۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

دکتر احمدى نقل نموده است که وقتى در لندن خدمتشان بودم، اواخر شب که مى خواستند بخوابند، یک مقدار قابل ملاحظه اى قرآن مى خواندند و این معلوم بود که یکى از عادات ایشان در موقع خواب، خواندن قرآن است و بعدهم از یاد خدا غافل نبود و انسان توجه مى کرد که آن موقعى که صحبت و بحث مى کند، خُب ضرورت حال اقتضا مى کند، ولى تا این نبود، آن حالت حضور و توجهشان هیچ گاه ترک نمى شد.

 

اگر موقعیتى پیش مى آمد، قرائت قرآن و برخى از نوافل را در راه یا حتى سوار بر اتومبیل انجام مى داد. هشت جزء آخر قرآن را حفظ بود و معمولًا روزها مى خواند. حتى در این اواخر که بیمارى رعشه، ایشان را گرفتار ساخته بود و واقعاً رنجشان مى داد و مرتب داروى اعصاب مصرف مى کرد، تلاوت قرآن را ترک نمى نمود.

 

مرزبان وحی و خرد؛ یادنامه مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائى قدس سره، بوستان کتاب (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) ، چاپ: اول،  1381 صفحه 715 و 716

احد داوری
۰۵ خرداد ۹۹ ، ۰۷:۰۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

آلوسی از علمای سلفی مذهب اهل تسنن در قرن سیزدهم در تفسیر روح‌المعانی سیزده روایت از امام رضا علیه‌السلام در ذیل آیات گوناگون برای تبیین بهتر مفهوم آیات یا بیان نکات استطرادی آورده است. وی برای حضرت علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام تعابیر گوناگونی به کار برده است که در اغلب موارد بیانگر احترام خاص به حضرت است، ایشان هیچ موردی از خطا و اشتباه برای امام رضا علیه السلام در تفسیر خود ذکر نکرده است. یعنی دیدگاه عموم علما - حتی علمای سلفی مذهب - در باره ائمه اهل بیت علیهم السلام با دیدگاه شیعه در باره عصمت ائمه علیهم السلام در عمل به هم نزدیک است (هر چند در ظاهر برخی علمای اهل تسنن عصمت آنها را قبول نداشته باشند)

 

الف: تعبیر با «رضی‌الله‌عنه» ( ج ۱۴ ص ۱۱۳؛ ج‏۱۲ ص ۲۲؛ ج‏۱۳ ص ۹۱؛ ج‏۱۰ ص ۳۳۶؛ ج‏۱۴ ص ۳۳۹؛ ج‏۸ ص ۳۷۵؛ ج‏۸ ص ۳۱۰؛ ج‏۶ ص ۳۶۱؛ ج‏۱۲ ص ۲۰)

 

ب: تعبیر به همراه «علیه‌السلام» ( ج‏۱۵ ص ۳۹۵؛ ج‏۱۳ ص ۲۱۶)

 

ج: تعبیر با نام «الرضا» بدون پسوند ( ج ۲ ص ۹۹؛ ج ۴ ص ۳۶۲)

 

همچنین گاهی از حضرت با کنیه ابا الحسن (ج‏۱۴ ص ۳۳۹؛ ج‏۱۲ ص ۲۰)، ابا عبدالله ( ج‏۱۳ ص ۹۱؛ ج‏۱۰ ص ۳۳۶) یاد کرده و گاهی در کنار نام پدرانش (علی بن موسی‌الرضا) یاد می‌کند (ج‏۸ ص ۳۷۵؛ ج‏۸ ص ۳۱۰؛ ج‏۱۵ ص ۳۹۵؛ ج‏۶ ص ۳۶۱).

 

منبع:  آلوسی، سید محمود، ۱۴۱۵ ق، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم‏ و السبع المثانی، بیروت‏، دارالکتب العلمیه

احد داوری
۱۲ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۳۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

فردی به صورت «ناشناس» مطلبی را در ضمن نظرات وبلاگ ارسال کرده است، قصد پاسخ به همه مطالب توهین آمیز ایشان به همه مسلمانان را ندارم، ولی لازم است که برخی جواب ها را به برخی مطالب ایشان بدهم.

 

ایشان در ضمن مطلبی با استناد به روایتی از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم ادعا کرده است که «مهم ترین عامل بدبختی ایران از دیدگاه خداوند، شرک، توسل رایج شده و قبر پرستی می باشد» (با عرض پوزش عین تعبیر ایشان را به کار بردم و قصد پاسخ علمی دارم).

 

متن روایت چنین است: از پیامبر نقل شده است که آن حضرت فرمودند: خدا یهود و نصارا را لعنت کند که قبور پیامبران خود را مسجد قرار دادند: لَعَنَ اللَّهُ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ‏ مَسْجِدًا (صحیح البخاری‏، چاپ وزارت اوقاف مصر، 1410ق، چاپ دوم، ج2، ص 395).

این روایت حداکثر بیان می کند که یهودیان و مسیحیان مورد لعن پروردگار قرار گرفتند و چگونگی ارتباط این روایت با ایرانیان - که مورد تمجید روایات فراوان شیعه و سنی هستند و در جای خود قابل اثبات است - روشن نیست.

 

اما نکاتی در باره پاسخ به این شبهه:

1. روایتی از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند: دروغگویان بر من زیاد شده اند، آگاه باشید که اگر کسی بر من عمداً دروغ ببندد جایگاهش در آتش دوزخ است: أَیُّهَا النَّاسُ، قَدْ کَثُرَتْ عَلَیَّ الْکَذَّابَةُ، فَمَنْ کَذَبَ عَلَیَ‏ مُتَعَمِّداً، فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ . این روایت در  منابع متعدد شیعی (اصول کافی چاپ دار الحدیث ج1 ص 158 و...) و در منابع بسیار زیادی از اهل تسنن با این تعبیر یا با تفاوت جزئی در تعبیر آمده است (صحیح بخاری ج1 ص 95، ج2 ص 375، ج5 ص 405، صحیح مسلم ج1 ص 10 و ....).

این روایت اگر صحیح باشد نشان می دهد که بر پیامبر دروغ بسته اند و اگر نادرست باشد ، باز خود این روایت نشان می دهد که بر پیامبر دروغ بسته اند. با توجه به این روایت و دلایل دیگر، علمای شیعه و سنی به تدوین کتاب هایی پرداختند تا احادیث صحیح و جعلی را مشخص کنند. در این زمینه کتاب های متعددی نیز تالیف شده است، علما برای سنجش صحت روایات برخی قوانین نیز با کمک آیات و روایات وضع کردند، از جمله گفتند که از نشانه های حدیث جعلی، مخالف آن با دلیل عقلی، مخالف با قرآن، مخالفت با تاریخ قطعی و مخالفت با سنت قطعی است.

 

2. برخی از وهابیان روایت « لَعَنَ اللَّهُ الْیَهُودَ وَ النَّصَارَى، اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِیَائِهِمْ‏ مَسْجِدًا» را دلیل اصلی حرمت مسجد سازی بر قبر به شمار آورده و شیعیان را مشرک دانسته اند. این روایت از احترام و تعظیم یهودیان و مسیحیان نسبت به انبیای خود خبر می دهد ولی قرآن خلاف آن را نقل کرده است، قرآن از  تکذیب پیامبران توسط بنی اسرائیل  و حتی قتل آنها خبر می دهد که نشان بی حرمتی به پیامبران است: پس چرا هر گاه پیامبرى چیزى را که خوشایند شما نبود برایتان آورد کبر ورزیدید گروهى را دروغگو خواندید و گروهى را کشتید: أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ (بقره: 87) و نیز می فرماید: قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِیَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (بقره: 91) اگر مؤمن بودید پس چرا پیش از این پیامبران خدا را مى ‏کشتید.

 

3. تاکنون هرگز دانسته نشده است که یهودیان برای بزرگترین پیامبر خود، یعنی حضرت موسی علیه السلام قبری برپا کنند و آن را تعظیم کرده و زیارت کنند؛ بنابراین چگونه حدیث می گوید که آنان بر قبور انبیایشان تعظیم کرده و آن را مسجد کردند؟

 

4.  مسیحیان فقط یک پیامبر –حضرت عیسی علیه السلام- دارند که مسجد کردن قبر آن حضرت نیز روشن و نیازی به پاسخ ندارد.

 

5. همه مسلمانان از صدر اسلام تاکنون (اعم از صحابه، تابعین، ائمه علیهم السلام و....) در مسجد پیامبر که قبر آن حضرت در آن است نماز می خوانند، اگر این روایت درست بود چرا مورد اعتراض صحابه واقع نشد؟ و چرا همه آنها در کنار مسجد پیامبر نماز می گزارند؟

 

6. همه مسلمانان در کنار کعبه نماز می گزارند و در حجر اسماعیل که بهترین جا برای نماز خواندن است و دارای فضیلت زیادی است به اقامه نماز می پردازند در حالی که قبر حضرت اسماعیل علیه السلام و پیامبران دیگری در آن قرار دارد.

 

پس آنچه اشکال دارد قبله قرار دادن قبر پیامبر یا اشخاص دیگر همانند بت هاست؛  و صرف نماز خواندن یا تعظیم و بزرگداشت قبر  بر اساس سیره عموم مسلمانان شیعه و سنی اشکالی ندارد.

نتیجه نهایی: تعظیم قبور بزرگان و نوادگان پیامبر در ایران و سایر بلاد اسلامی، از ابتدای بعثت در سیره مسلمانان بوده و باعث افتخار و سرافرازی است.

 

برخی از جواب های فوق از کتاب «بررسی و ارزیابی ادله توسل، شفاعت، تبرک و زیارت» تالیف دکتر فتح الله نجارزادگان اخذ شده است.

در صورتی که سوالی یا نقد و نظری داشتید بیان فرمایید.

 

همچنین پیشنهاد می شود: بخش دیگری از اشکالات شبهه و پاسخ به وی در باره امام زمان علیه السلام

احد داوری
۱۱ دی ۹۸ ، ۱۶:۴۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۶ نظر

 

مقاله تدوین شده با راهنمایی استاد ارجمندم جناب آقای دکتر باکویی و برگرفته از پایان نامه دکتری

 
مقاله برگزیده در دهمین همایش بین المللی پژوهش های قرآنی سال 1396

 

چکیده

بعثت پیامبران باعث ایجاد دگرگونی‌های بنیادی در زمینه‌های مختلف اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی شده است که می‌توان از آن به «انقلاب» تعبیر نمود، ازاین‌رو مردمی که به انبیاء ایمان آورده و بر طبق دستورات آن‌ها عمل کنند «انقلابی» خواهند بود؛ لیکن برخی از مردم مؤمن، آگاهانه به قصد رویگردانی از پیامبر، به مخالفت قلبی، زبانی یا عملی با دستورات اعتقادی، اخلاقی یا رفتاری پیامبران می‌پردازند که پژوهش حاضر با گردآوری، طبقه‌بندی و تحلیل آیات قرآن و با کمک منابع مختلف تفسیری، تاریخی و سنن در پی بررسی موانع مهم انقلابی ماندن و تحلیل چرایی رویگردانی از دین پیامبران است، ازاین‌رو با بررسی مفهوم انقلاب، موانع انقلابی ماندن را در دو دسته کلی ضعف اعتقادات و ارتکاب معاصی طبقه‌بندی نموده، آنگاه ضعف اعتقادات را در عدم یقین به پروردگار، عدم یقین به نبوت پیامبران و عدم یقین به معاد متذکرشده و ریاکاری، هواپرستی، استکبار، جهالت، دنیاپرستی، آزار پیامبر و مؤمنان، دوستی با دشمنان، عهدشکنی و فرار از جهاد را ازجمله مهم‌ترین گناهانی معرفی کرده که مانع انقلابی ماندن می‌شوند.

واژگان کلیدی: انقلابی ماندن، موانع، ضعف اعتقاد، انجام گناه، قرآن کریم

 

متن کامل مقاله موانع انقلابی ماندن از دیدگاه قرآن کریم

احد داوری
۳۰ آذر ۹۸ ، ۲۲:۱۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

 چکیده:

مسائل اقتصادی یکی از نیازهای بشر و جامعه بوده و لازمه برنامه ریزی درست برای انجام امور اقتصادی، آگاهی از تجربیات دیگران از جمله تمدن های گذشته در اداره امور جامعه است، لذا تبیین پایه های اقتصادی تمدن های بزرگ ذکر شده در قرآن برای دستیابی به اقتصادی مطمئن و مستقل در تمدن نوین اسلامی راهگشاست، از این رو در این پژوهش پس از تعریف اجمالی تمدن و اقتصاد، با تحلیل آیات قرآن به ذکر مهم ترین پایه های اقتصادی تمدن های بزرگ مذکور در قرآن پرداخته شده است که عبارتند از: کشاورزی، دامداری و نیروی انسانی کارآمد. نیروی انسانی علاوه بر انجام فعالیت های اقتصادی نظیر سد سازی و مسکن، در مدیریت پایه های اقتصاد نیز نقش بسزایی دارد.

واژگان کلیدی: پایه‌های اقتصاد، تمدن، قرآن، کشاورزی، دامداری، نیروی انسانی

 

دریافت متن کامل مقاله «پایه‌های اقتصادی تمدن‌ها در قرآن کریم»

احد داوری
۲۱ آبان ۹۸ ، ۱۲:۳۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

  مقاله حاضر بخشی از پایان نامه دکتری نویسنده بوده و با راهنمایی استاد ارجمندم جناب آقای دکتر باکویی تدوین شده است که از جمله مقالات منتخب یازدهمین همایش بین المللی پژوهش های قرآنی سال 1397  گردید.

 

چکیده

استکبار راه‌های برقراری توحید کلمه و دستورات الهی مورد نیاز سعادت بشر و تعالی جامعه را مسدود یا محدود می‌کند، لذا انسان‌های آزادی‌خواه با آن به مبارزه برمی‌خیزند، ازجمله انقلابیون و رهروان واقعی انبیاء علیهم‌السلام با بهره‌گیری از آیات قرآن در ستیزه‌جویی با استکبار تلاشی هدفمند دارند تا با روش‌های گوناگونی به مبارزه اقدام کنند. پژوهش حاضر با تحلیل آیات قرآن کریم درصدد بررسی راه‌های استکبارستیزی انقلابیون است. از نظر نویسندگان، مهم ترین راه‌های استکبارستیزی در دو محور کلی تقویت نیروهای انقلاب و مبارزه بیرونی با مستکبران صورت می‌گیرد. تقویت نیروهای انقلابی نیز با آگاهی بخشی، کسب آمادگی، ایجاد پشتوانه فرهنگی، فرهنگ‌سازی مبارزه با استکبار و معرفی راه جایگزین کبر انجام می‌شود. عدم تبعیت، بیان صریح مواضع نیروهای انقلابی، بیان استدلال عقلی، تحقیر شخصیت، تحریم، نبرد با مستکبران، هجرت و تقیه راه‌های مبارزه بیرونی با مستکبران است که متناسب با شرایط اجتماعی سیاسی از سوی نیروهای انقلابی اتخاذ و پیگیری می‌شود.

 واژگان کلیدی: استکبار، استکبار ستیزی، تقویت درونی، مبارزه، انقلابیون، قرآن کریم

 

دریافت متن کامل مقاله «راه‌های استکبارستیزی انقلابیون از دیدگاه قرآن کریم»

 

احد داوری
۱۰ مهر ۹۸ ، ۱۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مهم‌ترین زمینه های استکبار در قرآن عبارت‌اند از:

 

 الف: قدرت و برخورداری از امکانات مادی؛ برخی از مستکبران مانند فرعون به امکانات و قدرت خود می‌بالیدند که قرآن چنین حکایت می‌کند: وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ (زخرف 51). حضرت موسی علیه‌السلام هم این قدرت مادی فرعون را تأیید کرده است، آنجا که به خداوند متعال عرض می‌کند: وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِینَةً وَأَمْوَالًا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا (یونس 88)

 

ب: هوای پرستی و گناه پیشگی؛ بنی‌اسرائیل برخی از پیامبران الهی را تکذیب کردند و برخی را به قتل رساندند؛ زیرا پیامبران با هوای نفس آن‌ها مخالفت می‌کردند: أَفَکُلَّمَا جَاءکُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ (بقره 87)؛ قرآن در مورد فرعون و اطرافیانش واژه مجرم را به کار برده است: ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیَاتِنَا فَاسْتَکْبَرُواْ وَکَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ (یونس 75) و در آیه دیگر جرم کفار را مرتبط با استکبار آن‌ها دانسته و فرموده است: وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَفَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَکُنتُمْ قَوْمًا مُّجْرِمِینَ (جاثیه 31). جرم در اصل به معنای بریدن است (ابن فارس، ۱۴۰۴، ج ۱، ص ۴۴۵) سپس به معنای بریدن از حق و گرویدن به باطل معنا شده (طبرسى، ‏ ۱۳۷۲، ج ۵، ص ۷۰) که در اصطلاح از آن به گناه تعبیر می‌شود (فراهیدى، ۱۴۰۹ ق، ج ۶، ص ۱۱۸) لذا مجرم به معنای گناهکار است (طریحی، ۱۳۷۵، ج ۶، ص ۲۸).

 

ج: برگزیده پنداری (توهم ژن برتر)؛ دلیل استکبار ابلیس، توهم برتری در آفرینش بود که خود را به دلیل خلقت از آتش برتر از آدم خلق شده از خاک می‌دانست: فَسَجَدَ الْمَلَائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنْ الْکَافِرِینَ قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ (ص 73 – 76).

 

د: غفلت از قدرت نامحدود الهی؛ قوم عاد به عنوان یکی از مصادیق مستکبران، خود را قوی‌ترین مردم می‌دانستند ازاین‌روی به انکار آیات الهی پرداختند که خداوند در پاسخ آن‌ها به قدرت بی‌پایان خود اشاره کرده و می‌فرماید: فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ (فصلت 15). همچنین قرآن در مقابل قارون که از قدرت خدا احساس بی‌نیازی می‌کرد و به علم خود می‌بالید سخن مشابهی ذکر کرده است: قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِی أَوَلَمْ یَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَکَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَکْثَرُ جَمْعًا (قصص 78)

 

بخشی از مقاله «راه های استکبارستیزی انقلابیون از دیدگاه قرآن»

احد داوری
۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۰:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

بدترین مشکل برای رهبران الهی ضعف فرهنگی مردم است؛ موسای کلیم که از پیامبران بزرگ اولوالعزم بود. کسی است که از دریا و شمشیر نمی‏ ترسید. وقتی ذات اقدس خداوند به او دستور داد که به سوی دریا حرکت کن، بنی‏ اسرائیل معترضانه به او گفتند: ای موسی! دریا در پیش رو و شمشیر فراعنه در پشت سر ماست و ما را بین دو مرگ میخکوب کرده ‏ای.

موسی(علیه‌السلام) گفت: چنین نیست، زیرا پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد؛ (کَلاّ إنّ معی ربّی سیهدین)[شعراء: 62]. با حرف ردع «کلاّ» آنان را خاموش کرد و فرمود امواج دریا و شمشیر فراعنه در اختیار خدا است. اگر خدا بگوید باز گرد، باز می گردم و پیروز می‏ شوم و اگر بگوید به دریا برو به دریا می‏ روم. ... موسای کلیم که بین دو مرگ به یاد خدا بود و امنیت خود را از خدا دریافت کرده بود، احساس ترس نکرد ، اما وقتی ساحران فرعون چوب‏ها و طناب‏ها را در میدان مبارزه انداختند: (سحروا أعین الناس واسترهبوهم)[اعراف: 116]، مردم که تماشاچی میدان مسابقه بودند، دیدند که مارهای فراوانی در این میدان در جنب و جوش است. موسایی که عصا را اژدها می‏ کند و خود اژدها افکن است، در این‏صحنه ترسید: (فأوْجس فی نفسه خیفة موسی)[طه: 67].

 

امیرمؤمنین(علیه‌السلام) در تحلیل ترس حضرت موسی می‏ فرماید: موسای کلیم برای خود نترسید، ترس وی از این بود که جاهلان پیروز شوند و مردم را به گمراهی بکشانند. ترس موسای کلیم از این بود که ساحران با عصاها و طناب‏ها میدان مسابقه را میدان مار کردند. او اگر عصا را بیندازد و آن هم یک مار بشود و مردم نتوانند بین سحر ساحران و اعجاز او فرق بگذارند، چه کند؟ «لم یوجِس موسی (علیه‌السلام) خیفةً علی نفسه، بل أشفق من غلبة الجُهّال ودول الضلال»[ نهج البلاغه، خطبه 4]. آن که نتواند بین سحر و معجزه فرق بگذارد، با او چه می‏ توان کرد؟ آن صحنه جای این نبود که کسی از سر نصیحت بگوید: «سحر با معجزه پهلو نزند دل خوش‏دار»؛ زیرا بر اثر ضعف فکری مردم سحر با معجزه پهلو می‏ زد و موسای کلیم از ضعف فکری مردم می‏ ترسید.

 

هراس رسول گرامی اسلام نیز از این بود که مردم نتوانند تشخیص بدهند که ولایت علی بن ابی‏ طالب(علیه‌السلام) در رخداد غدیر، حکم ‏خدا و نصب الهی است. شخصیت علی(علیه‌السلام) همانند ندارد و هرگز سخن از امارت و سلطنت در میان نیست.

خدای سبحان فرمود: (واللّه یعصمک من النّاس) (مائده: 67)؛ یعنی کاری می‏ کنم که طرز فکر مردم دگرگون شود و مردم کار تو را توطئه نپندارند و تو را متهم نکنند. ... خدای سبحان حادثه غدیر را با چنین اهمیّتی برای رسول گرامی تحلیل و تبیین کرد.

 

منبع: شمیم ولایت، آیت الله جوادی آملی، صفحه 118 -  120

احد داوری
۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در سراسر جهان هستی، همه نعمت‏های مادی و معنوی از سوی خدای سبحان است؛ (ومابکم من نعمةٍ فمن اللّه)[نحل: 53]. نعمت‏هایی که انسانهای عادی هرگز توان شمارش آن را ندارند: (وإن تعدّوا نعمة اللّه لاتُحْصوها)[نحل: 18].

 

خدای سبحان در قرآن کریم گاهی از نعمت‏های مادی و روزی‏ های ظاهری مانند آسمان، زمین، آفتاب وماه یاد می‏ کند و گاهی از نعمت‏های معنوی و باطنی؛ چنان‏که به عیسای مسیح می‏فرماید: به یاد نعمت‏هایی باش که به تو و مادرت مریم دادم، آن‏گاه که تو را به روح القدس تأیید کردم که در گهواره و نیز در میانسالی با مردم سخن گفتی وآن‏گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و آنگاه که به اذن من از گِل پرنده می‏ساختی، پس در آن می ‏دمیدی و به اذن من پرنده‏ای می‏ شد و کور مادرزاد و پیس را به اذن من شفا می‏دادی و آن‏گاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون می‏آوردی (مائده: 110)

درباره بنی‏ اسرائیل نیز نعمت‏های محدودی را یادآوری کرده، می‏فرماید: به یاد نعمت‏هایی باشید که به شما دادم؛ (بقره: 47)

 

نعمت‏های معنوی مراتب و درجاتی دارد که برترین آن‏ها نعمت رسالت و امامت است. از این رو، در قرآن کریم از هر دو نعمت به «منّت» (نعمت سنگین و توان فرسایی که حمل و هضم آن دشوار باشد، نه منّت زبانی) یاد می‏کند؛ درباره رسالت و بعثت پیامبران می‏فرماید: (لقد منّ اللّه علی المؤمنین إذ بعث فیهم رسولاً من أنفسهم)[ آل عمران: 164] و درباره امامت نیز می‏فرماید: (ونرید أن نمنّ علی الذین اسْتُضعفوا فی الأرض ونجعلهم أئمّةً ونجعلهم الوارثین)[قصص: 5]؛ زیرا پیامبران و امامان تأمین کنندگان سعادت ابدی انسان هستند.

 

در قرآن کریم تنها درباره جریان غدیر خم و ولایت امیرمؤمنان(علیه‌السلام) تعبیر منحصر به فرد «اتمام نعمت» آمده است: (الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی)[مائده: 3]. سخن از «أنعمت علیکم» نیست، بلکه خداوند می‏فرماید: (أتممت علیکم نعمتی)؛ «نعمتم را بر شما تمام کردم»؛ یعنی همان طور که نبوت و رسالت پیامبر اکرم‏(صلی الله علیه و آله و سلم) کامل‏ترین نبوّت و رسالت است و پس از آن نبوّتی نیست، ولایت و امامت علی و اولاد علی(علیهم‌السلام) نیز کامل‏ترین ولایت و امامت است و پس از آن امامتی نیست.

 

از منظر قرآن کریم در غدیرخم که عید بزرگ ولایت است، نعمت‏های معنوی الهی به برترین حدّ وبالاترین نصاب خود رسید. حال چون نعمتی برتر از ولایت علی و اولاد علی(علیه‌السلام) نیست، عید غدیر برترین اعیاد امّت اسلامی است.

 

منبع: شمیم ولایت، آیت الله جوادی آملی، صفحه 112 - 114

احد داوری
۲۷ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مقاله برگرفته از رساله دکتری به راهنمایی استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر مهدی باکویی که در فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش های انقلاب اسلامی» منتشر گردیده است.

 

چکیده

یکی از شاخص‌های انقلابی ماندن، حساسیت در برابر دشمن است که لازمه آن شناخت دشمن و انتخاب نحوه برخورد مناسب با وی می‌باشد. از سوی دیگر تحلیل قرآنی چگونگی حساسیت با توجه به صحت، جامعیت و جهان‌شمولی آیات، برای ارائه نظریه بومی اسلامی در حوزه برخورد با دشمن ضروری است. پژوهش حاضر برای رسیدن به این هدف با گردآوری، طبقه‌بندی و تحلیل آیات با کمک منابع کتابخانه‌ای حدیثی، تفسیری و تاریخی به دنبال یافتن مراتب حساسیت نیروهای انقلابی در برابر دشمن از دیدگاه آیات قرآن کریم می‌باشد. ازاین‌رو با تبیین لغوی- قرآنی مفاهیم حساسیت، نیروهای انقلابی و دشمن، به ذکر مراتب حساسیت در برابر دشمن پرداخته و پنج مرتبه کلی برای آن ذکر کرده است که عبارت‌اند از: شناخت دشمن و اهداف دشمنی، شناخت زمینه‌ها و راه‌های دشمنی، تبیین صریح و شفاف مواضع، اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و جهاد همه‌جانبه با دشمن.

واژگان کلیدی: انقلاب، نیروهای انقلابی، حساسیت، دشمن، قرآن کریم

 

 متن کامل مقاله مراتب حساسیت نیروهای انقلابی از دیدگاه قرآن کریم 

 

متن کامل مقاله در فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش های انقلاب اسلامی»

 

احد داوری
۲۴ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۴۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

درصورتی‌که دشمن به کیان جامعه اسلامی اعم از کیان مادی یا غیرمادی حمله کند لازم است که با وی مقابله صورت گیرد، لذا خداوند دستور به حفظ آمادگی نظامی و حرکات انفرادی و گروهی به‌سوی دشمن داده است ازجمله می‌فرماید:

  •  «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً»؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید [در برابر دشمن] آماده باشید [=اسلحه خود را برگیرید] و گروه‌گروه [به جهاد] بیرون روید یا به‌طور جمعى روانه شوید (نساء ۷۱).
  • «وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»؛ و در راه خدا با کسانى که با شما مى‏جنگند بجنگید ولى از اندازه درنگذرید زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمى‏دارد (بقره ۱۹۰).
  • «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ»؛ اى پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت گیر [که] جاى ایشان در جهنم خواهد بود و چه بد سرانجامى است (تحریم ۹).

 

در آیات فوق «انفروا» از ماده «نفر» به معنای دور شدن از چیزی و روی آوردن به چیزی است (ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۴۵۹) و زمانی که در مورد جنگ به کار می‌رود به معنای روی آوردن به جنگ است (طریحی، مجمع البحرین، ج ۳، ص ۴۹۹، راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۱۷).

«قتال» از ماده «قتل» به معنای زایل کردن روح از جسم و کشتن است، لذا قتال به معنای نبرد مسلحانه و محاربه خواهد بود (مصطفوى، التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۹، ص ۱۹۶) و «جهاد» از ماده «جهد» در اصل به معنای طاقت، نیرو و مشقت است (راغب اصفهانی، مفردات، ص ۲۰۸؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۴۸۶) و زمانی که گفته می‌شود فلانی جهاد کرد، مراد به کار انداختن قدرت خود و تحمل مشقت و تلاش است (قرشى، قاموس قرآن ‏، ج‏۲، ص ۷۷)

 

 این تلاش هم می‌تواند در مقابل دشمن درونی یعنی نفس باشد و هم دشمن بیرونی که در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به هر دو نوع جهاد اشاره شده است: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: أَنَّ النَّبِیَّ صلى الله علیه و آله بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ، فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ: مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ، وَ بَقِیَ‏ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ، قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله، وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ؟ قَالَ: جِهَادُ النَّفْسِ؛ امام صادق علیه‌السلام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گروهی را برای نبرد فرستاد، زمانی که برگشتند فرمود: آفرین به قومی که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر باقی ماند. [اصحاب] پرسیدند: یا رسول‌الله جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمود: جهاد با نفس. (کلینى، ۱۴۲۹ ق، ج‏۹، ص ۳۷۸).

 

البته جهاد با دشمن باید به بهترین وجه انجام گیرد لذا قرآن دستور داده است تا حق جهاد ادا شود: «وَ جَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ»؛ و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید (حج ۷۸) زیرا حق جهاد به معنای عالی‌ترین مراتب جهاد است یعنی جهادی خالصانه و فقط در راه خدا (طباطبایى، ‏ المیزان‏، ج ۱۴، ص ۴۱۲؛ مکارم شیرازی، نمونه، ج ۱۴، ص ۱۸۲) یا جهادی که هیچ نوع کوتاهی در آن صورت نگیرد (ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج ۱۷، ص ۲۵۱) یا جهاد با مال و زبان و جان (ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم‏، ج ۵، ص ۳۹۸).

 

تعابیر دیگر قرآن درباره جهاد نیز این حقیقت را تأیید می‌کند، ازجمله دستور به «جهاد کبیر» در برابر کفار که می‌فرماید: «فَلاَ تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ جَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَاداً کَبِیراً»؛ پس از کافران اطاعت مکن و با [الهام گرفتن از] قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز (فرقان ۵۲). در این آیه ضمیر «به» به قرآن برمی‌گردد؛ یعنی با قرآن (طبرسى، ‏ مجمع البیان‏، ج ۷، ص ۲۷۳)، لذا می‌توان آیه را چنین تفسیر نمود: با قرآن با دشمنان مجاهده کن که مراد تلاوت آیات قرآن بر مشرکان، بیان حقایق آن و اتمام‌حجت بر آنان است (طباطبایى، ‏ المیزان‏، ج ۱۵، ص ۲۲۹) به نظر برخی از مفسران، جهاد در این آیه به معنای تلاش فکری، فرهنگی و تبلیغاتی است زیرا سوره فرقان در مکه نازل شده و دستور جهاد مسلحانه در مکه صادر نشده بود (مکارم شیرازی، نمونه، ج ۱۵، ص ۱۲۲).

  

بخشی از مقاله مراتب حساسیت نیروهای انقلابی در برابر دشمن از دیدگاه قرآن کریم

احد داوری
۲۱ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

در کنار تقویت اعتقادی و اخلاقی نیروهای انقلابی، وجود برخی تجهیزات نظامی و غیرنظامی باعث ممانعت دشمن از حمله دشمن به جامعه انقلابی می‌گردد، قرآن به ماجرای سدسازی ذوالقرنین اشاره‌کرده است که با ایجاد حائلی آهنی میان شکاف دو کوه، مانع از نفوذ دشمنان نیرومندی چون یأجوج و مأجوج گردید:

«قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلَی أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ سَدّاً قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعِینُونِی بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّی إِذَا سَاوَی بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّی إِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ یَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً»؛ گفتند اى ذوالقرنین یأجوج و مأجوج سخت در زمین فساد مى‏کنند آیا [ممکن است] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى؟ گفت آنچه پروردگارم به من در آن تمکن داده [از کمک مالى شما] بهتر است مرا با نیرویى [انسانى] یارى کنید [تا] میان شما و آن‌ها سدى استوار قرار دهم براى من قطعات آهن بیاورید تا آنگاه‌که میان دو کوه برابر شد گفت بدمید تا وقتی‌که آن [قطعات] را آتش گردانید گفت مس گداخته برایم بیاورید تا روى آن بریزم. درنتیجه [اقوام وحشى] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند (کهف ۹۴ – ۹۷).

 

 اهمیت تجهیزات نظامی برای پیشگیری از حملات دشمن به‌اندازه‌ای است که خداوند با صراحت ضمن دستور به آماده کردن هر نوع نیروی مادی و معنوی (قطب‌الدین راوندى، ‏ فقه القرآن‏، ج ۱، ص ۳۳۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،  ج ۷، ص ۲۲) به‌صراحت دلیل آن را اعلام می‌کند که هدف ترساندن دشمنان خدا و نیروهای انقلابی است چه دشمنانی که شناخته‌شده هستند و چه آن‌هایی که هنوز ناشناس هستند اعم از منافقانی که در ظاهر در کنار مسلمانان هستند و چه کفاری که هنوز با مسلمانان درگیر نشده‌اند (طباطبایى، ‏ المیزان‏، ج ۹، ص ۱۱۶) و خداوند از دشمنی آن‌ها آگاه است:

 

«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‌ءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ»؛ و هر چه در توان دارید از نیرو و اسب‌های آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى را جز ایشان که شما نمى‏شناسیدشان و خدا آنان را مى‏شناسد بترسانید و هر چیزى در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما باز گردانیده مى‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت (انفال ۶۰).

 

در این آیه،  در برخی روایات مصداق «قوة» هر نوع سلاح (قمى، ‏ تفسیر قمی‏، ج ۱، ص ۲۷۹)، تیر جنگی (کلینى، اصول کافی، چاپ دار الحدیث، ج ۹، ص ۴۶۸)، شمشیر و سپر (عیاشى، تفسیر عیاشی‏، ج ۲، ص ۶۶) و حتی خضاب کردن موهای سروصورت (ابن‌بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۳) که نوعی جنگ روانی علیه دشمن محسوب می‌شود معرفی‌شده است.

 

ساخت زره توسط حضرت داود علیه‌السلام نیز نمونه از تجهیزات پیشگیرانه است: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاکِرُونَ‌«؛ به [داوود] فن زره [سازى] آموختیم تا شما را از [خطرات] جنگتان حفظ کند پس آیا شما سپاسگزارید؟ (انبیاء ۸۰)

هرچند طبق نظر برخی مفسران «لبوس» هرگونه اسلحه دفاعى و تهاجم مانند زره، شمشیر و نیزه را شامل مى‏شود (طوسى، تفسیر تبیان، ج ۷، ص ۲۶۹؛ طبرسى، ‏ مجمع البیان، ج ۷، ص ۹۰) ولى با توجه به قراین موجود در آیات قرآن «لبوس» در اینجا به معنى زره مى‏باشد که جنبه حفاظت در جنگ‌ها را دارد. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۴۷۱) و برخی روایات نیز مصداق زره برای «لبوس» را تأیید می‌کنند. (قمى، ‏ تفسیر قمی‏، ج ۲، ص ۷۴؛ مجلسى، بحار الانوار‏، ج ۱۴، ص ۴)

 

البته فقط تجهیزات مادی و پیشرفته‌ترین سلاح‌های هر زمان به عنوان یک وظیفه قطعی اسلامی برای پیشگیری کافی نیست (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۲۲)، بلکه علاوه بر تدابیر پیشگیرانه ذکرشده، گاهی وجود نیروی انسانی که بتواند دفاع مناسبی از خود نشان دهد می‌تواند عامل پیشگیری در برابر دشمن باشد، قرآن کریم ازجمله درخواست‌های حضرت موسی علیه‌السلام در آغاز رسالت، وزارت هارون را مطرح کرده است که بنا بر سیاق آیات و روایات مطرح‌شده برای جبران لکنت زبان حضرت موسی علیه‌السلام در هنگام خشم بود، زیرا می‌ترسید با عدم پذیرش فرعون خشمگین شود و لکنت زبانش بیشتر گردد (طباطبایى، ‏ المیزان‏، ۱۶، ص ۳۴؛ فخر رازى، مفاتیح الغیب‏، ج ۲۴، ص ۵۹۶):

«وَ أَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَاناً فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءاً یُصَدِّقُنِی إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ»؛ و برادرم هارون از من زبان‏آورتر است پس او را با من به دستیارى گسیل دار تا مرا تصدیق کند زیرا مى‏ترسم مرا تکذیب کنند‌ (قصص ۳۴)

 

 همچنین وجود نیروهایی که بتوانند اطلاعات اخبار دشمن را به رهبر جامعه برای تصمیم‌گیری منتقل کنند ضروری است چنانکه در مورد حضرت موسی علیه‌السلام آمده است:

«وَ جَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَةِ یَسْعَی قَالَ یَا مُوسَی إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ لِیَقْتُلُوکَ فَاخْرُجْ إِنِّی لَکَ مِنَ النَّاصِحِینَ‌«؛ و از دورافتاده‏ترین [نقطه] شهر مردى دوان‌دوان آمد [و] گفت اى موسى سران قوم درباره تو مشورت مى‏کنند تا تو را بکشند پس [از شهر] خارج شو من جدا از خیرخواهان تو هستم (قصص ۲۰)

 

 ازاین‌رو مجاهدان در راه خدا به عنوان نیروی اجرایی به‌کارگیرنده تجهیزات نیز محبوب درگاه حق‌تعالی قرار می‌گیرند: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفّاً کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ‌«؛ در حقیقت خدا دوست دارد کسانى را که در راه او صف در صف چنانکه گویى بنایى ریخته شده از سرب‏اند جهاد مى ‏کنند (صف ۴).

 

بخشی از مقاله مراتب حساسیت نیروهای انقلابی در برابر دشمن از دیدگاه قرآن کریم

احد داوری
۲۰ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۴۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر